دانشآموزان ناشنوا و آموزش از راه دور
با شیوع کرونا وضعیت برای دانشآموزان ناشنوا سختتر شده؛ روایت آنها و معلمهایشان از سروکله زدن با تکنولوژیهایی که در توسعهاش نقشی نداشتهاند چشم ما را به دنیای متفاوت آنها میگشاید.
آموزش از راه دور و به صورت آنلاین به دلیل شیوع کرونا، برای دانشآموزان ناشنوا و معلمان چالش جدیدی را ایجاد کرده است. نارضایتیها بابت عدم دسترسی به اینترنت برای تعدادی از دانشآموزان؛ عدم مناسبسازی آموزش از طریق تلویزیون و نرمافزارهای طراحی شده برای ناشنوایان؛ و عدم تسلط بسیاری از معلمان به زبان اشاره، از جمله موضوعاتی هستند که عدم دسترسی ناشنوا به منابع را پررنگتر میکند.
با اینکه به تازگی کلاس آموزش زبان اشاره برای معلمان ارائه میشود، تسلط به این زبان جزء شروط استخدام معلمان در مدارس ناشنوایان نیست. به همین دلیل همچنان بسیاری از معلمان این مدارس آشنایی با زبان اشاره آشنایی ندارند و به لبخوانی و بلند حرف زدن و شمرده شمرده حرف زدن برای انتقال مفاهیم متوسل می شوند که گاه نتیجۀ مطلوبی ندارد و انرژی زیادی از معلم و دانش آموزان میگیرد. این شیوهها اگر در کلاسهای حضوری باعث انتقال حداقلی مطالب درسی به دانشآموزان ناشنوا میشد، در وضعیت حاضر و در شرایط آموزش از راه دور مشکل یادگیری و آموزش را دوچندان کرده. در این گزارش با دانشآموزان ناشنوا و معلمانشان دربارۀ نحوۀ آموزش غیرحضوری در دوران همهگیری کرونا به گفت و گو نشستیم.
نون دانشآموز پایه ۱۲ در شیراز میگوید: «شمارهام را عوض کرده بودم و انگار کسی در مدرسه شمارهام را نداشت. من مدتها بیخبر بودم. دیدم تلویزیون آموزش گذاشته ولی برای ما نبود. بعد از عید تازه متوجه شدم که قبلاً یه گروه واتساپی تشکیل شده و کلاس آنجاست. اضافه شدم به گروه. اما خیلی راحت نیستم. درسها و فیلمها لابهلای چتها گم میشوند.»
به گفته او معلم آنها علاوه بر ارائه فیلم درسی در گروه، به تک تک بچهها (کلاس پنج نفره) هم زنگ میزند به مدت ده دقیقه تماس تصویری برقرار میکند و درس را میپرسد یا رفع اشکال میکند. نون میگوید زبان اشارهاش قوی نیست و در مدرسه یاد گرفته است. بسیاری از دانشآموزان ناشنوا تحت سیاستهای دهههای اخیر آموزش و پرورش، دور از زبان اشاره نگه داشته میشوند و حتی والدین آنها هم زبان اشاره یاد نمیگیرند. اما در مدرسه ناشنوایان و در ساعات زنگ تفریح با بودن کنار دیگر دانشآموزان ناشنوا به مرور زبان اشاره را از دیگران میآموزند. اما این زبان را در کلاس درس و فضای آموزشی به کار نمیبرند. ن.ج میگوید: «در این روزها بیشتر از هر چیزی دلم برای دیدن دوستانم تنگ شده که مینشستیم راحت با زبان اشاره با هم حرف میزدیم.»
زبان اشاره راحتترین شیوه ارتباطی ناشنوایان است و به همین دلیل برخلاف ارتباط با معلمان و والدین شنوا که باید با لبخوانی و صرف انرژی ارتباط برقرار کنند، در کنار ناشنوایان دیگر بدون نگرانی از سوءتفاهم و به راحتی با یکدیگر حرف میزنند. نون در پایان صحبتهایش درخواست کرد یکی از گلههای او را منتقل کنیم. او گفت: «بین دانشآموز ناشنوا و شنوا فرق میگذارند. مثلاً در مسابقات ورزشی، من با مدالهای بیشتر نسبت به دختر عمهام هدیه کمتری دریافت کردم و کمتر خبررسانی شد.»
