مراد ثقفی برآن است که رابطۀ تعاملی و مثبت برخی از روشنفکران و دولت را نباید در چارچوب انگارۀ غالب «خدمت و خیانتِ» صرف مورد توجه قرار داد، بلکه میبایست در چارچوبی تازهتر بدان نگریست.
اگر نهضت، انقلاب و دولت اسلامی که در سال ۱۳۵۷ تشکیل شد، محدودیتهایی را جهت ابراز وجود سکولاریسم و فمینیسم ایرانی اعمال نمودند، در واقع فرصتهایی را نیز برای ارائه شکل جدیدی از مدرنیته فراهم کردند. اگر به اسلام به عنوان نقطه مقابل مدرنیته و سکولاریم نگریسته شود، امکان تشخیص این پدیدههای نوین از بین رفته و جلوی تشکیل ائتلافها گرفته میشود. همچنین این مسئله باعث جدایی اسلام از سکولاریسم، دموکراسی و فمینیسم میشود.