فتوای اهل سنت؛ راهی برای پایان زخم «تیغها»
بر اساس آمار سالانه سازمان بهداشت جهانی، تاکنون ۱۵۰ میلیون دختر در سراسر دنیا ختنه شدهاند و تخمین زده میشود این آمار افزایش پیدا کند.
شش فوریه، روز جهانی مبارزه با ناقصسازی جنسی زنان؛ موضوعی که در ۳۱ کشور جهان وجود دارد و در ایران به نام ختنه زنان شناخته میشود و حالا قرار است یک فتوای مهم که به تازگی توسط هیئت اهل فتوای اهل سنت جنوب ایران داده شده، روند دیگری را در پیش بگیرد. بر اساس آمار سالانه سازمان بهداشت جهانی، تاکنون ۱۵۰ میلیون دختر در سراسر دنیا ختنه شدهاند و تخمین زده میشود این آمار افزایش پیدا کند. آمار در این باره در ایران چندان روشن نیست اما پژوهشهای معدود نشان میدهد در استان هرمزگان ایران آمار شیوع این عمل در مناطق مختلف بین ۶۰ تا ۸۰ درصد و در مناطق کردنشین ایران این آمار رقمی بین ۳۰ تا ۵۰ درصد است. رایحه مظفریان، جامعهشناس و پژوهشگر حوزه کودکان که سالهاست در این باره پژوهش میکند و چند کتاب در این باره نوشته است توانست سال گذشته این فتوا را از مجمع شیوخ اهل سنت جنوب ایران بگیرد و از نظرش، این اتفاقی است تاریخی؛ فتوایی که به واسطه آن میتوان راه را برای آموزش و برگزاری کارگاه با حضور زنان مناطقی از ایران که ناقص سازی جنسی زنان در آنها انجام میشود، باز کرد و به روند کاهشی این عمل، امید داشت؛ کارگاههایی که مظفریان و همکارانش توانستهاند یک بار آنها را برگزار کنند و حالا به پشتوانه فتوای جدید، امید دارند هم برای گرفتن مجوز، راهشان هموارتر باشد و هم مسئولان دولت و نمایندگان مجلس به فکر تصویب قانونی برای ممنوعیت این عمل در ایران بیفتند.
—————————————————
جدیدترین اتفاقی که در این حوزه رخ داده است، مسئله فتوای مجمع اهل سنت در ایران است. تلاشها دقیقا از چه زمانی برای گرفتن فتوا شروع شد و ماجرا چطور پیش رفت؟
فتوا امری بود که برای پایاننامهام که کتابی به نام تیغ و سنت است، از مراجع اهل تشیع شروع کردم.
از شخص مقام معظم رهبری هم استفتا کردید. درست است؟
بله. از شخص ایشان شروع و به بقیه رسیدیم. بین تمام این فتواها، فتوای جالب آیتالله سیستانی در عراق بود. در آن زمان که من از ایشان فتوا گرفتم، نوشتند حرام نیست.
منظورتان چه سالی است؟
سال ۸۸ بود. این فتوا بسیار مرا شوکزده کرد چرا که معنای حرام نیست، این است که حلال است. یعنی جواز آن اتفاق داده شده است. سالها بعد داعش حمله کرد. ما در سایت یک فتوا منتشر کردیم که داعش گفته بود زنان بین ۱۵ تا ۵۰ سال این عمل را انجام دهند، این فتوا از سمت داعش باعث شد نظر آیتالله سیستانی تغییر کند و بعد فتوای خود را عوض کرده و گفتند اگر این عمل به بدن زن آسیب رساند، بهتر است انجام نشود.
یعنی گفتند «بهتر است»، نگفتند حرام است.
بله نگفتند. معمولا به دلیل آن که در احادیث و روایاتی که از پیامبر، امامان و امامان شافعی و … وجود دارد، موضعگیری مراجع میانه است.
از آیتالله سیستانی شخصا استفتا گرفتید؟
بله همه فتواها را از سایتهایشان گرفتم. تنها کسانی که بهصورت مستقیم این فتوا را به من دادند آیتالله مکارم شیرازی و آیتالله صانعی بودند. یعنی نوشتند فتوا بر منع. من فکر کردم که فتوای اهل تشیع برای اهل منطقه ما خیلی کاربرد ندارد، کاربردش این است که ما اثبات کنیم اجماعی در این باره ندارد.
منظورتان از مناطق، اول هرمزگان بعد سیستان و بلوچستان است؟
بله مناطقی که در ایران درگیرند. این را بگویم که شک وجود دارد که مناطق دیگری در ایران درگیر این ماجرا باشند اما در مورد آنان پژوهشی صورت نگرفته است.
