دیوان عالی کشور پس از گذشت پنج سال از صدور حکم قصاص صالح شریعتی که در ۱۶ سالگی با قسامه به اعدام محکوم شده بود، وی را بیگناه تشخیص داده و حکم قصاص را نقض کرده است.
حکم قصاص «صالح شریعتی»، زندانی جوانی که به اتهام قتل همکارش از ۱۶ سالگی در زندان بود، در دیوان عالی کشور نقض شد. این خبری است که «ابراهیم جعفری»، وکیل دادگستری به «میدان» میدهد. جعفری یک سال و نیم است که همراه با «مسعود احمدیان»، وکالت صالح شریعتی را به عهده گرفته و حالا میگوید دیوان عالی کشور که پیش از این، حکم قصاص صالح را تایید کرده و منتظر استیذان یا اجازه گرفتن از رئیس قوه قضاییه برای اجرای آن بود، به تازگی بر اساس ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری، این حکم را نقض کرده است. شعبه سوم دادگاه کیفری یک استان فارس در اسفند ۱۳۹۴ صالح را بر اساس قسامه به اعدام محکوم کرده و پرونده او با اعاده دادرسی وکیل آن زمانش، به دیوان عالی کشور رفته بود. شرایط برگزاری قسامه که تعداد افراد دخیل در آن در این پرونده ۵۷ نفر از بستگان نسبی و سببی مقتول بود، موجب سر و صدای زیادی شد و بعضی نهادهای حقوق بشری به روند پرونده اعتراض کردند.
صالح بدون یک روز مرخصی، هفت سال گذشته را در زندان گذرانده استصالح شریعتی، نوجوانی ۱۶ ساله بود که به اتهام قتل «رسول بهرامیان» به زندان افتاد. او در زمان حادثه ۱۵ و رسول ۳۰ ساله بود. آنها پیش از این در مزرعه ای در منطقه چاه مبارک در استان بوشهر کارگری می کردند و در فروردین ۱۳۹۱، جنازه رسول بهرامیان در چاهی عمیق پیدا شد. صالح شریعتی که در زمان مرگ همراه او بود، دلیل این اتفاق را ایمن نبودن چاه و سقوط رسول در آن اعلام کرد و تا ۱۶ ماه بعد شاکی خصوصی نداشت؛ خانواده رسول از صاحب مزرعه به این دلیل که شرایط ایمنی کارگران را فراهم نکرده، شاکی بودند اما بعد از آن خانواده رسول که شنیده بودند صالح و رسول، یک ساعت قبل از حادثه، بر سر استفاده از لیوان اشتراکی آب، دعوایشان شده، علیه او شکایت کردند. بعد از این شکایت، او را به اداره آگاهی فسا بردند، آنجا به قتل اقرار کرد، بعد به دادسرا رفت و قرار بازداشت صادر شد. صالح پس از اینکه به زندان رفت، گفت اقرارش به قتل به دلیل فشار بوده و هیچ وقت دیگر هم در این باره اعترافی نکرد. از او چند سال بعد چنین اظهارنظری منتشر شد: «پنج سال است داخل زندان از من حرف میکشند. اگر من مرتکب جرمی شده بودم، ۱۶ ماه در آن محل زندگی نکرده و فرار میکردم. دیگر نمیتوانم تحمل کنم، حتما باید بلایی سر خودم بیاورم؟» صالح و پدرش کارگر بودند، اهل استان فارس؛ پدرش سال ۹۶ درباره پرونده او و وضع خانوادهاش گفته بود: «به عنوان کارگر، ما درآمد زیادی نداریم که بتوانیم برای پیگیری این پرونده خرج کنیم. ما کارگران فصلی هستیم. بعضی وقتها ۱۵ روز از ماه و گاهی وقتها تمام ماه را بیکاریم. علاوه بر مخارج خانواده پنج نفریمان، باید برای صالح هم پول بفرستیم تا برای خود غذا بخرد، چون غذای زندان خیلی بد است. ما حتی نمیتوانیم بیش از یک یا دو بار در سال به ملاقات صالح برویم. چهطور میتوانیم پول وکیل بدهیم یا برای پیگیری پرونده و صحبت با مقامات قضایی به شهر دیگری مسافرت کنیم؟»
