skip to Main Content
نتیجه ۴ سال درمان اجباری اعتیاد ۲,۵ درصد پاکی است
جامعه زیراسلایدر

اصرار دولت به توسعه اردوگاه‌های درمان اجباری

نتیجه ۴ سال درمان اجباری اعتیاد ۲,۵ درصد پاکی است

دولت تمام اعتباراتش را بر توسعه اردوگاه‌های درمان اجباری متمركز كرده. اينكه به ما كمك نمی‌کنند چندان اهميت ندارد. مهم اين است كه حتي برای همان جمعيتی هم كه به زور در خيابان‌ها دستگير می‌کنند و به اردوگاه درمان اجباری می‌برند، هيچ حمايت و اقدام موثری انجام نمی‌شود؛ نه حمايت شغلی و نه حمايت اجتماعی و نه حمايت خانوادگی.

منابع آگاه به «اعتماد» خبر دادند که دیروز و با دعوت رسمی وزیر کشور، جلسه‌ای با حضور کارشناسان حوزه درمان و بازتوانی معتادان بی‌خانمان برگزار شده و مهمانان این جلسه، هشدار داده‌اند که استمرار درمان اجباری و دستگیری معتادان بی‌خانمان، جز هدردهی و دورریز منابع دولت، نتیجه دیگری نخواهد داشت چون طبق نتایج تحقیقی که سال ۱۳۹۵ به سفارش بهزیستی استان تهران انجام شده، ماندگاری پاکی از اعتیاد در جمعیتی که به اجبار و در اردوگاه‌های درمان اجباری با تابلوی «مراکز موضوع ماده ۱۶ اصلاحیه قانون مبارزه با مواد مخدر» تحت درمان قرار گرفته‌اند، حداکثر ۲.۵درصد است که به گفته این منابع آگاه، دیروز و برای اولین‌بار در طول ۴ سال گذشته، میزبان این کارشناسان هم با بی‌نتیجه بودن درمان اجباری برای معتادان  بی‌خانمان، موافق  بوده  است.

اتفاق‌نظر حاضران در این جلسه درباره بی‌ثمر بودن مجموع اعتباراتی که طی ۴ سال گذشته، در جریان اجرای طرح‌های ضربتی دستگیری معتادان بی‌خانمان در سراسر کشور، به هدر رفت در حالی است که از هفته‌های پایانی سال ۱۳۹۶ تا امروز، بیش از ۱۰۰ هزار معتاد بی‌خانمان از سطح خیابان‌ها دستگیر و به اردوگاه‌های درمان اجباری منتقل شده‌اند؛ اردوگاه‌هایی که از نیمه دوم سال ۱۳۹۷ و با تایید مقامات ارشد دولت دوازدهم و ستاد مبارزه با مواد مخدر، در اختیار پیمانکاران مورد تایید و وابسته به سپاه پاسداران، بسیج مستضعفین، سازمان زندان‌ها و نیروی انتظامی قرار گرفت و در حالی که طی ۴ سال گذشته، سرانه روزانه نگهداری هر معتاد بی‌خانمان منتقل شده به این اردوگاه‌های پیمانکاری، حدود ۶۷ درصد افزایش داشته و امروز دولت به ازای هر معتاد مقیم در ۳۰ اردوگاه درمان اجباری، باید روزانه ۳۵ هزار تومان (یک میلیون و ۵۰ هزار تومان برای یک ماه) به پیمانکار مرکز پرداخت کند، برخی زمزمه‌ها، حجم قابل توجه سود حاصل از سرانه واریزی دولت به حساب پیمانکاران این مراکز را، رمز توسعه بی‌رویه اردوگاه‌های درمان اجباری طی نیمه دوم  سال ۱۳۹۷ تا  آغاز  فعالیت  دولت  سیزدهم  می‌داند.