چه مناطقی؟
مثلا جنوب استان فارس، جنوب استان کرمان یا استان خوزستان و مناطقی که به منطقه هرمزگان نزدیکند. ما گزارشی هم با اسم مستعار در سایت خودمان نیز منتشر کردیم. حتی گفته میشود در عشایر بخشی از مناطق خوزستان دوخت و دوز مشاهده شده است. برای آن که اثربخشتر باشد ، فتوا از اهل سنت نیز گرفتیم. زمان زیادی گذشت تا چند تا کتاب منتشر و پایاننامههای متعدد کار شد که همه اینها را من به صورت یک مجموعه کامل درست کردم و به دلیل شناخت از شیوخ، این مجموعهها را برای آنها فرستادم. شیخ یگانه، رئیس مجمع فتوا دهندگان گفتند که ما مدارک را تحویل گرفتند اما اجازه بدهید با زنانی که در مرکز پژوهشهای ما هستند صحبت کنیم. ما هم به آنان ۴۰ روز فرصت بدهیم تا احادیث و روایات را کامل بررسی کنند. صدور این فتوا نقطه عطفی برای فعالیتهای ماست. در استان هرمزگان آمار شیوع در مناطق مختلف بین ۶۰ تا ۸۰ درصد است. این در حالی است که در مناطق کردنشین ایران این آمار رقمی بین ۳۰ تا ۵۰ درصد است و ما به دنبال کاهش هرچه بیشتر آنها هستیم.
مجمع شیوخ، ویژه استان هرمزگان هست؟
خیر، مخصوص کل جنوب و شافعی مذهبها است. بهطور مثال استان سیستان و بلوچستان مالکیاند ولی در فقه مالکی فتوا بر ختنه داده نشده است اما به این معنا هم نیست که کل مالکیهای جهان ختنه نمیکنند. در ایران مالکی مذهبها ختنه نمیکنند اما اگر به آفریقا و آن سمت برویم که مالکی مذهب باشند بر اساس پیشینه سنتی که در آنجا حاکم بوده است ختنه میکنند. به همین دلیل ختنه از لحاظ مذهبی و اعتقادی یک مسئله کاملا پیچیده است. به طور مثال در ختنه دختران در اسرائیل عملی مرسوم نیست یا حتی یهودی مذهبها ختنه نمیکنند اما اتیوپی تبارها که یهودی مذهباند این عمل را انجام میدهند.
در مدتی که روی این موضوع کار میکنید، از همان اول سمت مجمع شیوخ رفته بودید؟
بله. من با شیوخ حرف میزدم اما بهصورت پراکنده. میرفتم بستک و با امینترین شیخ آنجا صحبت میکردم. گاهی اوقات انکار میکردند که چنین موردی در این منطقه وجود ندارد و بعد خودمان این دایه را به او معرفی میکردیم. البته پیش از این دو سه نفر از شیوخ شافعی در کردستان بهصورت پراکنده درباره این موضوع فتوا داده بودند اما فتوای اهل تسنن شافعی جنوب اهمیتش بر اجماع آن است. همه دور یک میز جمع شده و بر سر یک موضوع بحث کرده و الکی و سلیقهای نظر نمیدهند. حتی ممکن است در این جمع یک مخالف هم وجود داشته باشد. آن زمان از فرد مخالف دلایلش را میخواهند. به او میگویند به یک موضوع استناد کن. حالا درباره موضوعی که تا همین ۱۰ سال پیش نمیشد دربارهاش حرف زد، بعد از فتوا اتفاقی افتاده که خود شیوخ به ما مراجعه میکنند و از ما سوال میپرسند. روزی که جلسه ما با شیوخ شروع شد، توضیح دادم که این مسئله فقط مربوط به ایران نیست، مسئله خیلی جاهاست. دو سه تا کلیپ داشتیم از شیوخ الازهر که وقتی آن را دیدند، سوالها خود به خود تمام شدند. آنها از این موضوع خیلی خوشحال شدند.
چه شد که این مقاومت در آنان شکست؟
میان آنها افرادی بودند که من و خانوادهام را خیلی خوب میشناختند. عموی من استاد تکتک آنان بود و پامنبری او بودند. شاید میتوان گفت که به من اعتماد کردند. یعنی من مدارک را به برادر رئیس شورا دادم و او تحویل مجمع داد.
