تعقیب ردِ پول در اتاقهای زایمان، اوضاع را با بحرانی جدید روبهرو میکند. در زایشگاهها با وجود اینکه ماماها علاوه بر انجام زایمان طبیعی، طیف متنوعی از خدمات را در بخشهای دولتی ارائه میدهند اما با وجود بخشنامهای مبنی بر اختصاصیافتن ۱۵ الی ۲۰ درصد از تعرفه زایمان به ماما در زمان وزیر وقت دولت هشتم و سپس افزایش به ۳۰ درصد در زمان طرح تحول سلامت، چنین تعرفهای به ماماها در بیمارستانهای دولتی اختصاص داده نمیشود.
«سزارین یا طبیعی؟» به نظر میرسد تنها کنش عاملانه در این میدانی که زنان را احاطه کرده نه پاسخ دادن به این پرسش، بلکه پیوسته پرسیدن و سر باز زدن از ذاتی و اخلاقی کردن پاسخهاست. با مطرح کردن پیوسته پرسشها و با ارجاع به تجربه منحصربهفرد خود و دیگری است که میتوان سیاستهای پیوستهدگرگونشونده مستتر در این دوگانهسازیهای جعلی را مرئی کرد.
در دانشگاههای ایران مهارت عملی زایمانگیری تنها به پرستاران زن آموزش داده میشود. پرستاران مرد هیچگاه در دوره آموزشی تجربه عملی اینکار را کسب نمیکنند. آیا برای کسب این مهارت برای مردان ضرورتی وجود دارد؟
زنان و کودکان مهاجر افغانستانی در برنامههای وزارت بهداشت جایی ندارند و پاسخی به نیازهایشان داده نمیشود؛ آنها عملا از خدمات سلامت محروم و به حال خود رها شدهاند.
مطلبِ زیر نوشتهی پَت توماس1 روزنامهنگار و نویسندهی چندین کتاب در حوزهی بارداری و زایمان است. او معتقد است که «در نظامِ پزشکیِ امروز، حتی در جوامع پیشرفته مانند انگلستان، زنان به مثابه بیمار و نه کسی که به زودی مادر میشود معاینه، ارزیابی و درمان میشوند؛ بنابراین تعجبی ندارد که از زایمانِ طبیعی وحشت کنند.» او این پرسش را مطرح میکند که آیا فرایندِ بارداری و زایمان به کسب و کاری شدیداً پزشکیشده تبدیل نشده است؟