توریسم داوطلبی؛ یا چرا جوامع محلی به مسافران نجاتدهنده نیازی ندارند
اصطلاح برخورد «توریستی» بر رفتارهایی دلالت دارد که سرسری و بدون قبول مسئولیت بلندمدت انجام میشوند. کارهای خیرخواهانه و داوطلبانه نیز میتوانند به همین معنا توریستی باشند. یادداشت پیش رو نقد کوتاهیست بر این دست کارهای داوطلبانه.
محدودیتهای کرونایی باعث کاهش چشمگیر سفرهایی شده که در آن نیروهای داوطلب با هماهنگی سازمانهای مردمنهاد چند روزی و یا مدتی را به مناطق محروم و کمتر برخوردار برای انجام «فعالیتهای داوطلبانه» سفر میکنند. شاید این اتفاق فرصتی باشد تا به این نکته فکر کنیم که آیا چنین فعالیتهایی اساسا به نفع جوامع میزبان و محلی هستند یا در نهایت بیشتر به نفع نیروهای داوطلب «خیرخواه» تمام میشوند.
دکتر سامانتا نات موسس سازمان مردم نهاد کودک جنگ در این باره مینویسد:
سفرهایی که به اسم کمک و فعالیت داوطلبانه میروید به هیچ کس کمک نمیکنند. طراحی این سفرها از سوی سازمانهای غیرانتفاعی به گونهای انجام شدهاست که بیشتر به نفع نیروهای داوطلب باشد تا جوامع میزبان. در واقع این سفرها بیشتر به خود داوطلبان «احساس خوب» میبخشند و باعث تقویت کلیشههای رایج و بعضا قدیمی درباره جوامع فقیر و محروم میشوند.
من حداقل ۲۰ سال تجربه سفر و فعالیت در مناطق جنگ زده دنیا را دارم. کسانی را دیدم و با افرادی کار کردم که در صف اول این مناطق فعالیتهای خارقالعاده بشردوستانه انجام میدهند. آنچه این افراد میخواهند و شایستگی آن را دارند بیشتر از هرچیز دیگر این است که ما آنها را باور کنیم، و روی ظرفیت و توان آنها سرمایهگذاری کنیم.
توریسم داوطلبی امروز صنعتی چند میلیارد دلاری در دنیاست. میلیونها نفر در سراسر دنیا در فرصتهای آزادشان با سازماندهی موسسات غیرانتفاعی برای انجام فعالیتهای داوطلبانه به مناطق محلی و کمبرخوردار سفر میکنند. اما آیا این صنعت آنچنان هم که به نظر میآید اثربخش است؟
گزارشهای دریافت شده توسط سازمانهای مردمنهاد حامی کودکان بیسرپرست که در کامبوج و هائیتی فرصتهایی را به وجود میآورند که داوطلبان بتوانند با پرداخت مبلغی مدتی را در این خانهها بگذرانند و برای بچهها داستان بخوانند نشان میدهند که کارمندان این سازمانها عمدا شرایط این خانهها را وخیم و نامناسب نگه داشته بودند تا داوطلبان (که اکثر یا خارجی یا از مناطق مرکزی هستند) ترغیب شوند تا سریعتر و بیشتر کمک مالی کنند.
جالب نیست که معمولا سازمانهای غیرانتفاعی هیچ مکانیسمی برای ارزیابی تجارب، مهارت، و پیشزمینههای نیروهای داوطلبشان ندارند؟در بسیاری از وبسایتهای سازمانهایی که فراخوان نیروی داوطلب دارند شما عکسها و ویدئوهایی میبینید که نیروهای داوطلب خارجی و غیرمحلی دست بر شانههای کودکان خندان و فقیر گذاشتند. معمولا بخشی وجود دارد که داوطلبان تجربه خودشان را نوشتند که چقدر کار با کودکان برایشان لذتبخش بوده و چقدر کودکان از حضور آنها خوشحال شدند و به آنها محبت کردند. تجربه کارداوطلبی همیشه از نظر روانی و احساسی مثبت نشان داده میشود.
اما، بگذارید من از آنچه هیچ وقت در این وبسایتها نمیخوانید برایتان بگویم:مطالعات انجام شده توسط روانشناسان در آفریقای جنوبی بر روی کودکان بیسرپرستی که در معرض نیروهای داوطلب غیرمحلی بودند نشان میدهد شور و شوقی که این کودکان نسبت به داوطلبان نشان میدهند ناشی از شرایط روانی است که در آن سعی میکنند به سرعت با افرادی پیوند برقرار کنند که در نهایت آنها را رها خواهند کرد.
خیلی عادی است که کودکان از غریبهها بترسند. اینکه کودکان بلافاصله بعد از اولین دیدار شما را بغل کنند و دستتان را بگیرند عادی نیست. به عبارت دیگر، این عشقی که آنها به شما نشان میدهند ناشی از آسیب روانی مزمنی است که توسط نیروهای داوطلبی ایجاد شدهاست که مشغول پست گذاشتن و وبلاگ نوشتن درباره نقش موثرشان در فعالیت داوطلبانه و نیکوکارانه هستند.
سفرهایی که توسط سازمانهای نیکوکاری به اسم فعالیت و اثرگذاری اجتماعی تبلیغ میشوند حضور نیروهای خارجی را در جوامع محلی به بهانه تدریس یا برگزاری کارگاههای بیکیفیت تسهیل میکنند. صدها خیریه و سازمان غیرانتفاعی برنامههای مشابهی را با شعار «کار خوب، حس خوب» اجرا میکنند.
جوامع محلی و کم برخوردار با نیت خوب داوطلبانه و فعالیت کوتاه مدت داوطلبان بیمهارت نجات داده نمیشوند. آنچه آنها میخواهند، نیاز دارند، و شایستگی آن را دارند، دسترسی به منابع، ابزار، و فرصتها برای یادگیری و در نهایت انجام فعالیتهایی است که از خود آنها بر آمده باشد. آنها به حمایت مالی ما بیشتر از حضور دلسوزانه و نگاه از بالای ما نیاز دارند.اگر واقعا میخواهید تغییر ایجاد کنید، میتوانید بخشی از آنچه میخواستید در این سفرها هزینه کنید را به دست سازمانهای محلی و نیروهای فعالی بسپارید که دراین جوامع علیرغم تمامی محدودیتها به کارهای اثربخش و مخلصانه مشغولند. یا اگر دوباره فرصت سفر کردن پیدا کردید، مجبور نیستید بهانهای برای توریسم داوطلبی بتراشید. میتوانید یک توریست مسئول باشید. از کسبوکارهای محلی و زنان خرید و حمایت کنید و پول خود را به دست خانوادههایی برسانید که برای تامین معاش خود و هممحلهایها و همشهریانشان تلاش میکنند.مهم است که در سرزمینمان و دنیا بگردیم و با جوامع و فرهنگهای دیگر ارتباط برقرار کنیم و آنها را بشناسیم، اما این هم مهم است که کنشهای ما به دیگران و به خصوص به دیگرانی که آسیبپذیرتر ازما هستند صدمه نزند.
منتشر شده در Nowthis News