مدارک دقیقا چه بود؟
نتایج تحقیقها و چند کتاب خودم بود. هرچه کتاب و مقالات در این زمینه وجود دارد. اتفاق مهمتر در این باره این بود که ما در ۱۰ روستای جنوب، ۵ روستای قشم و ۳ روستا در بستک و ۲ کارگاه برگزار کنیم. ایدهمان این بود که بهورزها بهعنوان سفیران ما، این آگاهی را از ما بگیرند که بتوانند نسبت به موضوع روشنگری داشته باشند. خاطره جالبی هم که از کلاسها دارم این است که خانمی را که به بستک برده بودیم تا به زنان آموزش دهد (اتفاقا خودش هم محلی بود) به ما گفت شما که آمدید تازه من متوجه میشوم چه اتفاقی در حال رخ دادن است و قبلا نسبت به این موضوع آگاهی آنچنانی نداشتم. او میگفت حدودا یک ماه پیش به دیدن نوزادی در فامیل رفتم که داشتند این نوزاد را در چهلروزگی میشستند به یکباره دیدم پیرزنها دور مادر جمع شدند و گفتند میخواهی تیغش بزنیم؟ و امروز که شما من را آوردید تا به مردم آموزش بدهم تازه این تلنگر در ذهن من خورد که این موضوع چه اتفاق رایجی است. یا اگر این کلاسها را برگزار نمیکردیم نمیدانستیم واقعا چه اتفاقی در حال رخ دادن است هرچند در این مورد کارهای زیاد و تحقیقات زیادی صورت گرفته است اما خلاهایی وجود دارد. امروز وقتی کارگاههایمان را در مناطق هرمزگان برگزار میکنیم بسیاری از زنان به ما میگویند چرا زودتر نیامدید؛ بنابراین ما تلنگری به خود زدیم که این کلاس را برای بهورزها و ماماها برگزار کنیم تا آنها به روستاها و مناطق خود بازگردند و این آموزش را فراتر ببرند اما مشکل اینجاست که اگر این آموزشها کنار گذاشته شود عملا آن مناطق رها میشود.
شما سالهاست در این حوزه فعالیت میکنید چرا زودتر به این فکر نیفتادید؟
ما قبلا هم این کار را انجام میدادیم اما برای برگزاری کارگاه نیاز به مجوز داشتیم.
یعنی با همین فتوا حکم مجوز برای شما پیدا کرد؟
ما مجوز برگزاری کارگاه را از معاونت زنان ریاست جمهوری گرفتیم. پیش از این ما کلی مشکلات داشتیم تا سیستم را متقاعد کنیم که در این مناطق چنین عملی رخ میدهد و نیاز به آموزش دارند.
قدم بعدی شما چه خواهد بود؟
ما امروز با وجود فتواهایی که در این باره داده شده است میدانیم این موضوع هیچ پشتوانه مذهبی ندارد که البته اگر فتواها هم نبود نه در قرآن و نه در سنت پیغمبر و نه در هیچ منبع دینی این موضوع وجود ندارد و حتی در مقام قیاس نمیتوانیم بگوییم با ختنه مردان برابری میکند اما امروز که فتوا داریم خواست ما این است که قدمی فراتر برداریم و قانون مشخصی برای آن ایجاد شود. ما یک ماده قانونی داریم که احتمالا آن را دیدهاید؛ ماده ۶۶۴ قانون مجازات اسلامی است اما مستقیما به ختنه اشاره نکرده است. حال فرض میکنیم این ماده پشتوانه قانونی باشد که ما آن را مطالبه میکنیم اما باید اقدامی انجام دهیم تا خلاءهای آن مرتفع شود؛ یکی از خلاءها این است که اساسا این ماده مجرم مشخص نمیکند و معاونت جرمی را تعیین نمیکند؛ کودکی را که نمیتواند دادخواهی کند نمیتوانیم موکول کنیم به زمانی که ۱۸ ساله شود و علیه این اقدام دادخواهی کند. شما ببینید امروز در مسئله ازدواج دادستان ورود میکند اما در یک موردی که دختر بچهای به نام سحر بر اثر ختنه با خونریزی زیاد به بیمارستان میرود مشاهده میکنیم دادستان هیچ واکنشی نشان نمیدهد و به این موضوع ورود نمیکند. موضوعی که میتواند در آینده مورد مشابه دیگری را رقم بزند تازه اگر خوشبین باشیم که بر اثر این موارد سر و صدایی بلند شود ممکن هم هست هیچ صدایی بلند نشود و کسی متوجه این اتفاقات نشود.
یعنی شما فکر میکنید این فتواها که صادر شده است میتواند مقدمه ای برای ایجاد قانون در این باره باشد؟
خب ما روی این موضوع کار کردیم و شجاعت و جسارت ایجاد شد که درباره آن صحبت شود متعاقبا تابوها شکسته شد و پیرو آن کتاب نوشته شد و مستندها ساخته شد یعنی این نگاه وجود دارد که به هر حال سیستم اگر همکاری نمیکند، اما همراهی میکند تا این معضل حل شود.
یعنی در همه این مدت مانعی برای شما ایجاد نشد؟
به هر حال بازخواستهایی وجود داشت.
