بحران اقتصادیِ سالهای پایانی دهه اول قرن بیست و یک شوک بزرگی به پنداشتهای اقتصادیای وارد کرد که برای بیش از یک دهه، مطلق و برگشتناپذیر تصور میشدند. دستهای نامرئی بازار، دستاندر کار تولید فاجعه شده بودند و پارادایمهای نظری غالب اقتصادی، در بهترین حالت قادر به پیشبینی بحران نبودند و در بدترین حالت، به خرابتر شدن وضعیت یاری رساندند. یادداشت پیشرو تلاش دارد تا از منظر نظریه تکامل به سراغ اقتصاد برود و ببیند آیا نظریه تکامل قادر به بهتر کردن اوضاع است؟
با گستردهشدن هرچه بیشتر رسانهها و به تبع آنها تبلیغاتی که ناخواسته در معرض چشمان ما قرار میگیرند، امروز میتوان با اطمینان گفت تبلیغات تاثیری قوی در شکلگیری خواستها و تقویت و بازتولید نقشهای مطلوب شرکتهای تبلیغ کننده دارند. پژوهش پیشرو شیوه بازنمایی زنان در تبلیغات مجلات ایران (تبلیغات مجله زن روز سال ۱۳۵۴ و مجله خانواده سال ۱۳۸۴) را بررسی کرده است. دلیل انتخاب این دو نشریه داشتن بالاترین تیراژ طی سالهای مورد بررسی بوده است. این تحقیق چکیدهای از پایاننامه کارشناسی ارشد نویسنده است.
شرق| «گفتوگوی حاضر با ولفگانگ اشتریک، متفکر آلمانی، گرچه در بحبوحه مذاکرات یونان صورت گرفته و ردپای بحثهای روز در آن به چشم میخورد ولی به جهت ایدههای اشتریک درخصوص اروپا، حائز اهمیت است. گذشته از آن، مسئله یونان فقط به این کشور خلاصه نمیشود و آینده اسپانیا، پرتغال، ایتالیا و جهانی را دربر میگیرد که «ریاضت اقتصادی» اصل بیچونوچرای آن است. ولفگانگ اشتریک در مصاحبهای با جولیانو باتیستون در مجله لسپرسو (هفتم ژوئیه ٢٠١٥) استدلال میکند که اگر بخواهیم از دور باطل اروپا با بازار آزاد محکوم به ریاضت اقتصادی خارج شویم باید با یک برتونوودز اروپایی نو شروع کنیم و یورو را بهعنوان یک پول واحد کنار بگذاریم. «یورو مساوی با اروپا نیست»؛ ولفگانگ اشتریک این جمله را پایهای برای تحلیل دقیق از مذاکرات بر سر بدهی یونان میداند. مدیر مؤسسه ماکس پلانک برای مطالعات جوامع در کلن توضیح میدهد که «مساویدانستن پول واحد با اروپا فقط یک ایدئولوژی است و در خدمت پوشاندن منافع معمول». منافع کشورهای شمال اروپا دربرابر منافع کشورهای جنوب؛ منافع سرمایه مالی بینالمللی دربرابر منافع مردمان مدیترانه؛ منافع «اهل بازار» (market people) دربرابر منافع «شهروندان» (state people)؛ منافع سرمایهداری در برابر منافع دموکراسی. برای نویسنده کتاب «خرید زمان: بحران بهتعویقافتاده سرمایهداری دموکراتیک» مورد یونان صرفا نمایانگر جدیدترین شکل فرایند ازبینبردن نظام سرمایهداری دموکراتیک پس از جنگ جهانی دوم است. یعنی نظامی که تلاش کرده دموکراسی و سرمایهداری را در پیوندی شکننده و بیثبات کنار هم نگه دارد و به پیمانی اجتماعی منجر شده که اکنون دیگر از بین رفته است؛ حتی در خود اروپا. و دقیقا بهخاطر اتحادیه اروپایی که به «موتور آزادسازی سرمایهداری اروپا و ابزار نئولیبرالیسم» تبدیل شده است و به دلیل پول واحدی که در خدمت «منافع بازار» است. از نظر ولفگانگ اشتریک، یکی از تأثیرگذارترین جامعهشناسان حال حاضر، اگر بخواهیم از دور باطل اروپای مبتنی بر بازار آزاد محکوم به ریاضت اقتصادی خارج شویم، باید با کنارگذاشتن یورو بهعنوان پولی واحد شروع کنیم. با یک برتونوودز اروپایی نو.»