متن زیر، نقدیست بر فیلم آخر تاد فیلیپس؛ جوکر. در این نوشته تلاش شده است تا شخصیتها و روایت داستان در پیشزمینه اجتماعی و فرهنگیشان به تصویر کشیده شوند.
محتوای اندک مطالبی که سهراب شهید ثالث به زبان آلمانی نگاشته است اغلب بازتاب مشکلاتی است که با تهیهکنندگان آلمانی فیلمهایاش داشته بود، و اینکه در فضای بهشدت محافظهکارانهی دهههای هفتاد و هشتاد آلمان، تکتک فیلمهایاش را با چه رنج و مشقتی ساخته است. در این نوشتهها هرچند سیمای فیلمساز غایب است، لیکن با صراحتی در نقد مواجهایم که تنها مشخصهی مولفان بزرگ است: بیهیچ شرم و کینهای همهچیز را جارو میزنند. امروزه شاید این مطالب صرفن از جهت تاریخی برای ما اهمیت داشته باشند، لیکن در عین سادگی از ثالثای میگویند که متولد حاشیه بود، در حاشیه زیست، در حاشیه آفرید، در حاشیه مرد، و همواره از حاشیه گفت.