یک خانواده در آتش «تنگه هایقر » سوخت
در دومین روز از آتشسوزی فیروزآباد و پس از آنکه دستکم سه نفر از عشایر منطقه به نامهای ناصر بهزادی و رضا بهزادی و حامد بهزادی کشته شدهاند و هزار هکتار از پوشش گیاهی نابود شد، سازمان جنگلها میگوید هلیکوپترهای آبپاش و نفربر راهی ارتفاعات فارس شدهاند.
سه نفر از یک خانواده در آتشسوزی تنگه هایقر جانباختهاند. از میان آنها دو نفر نوجوان و از عشایر فیروزآبادند. آتشسوزی در تنگه هایقر عصر دوشنبه آغاز شده و خبر مهار آن شامگاه سهشنبه اعلام شده بود اما با وزش باد شعلههای وحشی، از ظهر دیروز بار دیگر جان گرفته و در ارتفاعات فیروزآباد، نیروهای مردمی که از روستاهای اطراف به کمک آمده بودند را کشت. در لحظه نگارش این گزارش گروههای حاضر در بلندیهای هایقر بدون آب و غذا، ناامیدانه در حال مهار شعلههای بلندند. اخباری درباره مصدومیت شدید چند تن نیز گزارش شده و فرمانده یگان سازمان جنگلها از اعزام سه هلیکوپتر برای اطفای حریق و فرستادن نیرو خبر میدهد. حریق در این نقطه از استان فارس در کمتر از دو روز، گستره بزرگی از تنگه هایقر را سوزانده و هر لحظه ممکن است جانهای دیگری را خاکستر کند.
«بهمن ایزدی سالمه. مهندس هاشمی سالمه. بچههای گروه سبزاندیشان ظاهرا سالمن. ولی متاسفانه با تماسی که داشتم… تعدادی از نیروهای مردمی… اونجا ما کشته دادیم… سه نفر اونجا فوت شدن (گریه) …..فراخوان بزنید و زنگ بزنید به آقای آزادی رئیس مدیریت بحران، بگید بالگرد اعزام کنن… نیروهای مردمی اونجا تلف شدن… بچهها همه گرسنه و تشنه… آقای ایزدی، ایرج ایزدپناه، گرسنه و تشنه تو کوهن… بگو تا کی دست رو دست میذارید؟خواهش میکنم سریع فراخوان بزنید. به هر جا لازمه اطلاع بدید…» صدا با گریه قطع میشود. صدای مجتبی اسفندیاری، یکی از فعالان محیط زیست منطقه کولهبارش را بسته و راهی سفر است.
خبر بین گروههای مختلف محیط زیستی پیچیده. فعالانی که برای اطفای حریق همیشه آمادهاند، یا در بلندیهای تنگه هایقر حضور دارند یا در حال رفتن به این منطقهاند. تلفنها در دسترس نیست. اسفندیاری به «پیامما» میگوید: «مصدوم بودم و نتوانسته بودم به گروههای حاضر در منطقه اضافه شوم. تلفن مسئولان در دسترس نیست، نماینده مجلس و رئیس منابع طبیعی. فرماندار رفته به منطقه. از کوهنوردان کمک گرفتهایم. بچههای تشکلهای مردمی از کوه مرهسرخی و نورآباد هم در راهاند. اگر غروب برسد، دیگر از بالگرد هم شاید کاری برنیاید.» اسفندیاری که صدایش از گریه گرفته، این منطقه سختگذر و پر از شیبهای تند را خوب میشناسد و میگوید: «اگر آتش را درست مدیریت نکنند باز هم گر میگیرد. نمیدانم چطور نیمهشب گفتند آتش مهار شده. مگر نباید آتش ۲۴ ساعت کنترل شود و بعد مهار را اعلام کنند؟ اگر این آتش مدیریت نشود شاید باز هم تلفات بدهیم.» صدا بار دیگر با گریه قطع میشود.
