طب سنتی؛ عنوانی غلطانداز برای ترویج شبهعلمی مرگبار
مقامهای سیاسی ایران از تأسیس «آتش به اختیار» مراکز درمانی طب سنتی برای مبارزه با کوید-۱۹ خبر دادهاند. چرا چنین رفتاری بالقوه مرگبار خواهد بود؟
داستان طب سنتی داستانی طولانی است. پزشکی در طول تاریخ خود بارها و بارها، مانند هر علم و دانش بشری دیگری از مراحل مختلفی گذر کرده است و هر بار با کمک روشهای تازهای که آموخته است و تجربههایی که کسب کرده سعی کرده است در مسیر بهینهسازی خود حرکت کند.
در دوران قدیم که دانش ما در زمینه بدن، کمتر و درک ما از ماهیت رفتارهای طبیعی محدودتر بود، طبیبان برای توضیح رفتار انسان مدلهایی را بر اساس مشاهدات خود طراحی میکردند. یکی از معروفترین آنها طراحی ساختار بدن بر مبنای تعادل مزاجها یا خلطهای مختلف است.
آنها با دانش محدودتری که داشتند بر اساس تجربههای خود سعی میکردند بیماریهایی که میدیدند را طبقهبندی کنند و بر اساس آزمونوخطا روشهای درمانی برای آن پیدا کنند.
این رفتار بعدتر باعث توسعه دانش خواص دارویی و درمانی گیاهان شد.
بهمرور زمان و با افزایش دانش ما متوجه شدیم که چیزی به نام اخلاط چهارگانه وجود ندارد. آنچه موجب سرماخوردگی میشود به هم ریختن تعادل میان خلطهای مختلف نیست بلکه موجودی به نام ویروس عامل آن است. ما متوجه شدیم که میکروبها در ایجاد عفونت نقش دارند و کمکم به پیچیدگی دنیای بدن انسان پی بردیم.
در این روند، مانند هر دانش دیگری بسیاری از تجربههای انباشته شده و مشاهدات دوران قدیم که مبنای طب آن زمان – که با ظهور طب مدرن آن را طب سنتی مینامیم – شکلگرفته بودند، مورد ارزیابی مجدد قرار گرفتند، بررسی شدند و با استفاده از ابزاری نوین به نام علم مدرن بررسی شدند. حالا میدانیم برای مثال اگر خوردن میوهای مانند پرتقال در زمان سرماخوردگی به درمان و بهبود ما کمک میکند به خاطر ترکیب ویتامینی است که در آن وجود دارد. یا اگر قرقره آبنمک باعث کاهش عفونت گلو میشود به دلیل نقش نمک در از بین بردن محیطزیست ویروس یا میکروبهایی است که عفونت را ایجاد کردهاند.
طب مدرن در مواردی با استخراج مواد اصلی مؤثر در این داروها، بخشی از داروهای نوین را در اختیار ما قرار داده است.
با این وجود این طب مدرن هیچگاه نسب و تجربه قدیمی را – برخلاف ادعای حامیان ایدئولوژیک طب سنتی – از یاد نبرده است. همینالان شما در کشورهای توسعهیافته اگر به دلیل سرماخوردگی به پزشک مراجعه کنید تقریباً هیچ دارویی – مگر کاهنده درد ساده – به شما تجویز نمیشود و از شما میخواهند در خانه استراحت کنید و میوههای مناسبی مانند همان نارنگی و پرتقال را بیشتر بخورید تا بدن بهخودیخود روند درمانش را ادامه دهد.
با کوچکتر شدن جهان، ما شاهد آشنایی با مکتبهای پزشکی مختلف در نقاط مختلف جهان بودیم و هستیم که پیشتر برای جهان علم مدرن ناشناخته بود. برای مثال امروز با عمق بیشتری از گنجینه تجربیات طب قدیم چین، بومیان آمریکا یا بومیان آفریقا و استرالیا خبر داریم. این مجموعه به ساختار تجربه بشری اضافهشده و توصیههای پزشکی آنها مانند هر رشته دیگری این بار با ابزار علم موردبررسی و بازبینی قرار میگیرد. مواردی که از آزمون محکی به نام علم موفق بیرون بیایند وارد پزشکی میشوند و بقیه بهعنوان ساختار تاریخی بدنه دانش ذخیره میشوند.
