خیلیهای دیگر ماجرا را با پرسشهایی از دو طرف پیش بردهاند؛ کسانی که میخواهند بدانند ثروتی چنین چطور و چگونه شکل گرفته است و چرا میل به تصویر کشیدن را دارد؟ و دیگرانی که از تعجبها حیرانند؛ مگر اوضاع تغییر پیچیدهای کرده است؟
اما چرا هیچکس پرسش اصلی را مطرح نمیکند؛ چرا همهی ما با گزارشی از المانیتور متوجه ظهور نه چندان تازهی طبقه/کاستی جدید در ایران (و شاید دقیقاً تهران) شدهایم؟
کتاب مقدس اهالی فوتبال مجموعه قوانین و مقرراتی است که حکم ۱۰ فرمان این آیین را دارد و توسط کاهنان فیفا تنظیم شده؛ قوانینی که تخطی از آنها میتواند حتی گاهی یک ملت را از شرکت در بزرگترین گردهمایی عشاق این آیین جدید محروم کند، فیفا نهادی است که حتی دولتها نیز یارای مقابله با آن را ندارند. بازیکنان حرفهای فوتبال در دنیا که در چشم مردم عادی به فوقستارههای سینمایی میمانند، بیش از هرچیز دیگر به راهبان دیرهای قرون وسطی شباهت دارند، فارغ از دقایق کوتاهی که در رسانهها ظاهر میشوند، حداقل در دوران ورزش حرفهای خود مجبورند که با حفظ قواعد سفتوسختی، زاهدانه از بدن خود حراست کنند، غذاخوردنشان کنترلشده است، روزانه باید دوبار تمرین کنند و هفتهای حداقل دوبازی سخت در پیش دارند، شبها باید زود بخوابند و صبحها زود بیدار شوند، حتی از تعطیلات مردم عادی نیز برخوردار نیستند، در لیگ جزیره، حتی خبری از تعطیلات سال نو میلادی هم نیست، اینها البته هیچکدام به معنی ستایش از این سبک زندگی اسپارتی نیست، بلکه تنها شاهدی است بر صحت ادعای چدستر که فوتبال تا چه حد از جنس یک مذهب سفتوسخت است.میتوان سیاههای از آیینها و مناسک مشابه در مذاهب و فوتبال را ارایه کرد، قربانیکردن، نظام سلسلهمراتبی، مناسک تشرف، اوراد و ذکرها، قوانین، ایثار و مواردی از این دست را میتوان بهگونهای مشابه در فوتبال و سایر مذاهب یافت.