ساعت ۱۷ روز سهشنبه، رحیم آزادی مدیر کل مدیریت بحران استانداری فارس از آتشسوزی هایقر و مرگ و مصدومیت چند نفر اطلاعات دقیقی هنوز ندارد و سوالات «پیام ما» را با چند جمله کوتاه پاسخ میدهد: «این آتشسوزی اطفا شده بود اما باز هم شعلهور شد. طبق گزارشی که دادهاند، سه نفر فوت کردهاند. نمیدانم که این حادثه دقیقا چطور رخ داده. اطلاعات تکمیلی هنوز به دست ما نرسیده و از مشخصات این سه نفر چیزی نمیدانیم. نیروها برای پایش در منطقه بودهاند. اینها هم داشتند پایش میکردند. هلیکوپتر هم برای جابهجایی نیرو به منطقه رفته است.»
تنگه هایقر در ۳۵ کیلومتری جنوب غرب فیروزآباد است، از چشم نوازترین عرصههای طبیعی فارس، در کنار سد هایقر. آتشسوزیها که در قسمت شرقی این تنگه است، از دو نقطه شروع شد و طبق گفته مهدی غلامی، رئیس اداره حفاظت منابع طبیعی استان فارس شب سهشنبه دو بار «اطفا» شد، هرچند با وزش باد بار دیگر جان گرفت. «آتش سوزی در یکی از این نقاط به طور کامل مهار شده است، اما در یک نقطه دیگر همچنان ادامه دارد.» او دیروز به رکنا گفته است: «از روز دوشنبه ۶۰ نفر از نیروهای جنگلبانی استان فارس به همراه برخی دوستداران طبیعت مشغول عملیات اطفای حریق هستند. تمام نیروهای جنگلبانی نیز لباس مخصوص اطفای حریق دارند و تعدادی لباس مخصوص نیز به دوستداران طبیعت تحویل داده شده است.» غلامی علاوه بر این گفت که همه نیروهای عملیات اطفا به دمنده مجهز هستند و ابراز امیدواری کرد که آتش تا پایان شب، به اتمام برسد.
جانباختگان
بهمن ایزدی، فعال محیط زیست شناختهشده، در منطقه حضور دارد، درست در جنوب شرقی تنگه. او به سختی تلفن را جواب میدهد و نفسنفس میزند. در آخرین لحظات نگارش این گزارش او جزئیاتی از جانباختگان اعلام میکند: «ناصر بهزادی، متولد ۵۴، پدر خانواده؛ پسرش رضا بهزادی ۱۹ ساله و حامد، پسرِ ۱۸ ساله برادر خانم او. این خانواده جانشان را از دست دادهاند. یک نفر هم به شدت سوخته و مصدوم شده و حالا در بیمارستان است؛ جهانبخش بهزادی، پدر خانم ناصر بهزادی.» همه قوم و خویش این خانواده غمزده، در کوهی در فیروزآباد دور هم جمع شدهاند و عزاداری میکنند. «آنها روستایی و عشایر اهل روستای چهارقاش هستند.» حسین آرگیو، فرماندار فیروزآباد درباره چگونگی این اتفاق به ایسنا گفته است: «با گسترش این آتشسوزی، تعدادی از عشایر مشغول خاموش کردن آتش بودند که متاسفانه یک گردباد شدید موجب فراری دادن آنها میشود و سه نفر از آنان حین فرار از گردباد و آتش کشته و یک نفر نیز مصدوم شده است.»
آتش افتاده در درهها و جلو میرود. بهمن ایزدی میگوید اعلام کردهاند که نیروی تازه نفس به تنگه بیاید. نیروهای حاضر در منطقه فقط یک هلیکوپتر دیدهاند؛ همانی که هفته پیش منابع طبیعی خبرش را اعلام کرد. ایزدی میگوید: «داستان این است که آقایان منابع طبیعی از اواسط پاییز پارسال مدام خبر دادند که ما هنگ هوایی درست کردهایم و با آتش مقابله میکنیم اما آن هنگ کجاست؟ اگر هنگ بود که خانوادهها برای دفاع از طبیعت به آتش نمیزدند که جامعه محلی به این شکل دردناک عزادار شود.»