بااینوجود نگاه ایدئولوژیک درباره طب سنتی و داروهای گیاهی که پشتگرم به لابیها و نهاد قدرت نیز هست با ادعاهای خارج از چهارچوبی مانند، نقش شرکتهای داروسازی، تلاش غرب برای تحمیل ارزشهای خود و امثال آن سعی میکند بهجای یادگرفتن رفتار علمی و تطبیق دادن تجربه گذشته با محک علم، به متن و نصِّ توصیههای پزشکی اعتماد و عمل کند که صدها سال از تاریخمصرف آن گذشته است.
این نگاه ادعاهای عجیبی را بیان میکند مانند اینکه داروهای مدرن شیمیایی هستند و داروهای طب سنتی ریشه گیاهی دارند. آنها در این بازی زبانی فراموش میکنند که به مخاطب خود یادآوری کنند که اثر آن گیاه به دلیل وجود ترکیبی شیمیایی درون آن است که اثری ویژه بر بدن دارد و داروی مدرن سعی کرده عمان ترکیب را بازسازی یا استخراج کند.
چقدر بودجه صرف این توهم شده است؟ چقدر هزینهای که میتواند به کمک کادر خسته و آسیبدیده پزشکی بیاید صرف این داستان شده است؟ چقدر فشار سیاسی که میتوانست برای اجبار دولت و شهرها برای در نظر گرفتن و اجرایی کردن توصیه جامعه پزشکی صرف شود صرف تأسیس این مراکز شده است؟این نگاه بالقوه نگاه خطرناکی است. به یاد دارید که در همین آغاز همهگیری کوید – ۱۹ ادعای درمان با روغن بنفشه در ایران خبرساز شد؟ البته که این داستان مخصوص ایران نیست. همین چند ماه پیش بود که رئیسجمهور آمریکا از طرح یک تاجر و رئیس یک شرکت بالش سازی دفاع و آن را تبلیغ میکرد که در آن از مردم دعوت میکرد برای مقابل با کوید-۱۹ عصاره گیاه خرزهره بخورند. این بار دیگر مسئله تنها بیاثری این روند درمانی نیست. گیاهی مانند خرزهره و بسیاری از گیاهان دیگر درون خود ترکیبات شیمیایی دارند که میتواند برای مردم خطرناک، مسمومکننده و کشنده باشند.
داستان روایت طبهای سنتی و طب جایگزین مسئلهای نیست که در قالب چند کلمه بتوان بحثش را به نتیجه رساند؛ اما نکتهای که در این فضا اهمیت دارد روندی است که به بهانه کوید-۱۹ در ایران شاهد آن هستیم.
اخیراً تعدادی از مقامهای مجلس بهخصوص خانم زهرا شیخی نماینده مردم اصفهان که سخنگوی کمیسیون پزشکی مجلس نیز هست، بهطورجدی به فشار برای تصویب و اجرایی کردن روش طب سنتی برای درمان کوید اقدام کردهاند. در آخرین مورد ایشان در توییتی نوشتند که به دلیل عدم توجه به مکاتبات ایشان، همکارانشان بهطور آتش به اختیار وارد میدان شده و مرکز درمان کوید -۱۹ بر مبنای طب سنتی ایجاد کردهاند.
این رفتار بالقوه خطرناک و کشنده است.
تذکر این نکته ضروری است که ایراد در اینجا به تحقیق بر روی روشهای سنتی برای امکان کاربردی بودن آنها در درمان کوید یا هر بیماری دیگری نیست. این اتفاقاً مسئلهای است که هم روند علم بوده و هم همه آن را تشویق میکنند و اصولاً پژوهشگرانی که روی طب سنتی کار میکنند هدفشان این است که بتوانند آن روشها را با ابزار علم بسنجند و در صورت موفقیت به شیوهای بهینه وارد فرآیند درمانی کنند. این کار مسیر مشخصی دارد. باید درمان مشخصی را اعلام کرد مورد آزمون قرارداد، نتایج آن را منتشر کرد و موردبررسی قرارداد و بعد از طی کردن دورههای آزمون دقیق اگر توانست از دل همه این آزمونها موفق درآید وارد سبد دارویی یا درمانی جامعه شود.