همراهان دولت دوازدهم، همچنان موافق حذف  و  جبر هستند 
جلسه کارشناسان خبره حوزه درمان و بازتوانی اعتیاد با مسوولان وزارت کشور، ۴ روز بعد از اظهارات تامل‌برانگیز رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر برگزار شد. ۴ روز بعد از آنکه سردار مجید کرمی، در گفت‌وگو با خبرگزاری ایلنا، علت مهاجرت معتادان بی‌خانمان از سایر شهرها به پایتخت را توزیع غذای رایگان و سرپناه و محل اقامت توسط فعالان غیردولتی حمایت و  بازتوانی  معتادان  بی‌پناه  عنوان  کرد.
مشابه این‌گونه اظهارات البته سابقه دارد. از نیمه دوم سال ۱۳۹۷ و پس از انتصاب اسکندر مومنی به دبیرکلی ستاد مبارزه با مواد مخدر، اغلب کارشناسان حوزه درمان و بازتوانی اعتیاد هشدار می‌دادند که انتخاب فردی از بدنه عملیاتی نیروی انتظامی حتما کیفیت و حجم و سطح خدمات کاهش آسیب اعتیاد را کاهش خواهد داد چون به هر حال نگاه مجموعه انتظامی کشور نسبت به مقوله اعتیاد و بیماران معتاد و به خصوص، معتادان بی‌خانمان، با وجود تمام شعارهایی که تا امروز مطرح شده، یک نگاه جرم‌انگارانه و سلبی است و حتما با این انتصاب، فضا به سمت برخوردهای انتظامی خواهد رفت که همین اتفاق را هم طی سه سال گذشته شاهد بودیم چنانکه بعد از این انتصاب، ادبیات مسوولان پلیس پایتخت هم به سمت جرم‌انگاری تغییر کرد و رییس پلیس پایتخت، خود را مجاز دید که با ادبیاتی برخورنده، این جمله را رسانه‌ای کند: «پایتخت را از لوث وجود معتادان متجاهر، اوباش، مزاحمان نوامیس مردم و  مجرمان  پاک  می‌کنیم.»
کاهش تدریجی حمایت از صدها مرکز گذری کاهش آسیب اعتیاد در طول سال‌هایی که مومنی مسوولیت ستاد مبارزه با مواد مخدر را برعهده داشته، نمود بارزی از تغییر رویکرد دولت دوازدهم نسبت به حضور فعالانه انجمن‌های غیردولتی در عرصه حمایت از معتادان بی‌خانمان است آن هم با توجه به همزمانی این رویکرد با صدور رگباری مجوز ایجاد اردوگاه‌های درمان اجباری توسط نهادهای قضایی و انتظامی چنانکه از سال ۱۳۹۷ تاکنون، سازمان زندان‌ها، نیروی انتظامی، بسیج مستضعفین و سپاه پاسداران با معرفی پیمانکاران مورد تایید، به‌شدت در حوزه درمان اجباری اعتیاد فعال شده‌اند و امروز منابع آگاه به «اعتماد» می‌گویند که در حال حاضر بیش از ۳۰ اردوگاه درمان اجباری تحت نظر این ۴ نهاد قضایی و انتظامی اداره می‌شود و در حال حاضر، غیر از ظرفیت بسیار ناچیزی در ۴۲۰ مرکز درمان اقامتی وابسته به سازمان بهزیستی کشور، مجموع ظرفیت درمان اجباری معتادان بی‌خانمان همراه با سرانه نگهداری قابل توجه (روزانه ۳۵ هزار تومان بابت نگهداری ۳۵ هزار نفر در اردوگاه‌های درمان اجباری) در اختیار سپاه پاسداران، بسیج مستضعفین، نیروی انتظامی و سازمان زندان‌ها قرار گرفته در حالی که از دی ماه سال گذشته، یارانه حمایتی برای مراکز گذری کاهش آسیب اعتیاد در شهر تهران، متوقف  شده  است.  