سه هلیکوپتر فرستادیم
مهدی عسگری، فرمانده یگان حفاظت سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری به «پیامما» میگوید: «آتشسوزی تنگه هایقر ساعت ۳ بعد از ظهر دوشنبه شروع شد و با اعزام نیروهای منابع طبیعی و گروه های مردمی، تا ساعت سه بامداد اطفا شده بود. تعدادی از نیروها هم در منطقه ماندند تا کار پایدارسازی را انجام دهند. اما ساعت ۱۲ ظهر آتش باز فعال شده و طبق آخرین اخباری که از مدیر کل منابع طبیعی استان فارس گرفتهام، متاسفانه سه نفر از عشایر در این حادثه دچار آتشسوزی شدید شده و فوت کردهاند.»
او درباره هلیکوپتر هم چنین توضیحی دارد: «به دلیل بحرانی بودن منطقه، یک بالگرد در استان داشتیم که در اختیار مدیر کل بود و الان در حال پرواز روی منطقه هستند؛ هم هم برای جابهجایی نیرو و هم انجام عملیات اطفای حریق. دو تا بالگرد دیگر را هم به منطقه اعزام کردیم که اگر نیازی به جابهجایی و اطفا باشد، استفاده شود. این بالگردها مجهز به بسکت اطفای حریق هستند. بر اساس آخرین استعلامی که از منابع طبیعی گرفتهام، آتش تحت کنترل است اما به خاطر باد شدیدی که ظهر آمده، باعث این حادثه شده است. آقای صمدنژاد با بالگرد آنجا فرود آمده و در منطقه است.»
عسگری ادامه میدهد: «گفتند این افراد از عشایر هستند که به دلیل عرقی که دارند، آنجا بودهاند. البته آتش مهار شده بود و طبق آنچه میگویند آنها از منطقه کمی فاصله داشتهاند اما وزش شدید باد باعث فعالشدن دوباره آتش و وقوع این اتفاق تلخ شده است.» به گفته او افرادی که در حال مهار آتش بوده و جان خود را از دست دادهاند، تحت حمایت بیمهای و قضایی خواهند بود. سازمان جنگلها از خانوادههای این افراد حمایت میکند.»
دور تا دورمان جهنم است
بهمن ایزدی میگوید: «حدود هزار هکتار سوخته و شاید بیشتر. باد چرخشی آمد و زبانه دودی که از درختان بنه و کیکم و سایر رویشگاهها بلند میشد، شعله کشید؛ زبانهای قطور که شاید ۴۰۰ متر به هوا رفت. نیروهای مردمی همانوقت از روستاهای پاینندست به کمک آمده بودند. همین شعله جانشان را گرفت.» گلایههای او بسیار است. «هر جا نشست و برخاست میکنیم، به مجلسیها و مسئولان دیگر التماس میکنیم و دلیل میآوریم که این آتشسوزیها عمدی است، اما کسی پیاش را نمیگیرد. دارند این مملکت را میخشکانند و از بین میبرند. میخواهند زاگرسنشینها را در به در کنند. داریم ضجه میزنیم که مقصران را پیدا کنید. این کشتههای یک روز است. تا قبل از آن هشت کشته و بیشتر داشتهایم. داد میزنیم که منابع انسانی ما دارد از دست میرود اما انگار گوش شنوایی نیست. در این وضعی که عزادار طبیعت و دامنهنشینهاییم، نمک به زخممان میپاشند و برای ترکیه هواپیما میفرستند.»
میپرسد: «چرا در کشور خودمان غریبیم؟ این نوجوانان پی برده بودند که درخت یعنی باران، باران یعنی حیات. برای همین به دل آتش زدند و خاکستر شدند. چه کسی دل شکسته و سوخته خانواده آنها را میدهد؟» ایزدی میبیند که دورتر، آن طرف تنگهها، ارتفاع بلندی کنار آسیاببادی، آتشی همین حالا شعله کشیده است. «نیرو نداریم. دور تا دورمان جهنم است. سیاهی است به جای سبزی. آتش است و دود. بعضی از نیرو ها آب هم ندارند. دیگر زهوارمان در رفته است. من اینجا آمدهام که فقط حواسم به بچهها باشد، تا بیگدار به آتش نزنند. درخواستم فقط این است، که به فکر این درختان و به فکر مردمی که برای درختان دل میسوزانند باشیم. آن هواپیماهایی که برای تبلیغ به دیگران نشان میدهیم را به شکلی اثرگذار در بلندیهای سوخته زاگرس بگردانیم.»