صالح در سال ۹۴ براساس قسم۵۷ مرد به قصاص محکوم شد اما دیوان عالی کشور شرایط اجرای قسامه را رد کردبعد از بررسی پرونده، قاضی به این نتیجه رسید که دلایل کافی برای محکوم کردن وجود ندارد اما ظن این را دارد که صالح قاتل است. به همین دلیل از خانواده رسول بهرامیان که شاکیان پرونده بودند، خواست شاهدان قسامه را بیاورند. قسامه، یکی از روشهای اثبات وقوع جرم است که در مواد ۳۱۲ تا ۳۴۶ قانون مجازات اسلامی مطرح شده است. اجرای قسامه مشروط به وجود «لوث» است؛ به این معنا که با وجود کافی نبودن مدارک برای اثبات وقوع جرم، درباره درست بودن آن، شک وجود داشته باشد. برای اجرای قسامه، سوگند یاد کردن ۵۰ نفر از بستگان مرد پدری مدعی وقوع جرم، لازم است. قسم خوردن این افراد مبنی بر اطمینان آنها از وقوع جرم برای اثبات آن کافی است و به حاضر بودن در محل وقوع جرم یا دیدن و شنیدن آن، نیازی نیست. در پرونده صالح شریعتی، ۵۷ نفر از بستگان نسبی و سببی مقتول به وقوع قتل به دست صالح قسم خوردند و او حکم قصاص گرفت؛ این قسامه اما ایرادی داشت که بعدها دستاویز حقوقی وکلای صالح شد: بر اساس آییننامه قانونی در آن زمان، در روند قسامه باید ۵۰ نفر از بستگان نسبی قسم می خوردند اما چون تعداد بستگان نسبی به این اندازه نرسید، از بستگان سببی هم استفاده شده بود و وکلای صالح به این بخش ماجرا ایراد گرفتند: «پدر صالح وقتی که حکم قطعی شد، پرونده را به کمیسیون حقوق بشر استان فارس ارجاع کرد که در آنجا به عنوان آخرین امید بتواند کاری کند. از طریق این کمیسیون، پرونده به ما ارجاع شد و در دو جلسه در شهرستان فسا پرونده را مطالعه کردیم به این نکات پی بردیم و لایحه دفاعیه تنظیم کردیم. استدلال کردیم که قانون زمان قتل باید اجرا شود و تفسیر باید به نفع متهم باشد. خوشبختانه دیوان این استدلال را پذیرفت. استدلال ما نحوه اجرای قسامه و به ویژه به حد نصاب نرسیدن بستگان نسبی بود، در این قسامه بیشتر افرادی که قسم خورده بودند، بستگان سببی بودند.» این قانون البته بعدا عوض شد و بستگان سببی هم به شاهدان قسامه اضافه شد. جعفری، وکیل صالح شریعتی میگوید اگر همان زمان پرونده، به طور دقیق بررسی و بازسازی صحنه میشد، مشخص میشد که چنین اتفاقی امکانپذیر نیست: «اگر صالح میخواست او را هل بدهد داخل چاه، چون هر دو روی تخته بودند، خودش هم پرت میشد.»
وکیل او میگوید پیش از این در تماسهای صالح از زندان عادل آباد شیراز، از او شنیده که هرشب خواب میبیند کسی او را بیدار میکند و به سمت چوبه دار میبردحالا دیوان عالی کشور بر اساس ماده ۴۷۷ قانون آیین دادرسی کیفری، این حکم را نقض کرده است. بر اساس این ماده، در صورتی که رئیس قوه قضائیه رای قطعی صادره از هریک از مراجع قضایی را خلاف شرع بَیِن تشخیص دهد، با تجویز اعاده دادرسی، پرونده به دیوان عالی کشور ارسال میشود تا در شعبی خاص که توسط رئیس قوه قضائیه برای این امر تخصیص شده، رسیدگی و رای قطعی صادر شود. این شعب، رای قطعی قبلی را نقض و دوباره، موضوع را از نظر شکلی و ماهوی رسیدگی می کنند. بر اساس تبصره ۳ این ماده، در صورتی که رئیس دیوان عالی کشور، دادستان کل کشور، رئیس سازمان قضائی نیروهای مسلح یا رئیس کل دادگستری استان در انجام وظایف قانونی خود، رای قطعی اعم از حقوقی یا کیفری را خلاف شرع بین تشخیص دهند، میتوانند با ذکر مستندات از رئیس قوه قضاییه درخواست تجویز اعاده دادرسی کنند.
