تعبیر «رنسانس شهری» بارِ معنایی مثبتی دارد اما نویسندۀ کتابِ «کنترل زمین» معتقد است پُشتِ عنوانِ دلربای آنْ خصوصیسازیِ فضاهای عمومی شهر، انتظامیگری، طردِ گروههای کمدرآمد و اضمحلالِ فضای عمومی در شهرهای انگلیس در جریان بوده است. آنا مینتون میکوشد نیمۀ تاریک بازآفرینیِ شهری را در انگلستان نمایش دهد؛ جاهایی را که محرومیت و فقرِ ساکنانِ قدیمی پشتِ زرق و برقِ ساختوسازها پنهان شدهاند
بسیاری از پارکها، میادین، و حتی پیادهروهای شهرهای مختلف جهان خصوصیشدهاند یا در حال خصوصیشدنند. با خصوصیشدن این فضاهای سابقا عمومی قوانین ناگفتهای به ما تحمیل میشود؛ ساعت استفاده مشخص، ممنوعیت برگزاری تجمع، ممنوعیت خواب و ... .
فضاهای عمومی در شهرهای ایران روز به روز در حال کاهش و تبدیل شدن به فضاهای تجاریاند. اما این فرایند مخصوص به ایران نیست. به نظر میرسد ارتباطی مستقیم وجود دارد میان رشد نابرابری اقتصادی و خصوصی و تجاری شدن فضاهای عمومی شهرها.
ماشین یکه تاز شهرهای ایران است. شهروند پیاده باید راه خود را در پلهای عابر، نردههای جداکننده خیابان و پیاده رو، چراغهای عابری که دیر به دیر سبز میشوند، پیادهروهایی پر از موتورسوار و شهری پر دود پیدا کند. حسین پورنجات در این مطلب از شهرهای ماشینرو نوشته و گزینههای جایگزینی که نباید به چشم رویا به آنها نگاه کرد. او لندن را به عنوان نمونهای از این شهرهای جانشین معرفی میکند، گرچه به این نکته توجه نمیکند که زیباسازی محلههای قدیمی این شهر به هزینهی ناتوانی ساکنان نامتول از سکونت در آن انجام شده است.