سایت دویچهوله فارسی چند روز پیش گزارشی تصویری از شرایط طاقتفرسای زندگی کارگران معدن ذغالسنگ در مازندران منتشر کرد. آنچه میخوانید یادداشت کوتاه امیر احمدیآریان درباره این تصاویر بر روی صفحهی شخصی فیسبوکش است؛
اعتصاب کارگران معدن سنگ آهن بافق با مقاومتی طولانی و با وعدههای مسئولان دولتی پایان یافت، اما آنچه این اعتصاب بدان پایان نداده و نمیدهد خصوصیسازی است که در سالهای گذشته به عنوان یگانه راه علاج بیماری اقتصادی کشور معرفی شده است؛ اما آیا خصوصیسازی مترادف رشد اقتصادی است؟ و آیا با شدت بخشیدن به آن، آنچنان که دولت یازدهم مشغول انجامش است، وضعیت بهتر میشود؟ یادداشتی پیش رو بخشی از مجموعه مطالبی است که میدان در امتداد اعتصاب کارگران معدن سنگ آهن بافق منتشر میکند، تا بدان بهانه به موضوع کلیدی «خصوصیسازی» بپردازد.
نویسنده: دُمیتیلا باریوس دوچونگارا، مترجم: احمد شاملو و ع. پاشائی | مطلب پیشرو بخشی از کتاب مشهور خانم دُمیتیلا باریوس دوچونگارا- زنی از معادن بولیوی- است بهنام «بگذار سخن بگویم»، ترجمه احمد شاملو و ع. پاشائی.
نویسنده: جورج اورول | جورج اورول، در ۱۹۳۶، از سوی ویکتور گُلانز مامور شد تا درباره مناطق شمال انگلستان که در رکود اقتصادی به سر میبردند مطلبی بنویسد. اورول، که به تازگی پیشنویس تایپی آخرین کتابش، به آسپیدیستراها رسیدگی کن (Keep the Aspidistra Flying)، را تحویل ناشر داده بود، از کار نیمه وقت خود در یک کتابفروشی استعفا داد و در ۳۰ژوئیه ۱۹۳۶به سمت شمال رهسپار شد. او دو ماه را در لینکولنشایِر و یورکشایِر گذراند و بعد از بازگشت به لندن در ۲آوریل نوشتن جاده به سوی اسکله ویگان (The Road to Wigan Pier) را شروع کرد. مقاله زیر (Down the Mine) برگرفته از این کتاب است.