مراد ثقفی برآن است که رابطۀ تعاملی و مثبت برخی از روشنفکران و دولت را نباید در چارچوب انگارۀ غالب «خدمت و خیانتِ» صرف مورد توجه قرار داد، بلکه میبایست در چارچوبی تازهتر بدان نگریست.
معیار فعالیت در فضای رسمی که فضای معمولِ فعالیت احزاب است و تفاوتِ آن با فضای غیررسمی که حوزه فعالیتِ جنبشهای اجتماعی را تعریف میکند نیز هر چند به عنوان معیاری مهم برای مقایسه تأثیرگذاری این دو نوع نهاد مطرح هستند، اما به نظر میرسد که وجه اینهمانگوییِ این گزاره تا حد زیادی از اهمیت این معیار برای مقایسه میکاهد. در واقع، از آنجا که تغییرات سیاسی در اکثر اوقات به واسطه نهادهای رسمیِ سیاستورزی به وقوع میپیوندند، روشن است که کارکرد نهادهایی که در فضای رسمی فعالیت میکنند بیشتر از نهادهایی باشد که بیرون از این فضا سیاست میورزند.
یک دهه پس از آنکه مشاغل دستفروشی به پدیدۀ قابل رؤیت در تمامی کلانشهرهای کشور تبدیل شد، بالاخره پژوهش جامعی در این زمینه همزمان در شهرهای تهران؛ اهواز و رشت انجام گرفت که بخشی از نتایج آنکه ناظر بر پدیده دستفروشی در تهران بود در جلسات عمومی گروه شهر انجمن جامعهشناسی ایران ارائه شد. در ادامه گزارش این نشست با سخنرانی مراد ثقفی آمده است.
مراد ثقفی «هدف از تقریر این یادداشت کوتاه، دعوت به تأمل در بابِ شیوهٔ رهیافت ما به تحلیل موضوع فروشندگی خیابانی است، یعنی دعوت به تحلیل چشماندازهایی که در تحلیل این پدیده دستِ بالا را دارند. حرفم نیز یک چیز بیشتر نیست و آن اینکه با نقدِ نگاههای رایج به موضوع فروشندگی خیابانی، نشان دهم که باید به این تولیدکنندگان کار و عرضهکنندگان خدمات در شهر همچون افرادی مفید و مؤثر نگاه شود. فقط زمانی که این نگاه به نگاه غالب بر فعالیت فروشندگی خیابانی تبدیل شود است که امکان تغییر جدی در وضعیت نابسامانی که امروز بر این موضوع حاکم است پدید خواهد آمد. به این معنا، فروشندگی خیابانی باید مانند همهٔ سایر افراد و مؤسساتی که داد و ستد را در شهر سامان میدهند و از این طریق شهر را میسازند: به رسمیت شناخته شوند، سهم مشخص و معینی در تصمیمگیری در مورد هدایت و تملک فضاهای عمومی داشته باشند و از طریق قانون، حقّشان بر شهر تثبیت شود. فروشندگان خیابانی باید بتوانند خود در روند منتهی به این قانونگذاری مشارکت داده شوند تا بتوانند بر پایهٔ همین موقعیت رسمی و قانونی، همچون فاعلی برابر با دیگر سازندگان شهر، از منافع خود دفاع کنند.»