حالا برگزاری جلسه‌ای با کارشناسان حامی توسعه درمان داوطلبانه و بدون حضور گردانندگان اردوگاه‌های درمان اجباری در وزارت کشور و آن هم با دعوت مستقیم وزیر کشور، ۴ روز بعد از عتاب تند رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر در مذمت خدمات حمایتی از معتادان بی‌خانمان می‌تواند حامل این پیام باشد که دولت جدید، تصمیم به بازنگری در رویه بی‌حاصل توسعه درمان اجباری به جای درمان داوطلبانه و مقایسه هزینه فایده اقدامات پیش و پس از سال ۱۳۹۷ (صدور مجوزهای بی‌رویه برای ایجاد و توسعه اردوگاه‌های درمان اجباری و کاهش حمایت دولت از اقدامات مردمی) داشته و قصد کرده که دست‌های غیرکارشناسانه را از درمان اعتیاد کوتاه و حیطه مانور قدرت‌های بیرونی  را  محدود  کند.
البته وقتی رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر، توزیع غذا برای معتادان بی‌خانمان را نکوهش کرده و عامل جلب‌توجه سایر بی‌خانمان‌های معتاد از سراسر کشور می‌داند، نمود یک نگاه انتظامی  فاقد  انعطاف به  بیماری  اعتیاد  است.
اکبر رجبی، مدیرعامل جمعیت خیریه «طلوع بی‌نشان‌ها» که از سال ۱۳۸۵، با توزیع یک وعده غذای گرم در شب‌های سه‌شنبه برای بی‌خانمان‌های پایتخت، شعار «تقسیم مهربانی» را برای خود و سایر همراهانش انتخاب کرد، درباره ماحصل این همه سال که ظرف‌های یکبار مصرف غذا را به خرابه‌های شهر و به بی‌خانمان‌های پایتخت رساند، می‌گوید: «۱۵ سال، با همین یک وعده غذای گرمی که سه‌شنبه شب‌ها پخش می‌کردم، به ۱۰ هزار معتاد بی‌خانمان کمک کردم که پاک شوند. اگر ۱۰درصد این آدم‌ها، هنوز پاک مانده باشند برای پلیس کفایت می‌کند؟ هر وقت مسوولان شهر آماده بودند، من بچه‌هایم را به برج میلاد می‌آورم که ببینند چه تعداد، با همان یک ظرف غذا، سالم ماندند و دیگر سمت مواد نرفتند. ولی مسوولان هم باید همان بهبودیافته‌هایی که با جبر و زور، پاک مانده‌اند را بیاورند و ببینیم هر کدام چه کردیم؛ یکی با  توزیع غذا، یکی  با  اردوگاه  اجباری.»
اکبر رجبی می‌گوید در حال حاضر ۱۱ مرکز در شهر تهران برای بهبودی، بازتوانی و اقامت زنان، کودکان، مادران و مردان بی‌پناه نجات یافته از اعتیاد دارد. اکبر می‌گوید: «ما امروز، هر سه‌شنبه شب، ۲۰۰۰ ظرف غذا در خرابه‌ها و خیابان‌های شهر پخش می‌کنیم. هیچ اعلام قبلی هم نداریم و هیچ‌کدام از کارتن‌خواب‌ها نمی‌دانند که آیا این هفته غذا به دست‌شان می‌رسد یا نه. با این غذا هم شکمی سیر نمی‌شود. ولی در این سال‌ها، خیلی‌ها بودند که به خاطر همین ظرف غذایی که از ما گرفتند، وسوسه شدند و آمدند و پاک شدند و پاک هم مانده‌اند. چند ازدواج نشانت بدهم؟ چند سند خانه نشانت بدهم؟ چند پدر نشانت بدهم که به زندگی برگشتند؟ چند جانباز نشانت بدهم که از کف خیابان به خانه برگشتند؟ چند فرزند شهید نشانت بدهم که به دامان مادر برگشتند؟ همه اینها را با همان یک ظرف غذا برگرداندیم. امروز، فقط ۶۰ بچه در خانه من زندگی می‌کنند؛ بچه‌هایی که از کف بیابان و کنار کوچه‌ها پیدای‌شان کردم و زیر این سقف پناه‌شان دادم که بیشتر از این آسیب نبینند و تباه نشوند. این بچه‌ها امروز درس می‌خوانند، فیلم می‌سازند، ساز می‌زنند؛ امروز، لادن و محمد بازیگر شدند، حسین فیلمساز شده. این آدم‌ها، همه این ۱۰ هزار نفری که تا امروز با همت خودشان پاک شدند، حتی اگر همگی دوباره به مصرف و مواد برگشته باشند، حداقل سرم را بالا می‌گیرم و می‌گویم با احترام به خانه من آمدند و با احترام از خانه من رفتند. در این ۱۵ سال، در خانه من، کسی کتک نخورد، گرسنگی نکشید، از شکنجه نمرد، تجاوز نکرد و متجاوز نشد. رزومه من روی کاغذ نیست. رزومه من، این آدم‌های زنده و حاضرند. من بچه‌هایم را به برج میلاد می‌آورم. مسوولان دولتی هم که برای درمان اجباری، چند صد میلیارد تومان خرج کردند، بهبود یافته‌های‌شان را بیاورند. منتظر می‌مانیم مردم قضاوت کنند. فقط شما به مسوولان پیغام ما را برسان که وقتی بچه‌های من بیایند، پارکینگ خیلی بزرگی لازم داریم چون بچه‌های من، همه‌شان با ماشین و موتور شخصی می‌آیند.»
فقط اکبر رجبی نبود که از شنیدن حرف پلیس مبارزه با مواد مخدر متعجب شد. همه فعالان حمایت و بازتوانی معتادان بی‌خانمان از این حرف تعجب کردند.
یک کارشناس اعتیاد که حاضر به درج نام خود در این گزارش نیست با مرور خاطرات دو دهه حمایت و کمک به معتادان بی‌خانمان پایتخت می‌گوید: «۲۰ سال قبل، ما برای خدمات کاهش آسیب، یک چادر کوچک در چهارراه سیروس برپا کردیم. تنها امکان و توان ما در ان سال، توزیع چند نخ سیگار بود؛ به معتادان بی‌خانمانی که به چادر ما سر می‌زدند، چند نخ سیگار می‌دادیم. همان چند نخ سیگار، باعث می‌شد این بچه‌ها درباره فلسفه کار ما سوال کنند. خیلی از بچه‌های کارتن‌خواب، با همان چند نخ سیگاری که از ما گرفتند، داوطلب درمان و رهایی از اعتیاد شدند. آنها وقتی وارد چادر ما می‌شدند، یک همتای خودشان در آن چادر نشسته بود و درباره سیستم کاهش آسیب و درمان اعتیاد برای‌شان توضیح می‌داد.»
این کارشناس اعتیاد، پاسخ به اظهارنظر ناپخته رییس پلیس مبارزه با مواد مخدر را به آخرین جملات خود موکول می‌کند؛ به جملاتی پیش از خداحافظی: «هر خدمتی به یک معتاد بی‌خانمان، حتی یک ظرف غذا، اگر باعث جذب این بیمار به درمان و کاهش آسیب و اسکان در سرپناه شبانه و گرمخانه شود حتما مثبت است. اگر همین ظرف غذایی که به معتاد بی‌خانمان می‌دهیم، او را به پرهیز از رفتارهای پرخطر ترغیب کند حتما مثبت است. حتی اگر هیچ کدام از این اتفاقات مثبت هم رخ ندهد، ما این ظرف غذا را به یک انسان گرسنه بی‌سرپناه داده‌ایم صرف‌نظر از اینکه معتاد یا غیرمعتاد است. وقتی به انسان‌ها برچسب اعتیاد می‌زنیم، حتما مسائل دیگری به دنبال خواهد داشت. ما با یک انسان سر و کار داریم و باید به انسان‌ها کمک کنیم تا نیازهای اولیه‌شان برآورده شود چون حق هر انسان در جامعه، رسیدن به نیازهای اولیه است. البته تامین این نیازها وظیفه دولت‌هاست و اگر کسانی، مردمی، به انسان‌های بی‌خانمان گرسنه کمک می‌کنند، درواقع بخشی از وظایف دولت را انجام می‌دهند. حالا اگر دولت فکر می‌کند که نباید این کمک‌ها ارایه شود، ما هم تابع هستیم ولی آیا دولت گزینه بهتری دارد؟»