پرونده صالح شریعتی در شعبه ۳۹ دیوان عالی کشور در حال بررسی است و او که در هفت سال گذشته، یک روز هم به مرخصی نرفته، تا لحظه تنظیم گزارش، از نقض حکم قصاصش خبر ندارد. جعفری، وکیل او میگوید پیش از این در تماسهای صالح از زندان عادل آباد شیراز، از او شنیده که هرشب خواب میبیند کسی او را بیدار میکند و به سمت چوبه دار میبرد: «۲۵ روز پیش حکم نقض شده است. ما هم خبردار نبودیم و تازه متوجه شدیم. امیدوارم حکم طوری صادر شود که این نوجوان که الان به جوان تبدیل شده است بتواند بیاید بیرون و زندگی کند. به هرحال این اتفاق سادهای نیست که یک نفر هفت سال در زندان باشد و همیشه منتظر که بخواهند مجازاتش کنند. برایش خیلی دردناک بوده است. امثال صالح زیادند که در زندانند و منتظرند که قصاص شوند. من صالح را دو بار دیدم. معمولا ماهی یکی دو بار با من تماس میگیرد. روحیهاش خوب است ولی به هرحال به او سخت گذشته است. به پدرش هم که بیمار سخت کرونایی و در بیمارستان بستری است، خبر دادم. او نمیتوانست خوب صحبت کند، من به او فهماندم و امیدوارم این خبر روی سلامتی او تاثیر بگذارد.»
سلام به تو که به دروغ حرف میزنی مطمئن هستم تو تمام اون ۵۷نفر به دروغ شهادت دادن حتی بعضیا شون با پول اومدن شهادت دادن حالا هی بگو قصاص باید میشد اینقدر دوست داری کسی اعدام بشه خودت برو اعدامت کنن
سلام..این چه قانون مسخره ایست..اگر ۵۰ نفر به دروغ قسم بخورند چی؟؟؟؟؟؟!!!! یعنی با دروغ گفتن میشه خون یک نفر بیگناه ریخته شود اونوقت دلشون خوشه که قانون را اجرا کردند و پرونده بسته شده؟؟؟!!!!
سلام
من یکی از آشنایان مقتول هستم و این اواخر شاهد فشار رسانه ای خانواده مقتول بودم و متأسفانه تا حالا فقط یک طرف قضیه و از طرف خانواده متهم گفته شده نکاتی هست که گفتم لازمه گفته بشه
اولا اینکه قضیه قتل سر عشق و عاشقی بوده و مقتول عاشق یکی از دختران فامیل متهم بوده و قبلا برای همین موضوع سابقه برخورد و نزاع و مشاجره و را دارند که برای این مسئله شاهدان زیادی وجود دارد.
دوما که از لحظه وقوع قتل صالح و دو دوست دیگرش مظنونین قوی این پرونده بودن.
سوما اینکه آقای صالح شریعتی خودش با پای خودش و بدون اجبار و به گفته ی خودس براساس عذاب وجدان خود را به پلیس معرفی و به انجام قتل اعتراف صریح میکند که تمام صورت جلسه و فیلم و اسناد آن موجود است و اینکه گفته میشود دستگیر و شکنجه شده کاملا دروغ و صرفا برای تاثیرگذاری بر پرونده بوده است.
چهارما اینکه اقای صالح شریعتی دو همدست دیگر هم دارد که تا الان حاضر به معرفی آنها نشده.
پنجم اینکه براساس گزارش پزشکی قانونی مقتول قبل از افتادن درون چاه با اصابت جسم سخت به سرش مرده بوده و نفس نمیکشیده چنانچه اگر زنده بوده و نفس میکشیده ریه هایش باید پر از آب بوده باشد درصورتیکه اینجور نیست و آبی توی ریه هاش نبوده و با توجه به شکل چاه اگر زنده درون چاه می افتاد میتوانست خودش را نجات بدهد.
ششم اینکه پدر متهم اظهار فقر و نداری میکند درصورتیکه تا الان چندین وکیل با هزینه گزاف اختیار کرده و حتی پس از زندانی شدن پسرش، زن دوم هم گرفته!! برای کسی که فقیر است و چند بچه دارد و کارگر فصلی ست کمی عجیب است!
هفتم، برای خانواده مقتول، گناهکار بودن متهم کاملا محرز بوده و حتی اگر احتمال یک درصد بیگناهی متهم وجود داشته هرگز حاضر به پیگیری این پرونده نمی شدند و با وجود فقر شدید هیچگاه درخواست مالی نداشتند و صرفا خواستار عدالت و پایمال نشدن خون تنها پسرشان هستند.
اینها رو گفتم چون خانواده ی متهم با استفاده از جوسازی شدید رسانه ای و القای مطالب کذب و واهی سعی در تاثیرگذاری بر روی پرونده را دارند.
و در آخر اینکه انشاءالله هرچه حق هست اتفاق بیفته اگر بیگناه باشه تبرئه و اگر گناهکار باشه مجازات بشه، یاحق
برای یک عده صرف زیر هجده سال بودن مجرم محترم کافی هست تا تبرئه بشود.
قتل نفس که سهل هست طرف یک تانکر تریلی هجده چرخ سیانور هم به شبکه آب شرب شهر تزریق کندهزاران نفر بمیرد بعد از دستگیری میگویند این کودک از کجا می
دانسته سیانور آدم میکشد. به شما و خانواده محترم مقتول تسلیت عرض میکنم.