اینکه روشی متعلق به طب سنتی یا طب جایگزین است به این معنی نیست که بیخطر است یا باید از روشهای سخت گیرانهای که برای تائید هر دارو یا روش درمانی دیگر وجود دارد چون نام سنتی / اسلامی/ ایرانی/ چینی یا هر چیز دیگری دارد مستثنا شود.
ادعاهای خانم شیخی که پیشتر دراینباره بیان کرده بودند ازجمله این ادعا که کسانی که روش سنتی درمان کوید را اجرا کرده بودند هیچ مورد فوتی نداشتند فاقد هر مستندی است. تضاد رفتاری این افراد بهوضوح آشکار است. آنها در جلسه افتتاح این مرکز که متأسفانه حضور شخصی مانند دکتر زالی، رئیس ستاد مقابله با کوید تهران که شخصی معتبر به شمار میرود بهنوعی رنگ اعتبار به آن بخشیده است، ماسک بر دهاندارند، ماده ضدعفونیکننده بر میز گذاشتهاند. به این دلیل واضح که علم مدرن به ما میگوید عامل این بیماری ویروسی است که با این روشهای آزموده شده میتوان از انتشارش جلوگیری کرد؛ اما وقتی نوبت به بازاریابی میرسد، مانند کیمیاگران قدیم همی افراد درحالیکه از دست آوردهای علم نوین استفاده میکنند یکباره داد و فغان از ظلم نظام و ساختار پزشکی مدرن سر میدهند.
در حال حاضر در کل جهان تعداد روشهای درمانی و دارویی مقابله با کوید که شناساییشده است به تعداد انگشتان یک دست نیز نمی رسد. جامعه علمی در سراسر جهان در حال تلاش برای رسیدن به درمان و دارویی است که از هر طریقی – ازجمله گنجینه دانش قدیم – الهام گرفته باشد.
دراینبین اما این افراد در ایران در تلاش برای استفاده از موقعیت سیاسی خود برای پیش بردن اهداف ایدئولوژیک خود در توسعه توهمشان از طب سنتی هستند.
در شرایطی که ایران موج مرگبار کوید-۱۹ را پشت سر میگذارد، در شرایطی که کادر درمانی ایران در حال نحیف شدن و صدمه دیدن است و بر اساس یک گزارش تا اکنون بیش از ۳۵۰ نفر از کادر درمانی ایران به دلیل کوید-۱۹ جان خود را ازدستداده است، در شرایطی که اقدامات توصیهشده جامعه پزشکی ایران ازجمله تعطیلی کامل شهر با مخالفت و مقاومت مواجه میشود، مافیای طب سنتی در ایران چنان قدرت و توانی در خود احساس میکند که بتواند «آتش با اختیار» مرکز درمانی ایجاد کند.
چقدر بودجه صرف این توهم شده است؟ چقدر هزینهای که میتواند به کمک کادر خسته و آسیبدیده پزشکی بیاید صرف این داستان شده است؟ چقدر فشار سیاسی که میتوانست برای اجبار دولت و شهرها برای در نظر گرفتن و اجرایی کردن توصیه جامعه پزشکی صرف شود صرف تأسیس این مراکز شده است؟
اصولاً استفاده از واژهای به نام آتش به اختیار در این مورد چه معنی دارد؟
خانم شیخی یا برای تحریک و فریب افکار عمومی درحالیکه مجوزهای لازم را گرفته است، از این واژه برای تأکید بر رفتار انقلابی خود استفاده میکند یا اینکه دولت یا نهادهای بهداشتی مجوز لازم را ندادهاند و این افراد به پشتیبانی نیروی سیاسی خود اقدام به تأسیس این مراکز کردهاند. اگر اتفاق دوم افتاده باشد مطابق قانون ماده ۳ اصلاحی قانون مقررات امور پزشکی مصوب ۱۳۳۴ و اصلاحی ۱۳۷۹:
«هرکس بدون داشتن پروانه رسمی به امور پزشکی، داروسازی، دندانپزشکی، آزمایشگاهی، فیزیوتراپی، مامایی و سایر رشتههایی که به تشخیص وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی جزو حرف پزشکی و پروانهدار محسوب میشوند اشتغال ورزد یا بدون اخذ پروانه از وزارت مذکور اقدام به تأسیس یکی از مؤسسات پزشکی مطرح در ماده (۱) نماید یا پروانه خود را به دیگری واگذار نماید یا پروانه دیگری را مورداستفاده قرار دهد، بلافاصله محل کار او توسط وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی تعطیل و به پرداخت جریمه نقدی از پنج میلیون ریال تا پنجاه میلیون ریال محکوم خواهد شد و در صورت تکرار به جریمه تا صد میلیون ریال یا دو برابر قیمت داروهای مکشوفه محکوم خواهد شد.»
