فیلم «قولچاق» به دلیل ترکی بودن از جشنواره فجر کنار گذاشته شد
فیلم «قولچاق» «به دلیل ترکی بودن» از جشنوارهی فجر کنار گذاشته شد. به گزارش شمس، هیئت داوران جشنوارهی فجر، فیلم قولچاق (به معنی «عروسک» در فارسی) را به دلیل ترکی بودن، از جشنواره فیلم فجر کنار گذاشتند.
بهروز افخمی، عضو هیأت انتخاب چهلمین دورهی جشنوارهی فیلم فجر در این باره گفتهست: «اثر قولچاق اصغر یوسفینژاد همانند فیلم ائو (خانه) مورد پسند قرار گرفت، اما چون هیأت داوران زبان ترکی متوجه نمیشدند و زیرنویسها نیز تند تند میرفت، فیلم را از جشنواره کنار گذاشتند!»
افخمی در ادامه توضیح داده که با کارگردان تبریزی تماس گرفته و خبر از حذف فیلم داده. بنا به اظهارات افخمی یوسفینژاد «کاملا آمادگی داشت و پیشبینی حذف فیلم خود را میکرده و گفته است در نمایش عمومی و اکران در سینماها جبران میشود.»
چندی پیش نیز سرهنگ نادر مرادی در خصوص نامگذاری واحدهای صنفی در پایتخت گفته بود «مرجع نامگذاری واحدهای صنفی وزارت ارشاد است و طبق بخشنامهای که این وزارتخانه به پلیس ابلاغ کرده، واحدهای صنفی باید نامی که برای خود انتخاب میکنند حتما فارسی باشد.» گفته ای که در همان روز تکذیب شد و بعد از آن مشخص شد استفاده از اسامی غیرفارسی مانند: ترکی، لری، کردی، بلوچی، کرمانی، گیلکی و… در همه مناطق ایران امکانپذیر نیست و در سامانهی اصناف اسامی مقابل اسامی محلی و بومی «فقط در محل استان خودشان بلامانع است» درج شده است.
با این که سالهاست بر حق ابتدایی آموزش به زبان مادری تاکید میشود اما سیاستهای کلان در ایران راستای دیگری حرکت میکند؛ در بهترین حالت آموزش زبان مادری در درجه دوم قرار دارد و به نوعی فوقبرنامه محسوب میشود.
رئیس کمیسیون آموزش مجلس به تازگی گفته بود «زبان و خط رسمی و مشترک مردم ایران فارسی است، اسناد و متون رسمی و کتب درستی باید با این زبان و خط باشد، ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانههای گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است».
یکی دیگر از اقدامات اخیر در راستای «فارسیسازی» ایجاد سامانهای برای ارائه نامهای مورد تایید سازمان ثبت احوال بوده است تا «دایره انتخاب خانوادهها برای نامگذاری فرزندان خود از میان نامهای فاخر ایرانی و اسلامی را گسترش دهد».
در حالیکه چند زبانی بودن ایران واقعیتی غیرقابل انکار است، سیاستهای تصمیمگیران در جهت تحمیل زبان فارسی بر کسانیست که زبان مادریشان غیر فارسی است. به این ترتیب بسیاری از زبانها و گویشها در ایران در حال نابودی است و همچنین سیاستهای در پیش گرفته شده باعث خودکشی زبانی در میان بسیاری از غیرفارسی زبانان شده است و بسیاری معتقدند که چنین سیاستهای حذفی موجب تشدید تنشهای قومی در ایران میشود.
من ایران زندگی نمی کنم ولی ایرانیم.وغمگین است اینکه فیلم ایرانی ببینم که زیر
نویس فارسی دارد انهم وقتی که هنرپیشه ها می توانند فارسی حرف بزنن حتی فارسی
شکسته اینجوری به نظر می اید که ترک ها نشان می دهند زورمان می رسد که زبان
مادریمان رابه رخ شماها بکشیم. زبان مشترک برای همین است که همه مردم یک
کشور لااقل به یک مورد پایدار باشن. استاد شهریار اگر مشهور من که ایران هم
نیستم شد بخاطر همان شعرهای فارسی اش است. همه ما ایرانی هاازهرزبانی
باشیم لذت می بریم.ترجمه برای فیلم های خارحی است که ما هیچ ارتباطی با
با زیگرا ن ان نداریم و کاملا غریبه هستیم ولی بازیگر ترک ایرانی هموطن من است
و باید فارسی حرف بزند . فیلم های فحر برای همه ایران است و همه ایران فقط تزک-فارس
لرنیست.فقط فکر کنید ااین زبان محلی حرف زدن تو فیلم ها اجزا شود. دیگر هیچ
کدام ان یکی را به رسمیت نخواهد شناخت..
هیچ وقت به کسایی ک بچه هستن یا پیرمرد و پیر زن یا هر کسی ک زبان فارسی نمیدونن .اونا حق ندارن یک فیلم ترکی ببینن؟عدم تحمل چنین فیلم هایی ریشه در ذات فاشیست فارسی زبانهای کشورمه ک انتظار دارن فارسی افغانی را یاد بگیریم زبان مادری باارزش خودمو فراموش کنم