عین دانشآموز پایه ۱۲، ساکن شهرری دانشآموز رشته خیاطی است اما به رشته تحصیلیاش علاقه ندارد. میگوید: «به دلیل عدم تنوع رشته در مدرسه، من مجبور به انتخاب این رشته شدهام. ما به مسئولان مدرسه راجع به عدم تنوع رشته اعتراض کردیم. اما جواب آنها این است که به دلیل کمبود تعداد دانشآموز در مدرسه، ما نمیتوانیم در رشتههای دبیرستان تنوع ایجاد کنیم.»
یکی از مشکلات دانشآموزان ناشنوا به خصوص در شهرهای کوچکتر، محدودیت برای انتخاب رشته است. بیشتر ناشنوایان را در برنامههای هدایت تحصیلی به سمت رشتههای فنی و حرفهای سوق میدهند تا مهارتهای عملی بیاموزند. با وضعیت آموزش از راه دور این آموزشهای عملی به مشکل برخوردهاند. عین میگوید: «مثلاً معلم از ما میخواهد سرآستین بدوزیم و از کار خود عکس بفرستیم. ما نمیدانیم درست دوختهایم یا نه و از روی عکس، ایرادهای کار ما زیاد مشخص نمیشود. با دوستانم از طریق پیامرسانهای تصویری ارتباط برقرار میکنیم. اما نگرانیام این روزها هزینه زیاد اینترنت است».
ز دانشآموز پایه هشتم ساکن تهران میگوید: «یکی دو تا از معلمهای ما زبان اشاره بلد نیستند. این باعث شده ارتباط ما با این معلمها محدود شود و این کار را برای ما سخت کرده است. من نیمهشنوا هستم و با لبخوانی متوجه حرف آنها میشوم اما دوستان ناشنوا متوجه نمیشوند و من باید برایشان توضیح دهم و این برای من خستهکننده است.»
از دیگر سیاستهای وزارت آموزش و پرورش در امور ناشنوایان برکناری معلمان ناشنوا، و یا محدود کردن استخدام آنها به بعضی مواد آموزشی مانند ورزش و هنر است. بنابراین در مدارس ناشنوایان، معلمان و مسئولان همگی شنوا هستند و اگر معلم ناشنوایی وجود داشته باشد معلم ورزش یا هنر است یا امور دفترداری را بر عهده دارد. درحالیکه تجربه نشان داده است که معلم ناشنوا بسیار کارآمدتر میتواند با دانشآموز ناشنوا ارتباط عاطفی و آموزشی برقرار کند. ا.ق که نیمهشنوا و دبیر ورزش در مدرسه باغچهبان است، همچنان از راه دور برای شاگردانش فیلمهای آموزشی-ورزشی میفرستد و معتقد است آموزش مجازی کار پیچیده و زمانبری است.
شین نیز که معلم ورزش مدرسه ناشنوایان در رشت است، میگوید: «من ناشنوا هستم و با بچهها رابطه نزدیکی دارم. نوبتی با آنها تماس تصویری برقرار میکنم. اما من نگران کیفیت آموزش سایر معلمان هستم که زبان اشاره نمیدانند.»
کاف معلم پایه ۱۲ در هنرستان نیمروز تهران از مشکلات فنی کار آموزش از راه دور میگوید: «به سختی و با واتساپ، ورود به اسکایروم (skyroom) و استفاده از آن را به بچهها آموزش دادم. کار کردن با روشهای جدید مستلزم دانستن قواعد و داشتن ابزار مناسب است؛ در مورد دانشآموزان ناشنوا مستلزم حمایت و رسیدگی خانواده نیز است. بالاخره وصل شدن به اسکای و گرفتن دروس از طریق آن را یاد گرفتند. اما هم به دلیل اینترنت ضعیف و هم به دلیل ضعیف بودن زیرساختهای اسکای، آن را رها کردیم و بعد از ده روز کار با اسکای، به واتساپ مهاجرت کردیم.»