بهعبارتدیگر اگر گزینه دوم درست باشد، در این صورت این افراد مطابق قانون مجرم هستند.
اما حتی اگر گزینه اول درست باشد این افراد از به ستوه آمدن مردم سو استفاده میکنند. مردم خسته از موج کوید-۱۹ که براثر بیتدبیریها بیشتر ازآنچه باید توسعهیافته وقتی با بیمارستانهای پر و کمبود تخت و دارو مواجه میشوند از روی ناچاری به هر دری خواهند کوفت و حتماً به سراغ این مراکز خواهند رفت. یادمان باشد تنها مشکل این طب سنتی در بیاثری آن نیست. در بسیاری از موارد توصیه به ترک استفاده از داروهای تجویزی پزشکان یا عدم رعایت توصیههای جامعه پزشکی و همچنین تجویز مواردی که ممکن است با برای شخص مرگبار باشد، میتواند باعث کشته شدن افراد شود.
متأسفانه لابی طب سنتی در ایران بهقدری قدرتمند شده است که از هر روشی برای ساکت کردن مخالفتها استفاده میکند.
اما شما بهعنوان شهروند اگر خداینکرده با این بیماری مواجه شدید یادتان باشد که هیچ سند علمی برای کارآمدی روشهای پیشنهادی این مراکز وجود ندارد. یادتان باشد وقتی این افراد به شما میگویند پزشکی مدرن برای منافع مالی نمیخواهد طب سنتی رشد کند به شما دروغ میگویند. پزشکی مدرن در همه جای جهان سعی در پیدا کردن روشها و راههای تازه دارد. در سال ۲۰۱۵ همین جامعه پزشکی مدرن جایزه نوبل خود در رشته پزشکی را به یویو تو چینی اهدا کرد. پزشکی که با مرور روشهای درمانی سنتی چین موفق شد روشی مؤثر برای درمان مالاریا را از میان این روشها بازیابی و بعد از آزمایش دقیق و مبتنی بر علم مدرن آن را وارد چرخه درمانی مدرن کند.
شما مراقب فریب این افراد باشید. اگر به شما از بیاثری طب مدرن گفتند از ایشان سؤال کنید وقتی با بیماری مواجه میشوند خودشان به کجا مراجعه میکنند؟ چرا ماسک میزنند و دستشان را با مواد ضدعفونیکننده می شویند؟
در شرایطی که موج کوید-۱۹ جمع بزرگی را عزادار کرده است، مردمان بسیاری در ایران و سراسر جهان در چند ماهی که گذشته است عزیزانی را ازدستدادهاند و امروز جای خالی آنها را در کنار سفرههای خود میبینند، مراقب باشید ابزاری برای امتیاز گیری ساختاری ایدئولوژیک قرار نگیریم و با جان خود و مردم بازی نکنیم.
سؤال آخر از مسئولان وزارت بهداشت است. آیا واقعاً شما در نهاد وزارت بهداشت از این معرکهگیری حمایت میکنید؟ آیا وزیر کماکان در مقابل این قانونشکنی و بازی با جان مردم میخواهد به روزه سکوت خود ادامه دهد؟ آیا آنقدر که برای این افراد اعتبار قائل هستید برای توصیههای جامعه پزشکی حرفهای خود اعتبار قائلید؟ آیا بهاندازهای که رضایت این افراد برایتان اهمیت دارد جان کادر پزشکی که روزبهروز ضعیفتر میشود و جان مردمی که میمیرند نیز برایتان اهمیت دارد؟