
چهرهی بردگیِ آفریقاییها در ایران عصر قاجار
در تاریخ مدرن ایران، آفریقاییها عضو جداییناپذیر خانههای افراد صاحب امتیاز بودند. مردان سیاه عمدتا اخته بودند و در حرمسرا و خانههای شاه کار میکردند، در حالیکه زنان سیاه مستخدم زنان ایرانی بودند. موضوع بردگی آفریقایی در ایران به ندرت مورد بحث و یا حتی تایید قرار گرفته است.
موضوع بردگان آفریقایی در ایران، در اواخر دهه ۹۰ میلادی مورد توجه خسرونژاد قرار گرفت؛ زمانی که او به مدت دو سال روی پروژهای قومنگارانه در خلیج فارس کار میکرد. این پروژه در شهرهای میناب، بندرلنگه و بشاگرد در استان هرمزگان انجام شد. مطالعات او در مورد لباسهای سنتیِ ایرانیانِ سیاهپوست او را به سمت موضوع بردگی در ایران کشاند. بعدها در سال ۲۰۱۱ و هنگامی که او در تدارک برگزاری رویدادی در مورد عکاسی و فیلمبرداری عصر قاجار در دانشگاه اندروز اسکاتلند بود، به چندین عکس از اواخر قرن نوزدهم میلادی برخورد که آفریقاییهایی را به تصویر کشیده بودند که در حرمسرای ناصرالدینشاه زندگی میکردند.
خسرونژاد از آن زمان در حال گردآوری عکسهایی است که داستان بردگان و مستخدمان خانگیِ آفریقایی در ایران را روایت میکنند. پژوهشش او را به ایران، اسپانیا، بریتانیا و آمریکا کشاند و خسرونژاد دست به غربالگری از میان چندین آرشیو شخصی از جمله مجموعه شخصی فرهاد دیبا در اسپانیا و آرشیو مدرن کانفلیکت در لندن زد. او دهها مصاحبه با ایرانیها و ازجمله با هاله افشار انجام داد که در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ از مستخدمان آفریقایی بهره میگرفتند.
از آن زمان او حدود ۴۰۰ عکس را گردهم آورده و قرار است در کتابش در خصوص مستخدمان خانگی آفریقایی در ایران، به آنالیز تصویری آنها بپردازد. او همچنین قصد دارد در همین ارتباط چندین نمایشگاه در اقصی نقاط جهان برگزار کند. این کار حساسیتهای خود را دارد؛ خسرونژاد میگوید «خانوادههای قجری هستند که با واژهی «برده» مساله دارند. آنها میگویند خانوادههایشان صرفا مستخدمین خانگی داشتند و با آنها مانند برده رفتار نمیشد. این شاید درست باشد، اما بردگی بردگیست و ما باید بتوانیم بهصورت عمومی در مورد آن حرف بزنیم».
نمایش این تصاویر، اولین قدم در راستای آن چیزیست که خسرونژاد آنرا یک روششناسی جدید در انسانشناسیِ تصویریِ ایران مدرن میداند: «ما مواد خام تصویری زیادی داریم که دارای ارزش پژوهشی هستند. بخشی از آنها توسط هنرمندان یا تاریخدانهای بصری تجزیه و تحلیل شدهاند، اما توسط انسانشناسها نه. ما باید این عکسها را همچون متون و دادههایی برای اهداف انسانشناسانه بخوانیم». خسرونژاد و تیمش در دانشگاه اوکلاهاما در حال بسط روششناسیای برای ارزیابی عکسها و فیلمهای مستند از دیدگاهی انسانشناسانه هستند. او میگوید «این مواد خام تصویری دربردارنده اطلاعاتی هستند که در متون نوشتاری پیدا نمیشوند. تجزیه و تحلیل آنها میتواند به انسانشناسها کمک کند که مطالعات خود در مورد ایران را پیش ببرند».
















سلام.
من امشب برخی از این تصاویر را دیدم و بسیار جالب بود .
موضوعی توجه من راجلب کرد و اون اینکه ما از نسل چهارم جدمان بی اطلاع هستیم ولی نشانه ها و خبرهایی که از ۳ جد قبلی مان بهمان رسیده و دریافت کرده ایم ، جد ما سیاه پوستی بوده که در یکی از سفرها ظاهرا شاه عربستان آنرا به ظل السلطان یا ناصرالدین شاه هدیه میدهد و او با خود به ایران می آورد و بسیار مورد احترام بوده و در روستای تودشک ازتوابع نایین او را ساکن میکند و ما از نسل او هستیم. به احتمال زیاد جد ما آ سید مصطفی یا برده سیاهی هست که پشت سر ناصرالدین شاه اشاره شده….
برخی علایم سادات را داریم ولی شجره نامه و اطلاعات دقیقی نداریم …
سالهاست بدنبال کشف این موضوع هستیم که جد ما که بوده ….
در اینباره چه کمکی میتونید به ما بکنید ؟
با درود و سپاس از این مطلب عالی،
شوربختانه هیچکدام عکس ها را نشان نمی دهد.
سپاسگزار می شوم بازبینی بفرمایید.
بسیار عالی و با نکته سنجی انجام شده است. این موضوع که در تحقیقات عکس ها گاه بسیار بیش از اسناد مکتوب میتوانند گویا باشند بسیار جالب توجه و ارزشمند است برقرار باشید
در دوره قجر مگر با خود ایرانیها کمتر از برده رفتار می کردند؟! مثلا مستخدمین غیر افریقایی وضعیت بهتری داشتند؟! یا رعیت ها که با کمترین خطایی ، وحشیانه شکنجه و مجازات می شدند