متاسفانه کشور ما از جمله کشورهاییست که آمار خشونتخانگی و قتلهای خانوادگی بالایی دارد. برخلاف هشدارهای پی در پی جامعهشناسان و جرمشناسان قانونگذار ما همچنان نسبت به آن بیتفاوت است و عملی برای پیشگیری از آن انجام نداده، حتی در مواردی خود قانون مجوزی را برای خشونت صادر میکند.
قتل همسر
قتل زنان تحت عنوان قتلهای ناموسی در کشور بسیار رایج است. زنانی که به جرم متفاوت زندگی کردن در دادگاه خانواده محکوم به مرگ میشوند.
عامل مهم این نوع قتلها ناموس است و عرف و سنت مرد را وادار میکند برای حفظ آبروی خود زن را از بین ببرد. در کنار فاکتور عرف و سنت، قانون هم در موادی مجوز قتل همسر را (تاکید میکنم با شرایطی) صادر کرده است. قتل توسط همسر اگر بنا بر شرایطی باشد میتواند باعث شود که قاتل محاکمه نشود. مثلا اگر شوهر شاهد رابطه جنسی همسرش باشد و بداند زن به آن عمل اکراه نشده، میتواند او را به قتل برساند.
در تحقیق پایاننامهام مردی که متهم به قتل همسرش بود، گوشه پرسشنامه برایم نوشته بود «که بنا بر ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی (سابق) حق داشتم همسرم را بکشم». مرد معلم بود و مدرک لیسانس داشت.
بر اساس ماده ۶۳۰ قانون مجازات اسلامی (سابق) ، چنانچه شوهر ، همسر خود و مرد اجنبی را به هنگامی که در حال ارتکاب زنا هستند ببیند و به قتل رساند از قصاص معاف میشود.
فرزندکشی
فرزندکشی از جمله قتلهاییست که در کشور ما آمار قابل توجهی دارد. کمتر روزیست که در رسانهها خبری منتشر نشود که پدری دست به قتل فرزندش زده. بلافاصله بعد از آن این موضوع مصونیت پدر از مجازات مطرح میشود. میزان مجازات برای پدر تنها سه تا ده سال حبس است.
چند سال پیش تصادفی فایلی منتشر نشده به دستم رسید از دختری نجات یافته از دست قاتلینش. فایل پر از سکوت بود با هر کلمه سکوت میکرد و ادامه میداد. میگفت پدرم به برادرانم گفته بود بکشیدش که به عنوان ولی دم رضایت خواهم داد. یعنی حتی اگر پدر خود قاتل نباشد میتواند رضایت خود را نسبت به قاتل دخترش اعلام دارد.
اطلاع از قوانین در این روزها با کمک رسانهها کار سختی نیست و تنها میتوان با جستجوی یک کلمه اطلاعات کامل را در مورد موضوعی پیدا کرد. همانند پدر رومینا که قبل از اقدام به قتل دخترش از وکیلی اطلاع کسب کرده بود که در صورت قتل فرزند، پدر اعدام نمیشود. مطابق ماده ۳۰۲ ق.م.اسلامی اگر قاتل پدر و پدربزرگ پدری باشد در صورت قتل، قصاص نمیشود.
مقتول مهدورالدم
در صورتی که مقتول مهدورالدم باشد، قاتل قصاص نمیشود. مهدورالدم یعنی اینکه ریختن خونش مجاز است. ماده ۳۰۲ قانون مجازات اسلامی مصوب ۹۲ به مواردی اشاره کرده که در صورت ارتکاب فرد از قصاص و دیه نجات پیدا کرده و در مواردی که بی اجازه دادگاه باشد تعزیر خواهند شد. قانونگذار با وضع این مورد کار مبهمی انجام داده که راه را برای سوءاستفاده از آن باز گذاشته است و برای همین در قتلهای اخیر قاتلین برای در دلایل روی موارد غیراخلاقی مقتول اصرار دارند.
یکی از عوامل مهم ازدیاد این نوع قتلها بعد از ناموس، جرمزا بودن قوانین ست. سالها پیش، آن زمان که قتلهای ناموسی تنها در قسمتی از کشور رایج بود، هشدار داده شد که قانونگذار باید نسبت به این نوع قتلها برخورد جدیتر داشته باشد تا به دیگر نقاط سرایت نکند. متاسفانه امروز در سراسر کشور با پدیده قتلهای ناموسی مواجه هستیم.
در سالهای اخیر علاوه بر ازدیاد آمار قتلهای خانوادگی، خشونت در نوع قتلها هم زیادتر شده. پدری که دختر نیمه جانش را در بیابان رها کرده تا از خونریزی بمیرد. پدری که هفت ساعت مشغول مثله کردن فرزندش بود و بازجویی خود را با این جمله آغاز کرده که او مجرد بود و در تلاش که با اعلام رفتارهای خلاف اخلاق، به زعم او افکار اجتماعی را با خود همسو کند. برادری که برادر همجنسگرایش را تنها به جرم متفاوت بودن به قتل میرساند. علت این خشونت در کجاست؟ چطور پدری میتواند در چشمان دخترش نگاه کند و داس را بر گلویش بگذارد؟ این بار هشدار تنها برای بالا رفتن آمار قتلها نیست. این بار باید بر این نکنه تاکید کرد که قتلها آن چنان خشونت آمیز شدن که حتی بیان کردنش هم در توان آدمی نیست.
آیا بعد از حوادث پی در پی اخیر قانونگذار به این نتیجه نرسیده که باید قوانین سختگیرانهتری وضع کند و موضع جدیتری نسبت به این مسائل در پیش بگیرد؟