چنانچه صحبت های شما درسته چرا قاضی حکم برائت صالح رو داده؟ آیا قاضی از عدله ای که شما میفرمایید خبر ندارن؟ و اگر چنین دلایل محکمی برای محکوم کردن صالح هست چرا قاضی از قانون قسامه استعاده کرده ؟قانون قسامه برای این هست که شواهد محمی برای محکوم کردن مضنون وجود نداره
صحبت سر این است وقتی علم و یقین نداری غلط میکنی بری قسم بخوری بی وجدان
من خانواده نوجوان بیگناه صالح رامی شناسم ومی بینم که چه زجر مدامی می کشند.مادربیچاره اش باکارگری به دنبال پرونده این نوجوان است.خداوندا خودت براین خانواده رحم کن،متاسفانه همه وجدانها به خواب رفته اند….
با حرفت واقعا موافقم، واقعا وجدانها به خواب رفته اند… وگرنه شمایی که هیچی از پرونده نمیدونی بیخودی و یه طرفه قضاوت نمیکردی شاید شما جای خدا نشستین و از همه چی بهتر خبر داشته باشین… فقط یه چیزی خدای نکرده خدای نکرده اگه این قضیه واسه شما اتفاق افتاده بود و جای خانواده مقتول بودین هم همینجوری قضاوت میکردین؟؟ من با اصل اعدام کاملا مخالفم ولی باید حق و عدالت اجرا بشه
فقط خود خدا میدونه تواین مدت خونواده این جوون چیهاکشیدن وبس وشایدآزادی این جوون مرحمی باشه بر زخمهای دل مادرش وبس……
چرا از زجری که خانواده مقتول کشیدن چیزی نمیگی که سر یه چیز احمقانه تنها پسرشونو از دست دادن، چرا از مادر اون مرحوم نمیگی که جنازه جگرگوششو از عسلویه تا فسا تو بغلش گرفته و هنوز که هنوزه بعد چندسال هنوز لباس سیاه تنشه چرا از سه تا خواهر اون مرحوم نمیگی که تنها برادرشونو از دست دادن و بی برادر شدن، انصافم خوب چیزیه واقعا
قسامه یک وصله ناجور، یک سنت احمقانه است که فقط تشنگان به خون ممکن است از آن تشفی خاطر بیابند. این سنت بدوی که متأسفانه به قانون تبدیل شده، خلاف بدیهی ترین قواعد حقوقی است. چگونه کسانی که خودشان معترفند در صحنه جرم حاضر نبوده اند ممکن است قاطعانه فردی را قاتل معرفی کنند؟ این داوری غیر متکی بر حس و مشاهده چه ارزشی دارد؟ اگر ۵۰ تا صفر را کنار هم بگذارید باز هم صفر است. این شهادت بر مجرم بودن متهم نه فقط فاقد شرایط شهادت است (چون از مشاهده و حس خبر نمی دهد) بلکه نشانه سقوط اخلاقی افرادی است که حاضر شده اند بر امری صحه بگذارند که هیچ علمی در باره آن ندارند و با تأیید آنان جان یک انسان گرفته می شود. درباره اعتبار مدارک و مستندات این حکم فقهی حرف زیادی برای گفتن هست که اینجا نمی توان گفت. فقط به این اشاره می کنم که در روایتی که مستند مشروعیت این حکم قرار گرفته است، عده ای از بستگان مقتول مصرند که کسی را قصاص کنند که فکر می کنند قاتل است بی آن که هیچ شاهدی بر وقوع قتل به دست او در کار نیست. طبق این روایت پیامبر از آنها می خواهد خویشاوندان مقتول را جمع کنند و آنها سوگند یاد کنند که این فرد قاتل است. قبیله مقتول می گویند چگونه بر امری که نمی دانیم سوگند یاد کنیم؟! و ماجرا همین جا ختم می شود. یعنی قبیله مقتول حاضر نمی شوند سوگند دروغین بخورند. در واقع پیامبر آنها را اخلاقا مجاب می کند که بیش از این اصرار نابجا نکنید. وقتی نمی توانید سوگند بخورید که او قاتل بوده است، چگونه می خواهید او را قصاص کنید؟
احسنت
۷سال ازبهترین روزهای عمریه جوون درچهاردیواری زندان بی دلیل گذشته است این حق الناس برگردن چه کسی یاچه کسانی میباشدواقعا”وجدان ندارندوخودرامقصرنمیدانند؟
قطعا وکلای مجرب و البته شجاع می توانند نقش مؤثری در اجرای عدالت داشته باشند. تلاش این وکیل/وکلا قابل تقدیر است.