همدلی دولت با پروژه انتقال آب یا سراب؟
افتتاح قطعه نخست «ابرپروژه» انتقال آب از خلیجفارس به منطقه گلگهر سیرجان هفته گذشته با حضور وزیر صنعت، معدن و تجارت و ارتباط ویدئو کنفرانسی با ریاست جمهوری و سایر مسئولان عالی رتبه استانی و ملی انجام شد. خط اول این پروژه سه فاز دارد که شامل انتقال آب از بندرعباس به گلگهر سیرجان، گلگهر تا مس سرچشمه و سرچشمه تا چادرملو یزد است. با شروع این طرح ۴۵۰ میلیون متر مکعب آب شور نمک زدایی شده و در نهایت ۱۵۰ میلیون مترمکعب آب شیرین برای مصرف در استانهای هرمزگان، کرمان و یزد آماده خواهد شد.
طبق اعلام وزارت صمت، این پروژه با سرمایه گذاری ۱۶ هزار و ۳۰۰ میلیارد تومانی و اشتغالزایی ۱۲۰۰ نفر به همت وزارت صمت، با همکاری و تعامل وزارت جهاد کشاورزی و وزارت نیرو و همکاری بخش خصوصی و مشارکت ۱۹۴ شرکت داخلی راهاندازی شده است. وزیر صنعت، معدن و تجارت در آیین افتتاحیه پروژه انتقال آب از خلیج فارس و دریای عمان گفت: «امروز صرفه اقتصادی در این است که آب را به سمت معادن بیاوریم. این طرح بدون ریالی اعتبار دولتی افتتاح شد و قرار است شرکتهای توسعهگرا و صنعتی معدنی کشور را بسازند و این شرکتها برای بقای خود و مردم حاضر به سرمایهگذاری شدند».
اما به نظر میرسد کارشناسان در رابطه با این طرح نظر دیگری دارند؛ احسان سلطانی، پژوهشگر و مشاور اقتصادی و صنعتی در گفتوگو با ایسنا، اظهار کرد: «اشتباه بزرگ دولت در سالهای اخیر در توسعه صنعت فولاد این بوده که بهجای اینکه صنعت فولاد را مانند کشورهای دیگر نزدیک دریا بسازد، با هزینه زیاد آب را از دریا به مناطق کویری انتقال میدهد و متاسفانه همه این کارها برای منافع یک عده انجام میشود. به عبارت دیگر مشخص نیست اگر رانت منابع حذف شود و قیمتها واقعی شود اجرای اینگونه طرحها مقرون به صرفه است یا نه». وی معتقد است علاوه بر اینکه این طرح با هزینه بالا و آسیب به محیط زیست همراه است، هزینهها صرف اجرای طرحهایی میشود که نه تنها اشتغالزا نیستند، بلکه سرمایه بر، وابسته به مواد خام و مواد اولیه هستند.
خشکسالی و کمبود آب در سالهای اخیر باعث شده که طرحهایی مانند ذخیره و انتقال آب به دوردستها سر زبانها بیفتد. طرحهایی چون خط انتقال بهشتآباد از سرشاخههای کارون به فلات مرکزی، انتقال آب از خزر به فلات مرکزی و انتقال آب از خلیج فارس به فلات مرکزی. اما همه این گمانهزنیها تا اسفند ماه سال ۹۴ بود که حسن روحانی، از مقدمات طرح انتقال آب دریای عمان و خلیج فارس به فلات مرکزی ایران خبر داد. پیش از این اعلام رسمی، خبرهایی در خصوص انتقال آب دریای خزر و خلیج فارس به فلات مرکزی و دریاچه ارومیه بارها از محافل مختلف به گوش میرسید.
سالهاست که کارشناسان علوم زمین، اقلیمشناسان و پژوهشگران محیط زیست و گروهی از متخصصان منابع آب، از پیامدهای منفی انتقال حوزه به حوزه آب گفتهاند. اما پیمانکاران بزرگ و نیز شرکتهای مهندسی مشاور که با این پیمانکاران ارتباطی قوی دارند، معتقدند منافع اقتصادی این موضوع بر سایر موارد ارجح است. این در حالی است که سال گذشته، عباس کشاورز، معاون وزیر جهاد کشاورزی وقت در نشستی گفته بود: «در سالهای ۹۰ و ۹۱ میخواستند که آب دریای خزر را به دریاچه ارومیه منتقل کنیم. همزمان نشستهایی با انجمن علوم آبیاری آمریکا برگزار شد و در این نشستها متخصصان این حوزه گفتند که ۲۰ سال است متوجه شدهایم که انتقال آب بین حوضهای بزرگترین اشتباه ما بود».
برخی از نگرانیهای متخصصان محیط زیست در مورد انتقال آب خلیج فارس عبارتند از تخلیه پساب شور در محیط دریا، تخریب دریا برای جانمایی لولههای انتقال آب و در نتیجه تهدید اکوسیستم و موجودات زنده دریا. این نگرانیها در حالی مطرح میشود که سازمان حفاظت محیط زیست میگوید که ارزیابی زیستمحیطی این پروژه به تایید رسیده است. سخنگوی سابق ستاد احیای دریاچه ارومیه میگوید: «در گام نخست باید دید که آیا روشهای دیگری برای جایگزینی با طرح انتقال آب مانند صرفهجویی، جابهجایی تخصیص منابع آبی، استفاده از تکنولوژیهای جدید برای کاهش میزان مصرف یا انتقال واحدهای صنعتی به مناطق پرآبتر همانند انتقال فولاد به حاشیه دریای عمان و خزر وجود دارد؟ از سوی دیگر با توجه به اینکه چند سال پیش افزایش میزان جلبکهای سمی موجب شد تا آب شیرینکنها در این منطقه از کار بیافتند؛ آیا میتوان خطوط لوله آب شرب و صنعت را به خطوط آبی منتهی به دریا وصل کرد؟».