مادر رومینا به شدت واهمه امنیت برای خودش و پسرش را داشت و بارها هم این نگرانی در دادگاه مطرح شد، ولی هیچ نتیجهای نگرفتیم. چرا؟ چون از اساسِ قانون مشکلاتی در این زمینه وجود دارد. بعد میبینیم که با یک پرونده و قتل فجیع بهدرستی و آنچنان که باید بازدارنده باشد برخورد نکردند و نتیجه آن شد که کمتر از دو سال بعد، شاهد یک اتفاق تلختر هستیم و یک جان دیگر هم تلف شد.
کشور ما از جمله کشورهاییست که آمار خشونتخانگی و قتلهای خانوادگی بالایی دارد. برخلاف هشدارهای پی در پی جامعهشناسان و جرمشناسان قانونگذار ما همچنان نسبت به آن بیتفاوت است و عملی برای پیشگیری از آن انجام نداده، حتی در مواردی خود قانون مجوزی را برای خشونت صادر میکند.
داستان رومینا و سرانجامش، زمستان پرسوزی بود که بهار سال ۹۹ را ماتمزده کرد. رومینا اشرفی، دختری که هنوز یک ربع کامل زندگی را ندیده و نچشیده بود، به دست داس پدر، محکوم به مرگ شد.
با وجود اینکه خشونت علیه زنان ساکن شهر همواره معضل بوده است، حوزه مطالعات و برنامهریزی شهری تاکنون نتوانسته است به شکلی موثر خشونت را شناسایی کند و با آن مقابله کند. اما چند دهه است که محققان فمینیست برنامهریزی شهری تلاش کردهاند خشونت علیه زنان را به بحثی مرکزی در برنامهریزی شهری تبدیل کنند.