به گفته کاف، معلمها نرمافزارهای تولید محتوا را قبلاً آموزش ندیده بودند و نمیشناختند. هر چند از سالها قبل آوازه هوشمند شدن مدارس در آموزش و پرورش پیچیده بود، اما کل نظام آموزشی از امکانات این هوشمندی غافل بود. خیلی از معلمان نه زبان اشاره بلدند که درس را آموزش دهند، نه روش اضافه کردن زیرنویس به یک ویدئو را بلدند. او معتقد است تدریس دروس عملی به مراتب سختتر و دستنیافتنیتر از دروس نظری است. اینجا دیگر معلم عملاً نمیتواند به دانشآموز آموزش دهد یا کار او را اصلاح کند. ویروس کرونا باعث شد این مشکلات دیده شوند و ضرورت آموزشهای واقعی ضمن خدمت برای معلمان درک شود.
کاف همچنین از سختی و چندبرابر شدن مسئولیتهای آموزشی از راه دور برای معلمان میگوید. شیوه کار او برای آموزش اینگونه است که دو گروه با حضور شاگردان و اولیاء آنها در واتساپ تشکیل داده است. یک گروه را یکطرفه کرده تا از گم شدن فایلها، فیلمها، مطالب و خلاصه دروس در میان گفتگوها جلوگیری کند. گروه دیگر را نیز برای چت، سوال و جواب، گفتگو با اولیاء، دیدن تصویر مراحل کار بچهها و راهنمایی استفاده میکند. او میگوید: «یکی از مشکلات نداشتن نظم و عدم کنترل و نظارت معلم بر حضور دانشآموز است. مشکل دیگر نبود قوانین، نظم و زمانبندی درست در ارتباط آموزشی است. مثلاً در هر زمان از شبانهروز بچهها پیغام میگذارند و سوال دارند؛ معلم هم، چون نگرانِ به پایان رساندن و تکمیلِ دروس است، مجبور به پاسخدهی در هر زمانی است. از طرفی منِ معلم در همین مدت بحران مجبور بودهام چند نرمافزار یاد بگیرم و برای دروسم شروع به محتواسازی کنم. این ماجراها باعث شده که در هفته حداقل ۸۰ ساعت در خدمت آموزش باشم در صورتی که مدت آموزش هفتگی من در ابلاغم ۲۰ ساعت در هفته است.»
چون اپلیکیشن شاد برای ناشنوایان مناسبسازی نشده است، معلمان و دانشآموزان در مدارس ناشنوا از این اپلیکیشن استفاده نمیکنند. به همین دلیل کلاسها در فضایی خارج از اپلیکیشن شاد برگزار شدهاند. شبکه آموزش دانشآموزی هم برای دانشآموزان با نیازهای خاص و معلولیت برنامهریزی نکرده است. وزیر آموزش و پرورش اواخر فروردینماه گفت در فاز ابتدایی این طرح، برنامه ویژهای برای این دانشآموزان در نظر گرفته نشده و دانشآموزان با نیازهای خاص فعلاً باید در صورت امکان با شرایط مشابه سایر دانشآموزان وارد کانال شوند. جواد حسینی معاون وزارت آموزش و پرورش میگوید خواستار آن شده که برای دانشآموزان با نیازهای خاص وسایل ارتباطی و سختافزاری تهیه شود و در کانال شاد قرار گیرد. او گفته ۷۰ درصد معلمان آموزش و پرورش استثنایی وارد شبکه شاد شدهاند اما بسیاری از خانوادههای دانشآموزان با نیازهای ویژه میگویند این کانال عملا با توجه به نیازهای فرزندانشان قابل استفاده نیست.
با توجه به ادامهدار بودن وضعیت همهگیری و نامعلوم بودن برنامه تحصیلی سال آینده، باید ببینیم آیا آموزش و پرورش برنامهای برای دسترسپذیری بیشتر منابع آموزشی برای دانشآموزان ناشنوا و بهبود کیفیت آموزش از راه دور دارد یا خیر.