همچنین بخوانید:  زنان به اندازه یک دهه قبل مردان درآمد دارند

از  شعارهای  انسان‌دوستانه  بترسیم
فعالان اجتماعی در نهادهای مدنی، از دو سال پایانی فعالیت دولت دوازدهم شاهد بودند که دولت، رویکردی خلاف شعارهایش پیش گرفت؛ دامنه فعالیت انجمن‌های غیردولتی که می‌توانستند کانون بروز اعتراضات اجتماعی باشند، محدود شد و واسپاری بسیاری خدمات اجتماعی به پیمانکارانی که زیر سایه دولت وقت، مطیع و تابع و متشکر از حیطه رو به گسترش امکانات و فعالیت‌های خود و بهره‌مند از یارانه‌های نامحدود دولت بودند گسترش یافت. فعالان اجتماعی در حوزه حمایت از کودکان کار و خیابان، زنان تن‌فروش و معتادان خیابانی، از نیمه دوم سال ۱۳۹۷ تا نیمه اول ۱۴۰۰ با بیشترین محدودیت‌ها مواجه شدند که مشخص‌ترین نمود این تحدیدها، تمدید نشدن مجوز فعالیت، تعطیلی دائم و لغو مجوز، احضار بسیاری فعالان اجتماعی و ایجاد موانع برای فعالیت‌های عادی نهادهای مدنی بود. آخرین و موثرترین ضربه، توقف توزیع یارانه مراکز گذری کاهش آسیب اعتیاد بود؛ از نیمه دوم سال ۱۳۹۷ و به دنبال انتصاب دبیرکل جدید ستاد مبارزه با مواد مخدر، توزیع یارانه‌ها، قطره‌چکانی، کمرنگ شد تا اینکه از دی‌ ماه سال گذشته، بدون هیچ تعارفی به‌طور کل تخصیص یارانه به مراکز گذری کاهش آسیب اعتیاد DIC متوقف شد. صاحبان برخی از این مراکز در شهر تهران به «اعتماد» می‌گویند که از دی ماه پارسال، تا حالا که دهه اول آبان را هم پشت سر گذاشته‌ایم، هیچ ریالی به این مراکز پرداخت نشده که این هم تاییدی بر بی‌رغبتی مسوولان ستاد مبارزه با مواد مخدر برای فعالیت این مراکز است. صاحب یکی از این مراکز به «اعتماد» می‌گوید: «کاملا مشخص است که دولت تمام اعتباراتش را بر توسعه اردوگاه‌های درمان اجباری متمرکز کرده. اینکه به ما کمک نمی‌کنند چندان اهمیت ندارد. مهم این است که حتی برای همان جمعیتی هم که به زور در خیابان‌ها دستگیر می‌کنند و به اردوگاه درمان اجباری می‌برند، هیچ حمایت و اقدام موثری انجام نمی‌شود؛ نه حمایت شغلی و نه حمایت اجتماعی و نه حمایت خانوادگی. امروز از ۱۰۰ پرونده‌ای که ما داریم، بیش از ۸۰ نفرشان سابقه ۴ بار و ۵ بار دستگیری وانتقال به اردوگاه درمان اجباری ظرف ۳ سال گذشته دارند در حالی که بعد از پایان دوره بهبودی، ساعت ۱۲ نیمه شب در خیابان رها می‌شوند و از همان جا مستقیم سراغ فروشنده مواد می‌روند تا بعد از چند ماه خماری، یک نفس راحت بکشند.»
اصرار دولت به توسعه اردوگاه‌های درمان اجباری و بازسازی خاطره تلخ و دردناک «شورآبادی‌های دهه ۷۰»، هنوز برای کارشناسان حوزه درمان و بازتوانی اعتیاد یک سوال بی‌جواب است در حالی که می‌شود علت اصرار به تداوم این رویه غیرعلمی و منسوخ را به خوش رقصی‌های پیمانکاران ربط داد. در حال حاضر ۳۰ اردوگاه درمان اجباری در کشور فعال است که همگی متعلق به پیمانکاران مورد تایید سپاه پاسداران، بسیج مستضعفین، نیروی انتظامی و سازمان زندان‌هاست. فقط در اردوگاه درمان اجباری فشافویه که متعلق به نیروی انتظامی است، حدود ۶ هزار معتاد بی‌خانمان نگاهداری می‌شوند. البته در ۴۲۰ مرکز اقامتی تحت پوشش سازمان بهزیستی کشور هم ظرفیت‌هایی برای نگهداری دستگیر‌شدگان خیابانی و بی‌سرپناه تعبیه شده و دولت در حال حاضر، بابت نگهداری ۳۵ هزار معتاد بی‌خانمان، روزانه ۳۵ هزار تومان به جیب پیمانکاران واریز می‌کند. اجبار دولت به پرداخت این رقم و درواقع دور ریختن این اعتبارات در حالی است که علی غلامی؛ دبیر کانون درمانگران اعتیاد سراسر کشور در گفت‌وگو با «اعتماد» در توضیح میزان ماندگاری و عود بهبودیافتگانی که با پای خود راهی درمان اعتیاد می‌شوند، می‌گوید: «طبق گزارش‌های رسمی، میزان ماندگاری  بهبودی درکمپ‌های اقامتی، حتی در صورت مراجعه داوطلبانه، حداکثر ۶ درصد، ماندگاری مراجعان داوطلب به انجمن‌های NA حداکثر ۳۰ درصد اما ماندگاری مراجعان به مراکز متادون تراپی بسیار بالاتر و بیش از ۶۰ درصد است علاوه بر آنکه اگر این افراد دچار اعتیاد تزریقی بوده باشند، به شرط مراجعه صددرصد داوطلبانه، با درمان نگهدارنده با متادون، بیش از ۹۰ درصدشان، تزریق را کنار گذاشته و بنابراین خطر ابتلا و انتقال آلودگی‌های عفونی همچون ایدز و هپاتیت هم بین این جمعیت کاهش می‌یابد.»

همچنین بخوانید:  زندگی «سایه‌ها» زیر پل مدیريت تهران
0 نظر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
🌗