جز بحث نظارت به شما گفته نشد درمورد ختنه دختران کار نکنید؟
نه اصلا ما با چنین تذکر و برخوردی مواجه نشدیم. با موضوعیت این مسئله مشکلی نداشتند. در دوره آقای احمدینژاد سه بار کتاب من از چاپ ممنوع شد ولی با تغییر دولت این رویه تغییر کرد. البته ناگفته نماند نوع ورود به موضوع هم خیلی اهمیت دارد ما از همان اول مبنا را بر این قرار دادیم که این یک عمل اسلامی نیست که به دین چسبانده میشود و نه تنها این موضوع در ایران بلکه در کشورهایی مانند مصر و عربستان هم این عمل اسلامی محسوب نمیشود و حتی علمای دانشگاه الاسد که دائما نظرات راست و چپ دارد و دیدگاهش را تغییر میدهد علیه این اقدام فتوا دادهاند و گفتهاند ما این موضوع را واگذار میکنیم به تشخیص پزشک. البته این صحبتهای من به معنای آن نیست که هیچ مشکلی وجود نداشت ما مشکلاتی داشتیم؛ مثلا قبل از این فتوا با دستور فرماندار من از قشم اخراج شدم. به من گفتند تو میخواهی اعتقادات ۱۲۰هزار مردم این جزیره را زیر سوال ببری. من یک هفته ماندم و التماس کردم اما اجازه ندادند در روستای دیگری کارگاه برگزار کنیم و من مجبور شدم برگردم.
بعد از فتوا شما کارگاههای جدید را برگزار کردید؟
تا زمستان پارسال ما کارگاه داشتیم یعنی تابستان و زمستان کارگاه برگزار کردیم.
مشارکت در این کارگاهها چطور بود؟
عالی بود.
شرکتکنندهها فقط زن بودند؟
بله خواست خودمان بود که فقط زنان متاهل باشند. یعنی ما از اینجا شروع کردیم که یک ماما اندامهای تناسلی و کارکرد آن را آموزش میداد و بعد خود ماما به موضوع ختنه ورود میکرد. بعد روانشناس وارد میشد و توضیحاتی میداد و بعد من به سوالات حاشیهای پاسخ میدادم. مثلا در کارگاهی زنی خیلی عصبانی به من گفت دلیل نمیشود کاری را که در قرآن نیامده یا پیغمبر برای دخترش انجام نداده ما دنبال نکنیم من توضیح دادم که تو یک روایت محکم برای من بیاور که این اقدام توصیه شده است و تو من را قانع کن؛ او رفت و چند روز بعد به دوستان پیام داده بود که نتوانسته روایت محکمی در این باره پیدا کند.
فکر میکنید با برگزاری این کارگاهها، آگاهی میان این زنان رو به افزایش است و میتوان به کم شدن این عمل در آن منطقه امیدوار بود؟
به هر حال سالها این عمل انجام میشده. چرا حالا این فتوای تاریخی صادر شده است؟ این نشان میدهد وقتی تلاش میکنیم، نتیجه میدهد. ما دست خالی بودیم و حالا دستمان پر است. همه این تلاشها به هرحال جواب میدهد؛ از رسانه، کتاب، گفتگو، دیدار با شیوخ و.. . فتوا همینطوری الکی هم داده نمیشود. ما با شیوخ گفتگوی رو در رو میکردیم و این صحبتها برای آنها پسزمینهای میشد؛ حتی اگر شده موقع خواب هم به این موضوع فکر میکردند.
برای همسران بعضی از این شیوخ هم این اتفاق افتاده است؟
در مجموع شیوخ، از استان فارس هم حضور دارند و برای همسران آنها نه، این اتفاق نیفتاده است ولی برای همسران شیوخی که با زنان هرمزگانی ازدواج کردهاند، بله این اتفاق افتاده است.
تا جایی که من میدانم در مناطق شیعهنشین در این باره پژوهشی انجام نشده است.
نه، چون شکی در این باره وجود نداشته است.
شما فکر میکنید احتمالش هست که در این مناطق هم چنین موضوعی وجود داشته باشد؟
من معتقدم در مناطقی که اهل سنت زندگی میکنند، بعضی از مردم شیعه از آنها تاثیر گرفتهاند. من مادری را دیدم که همسر دوم مردی شده بود که راننده تاکسی ما در آن منطقه بود. یک دختر چهار ساله داشت و وقتی ما را برد که یک دایه، یعنی زنانی که این عمل را انجام میدهند، ببینیم، گفت دخترم را چندسال دیگر میآورم برای ختنه.
اهل کجا بود؟
میناب. زن دیگری را هم با شرایط مشابه دیدم و با او صحبت کردم.
وقتی از ناقصسازی صحبت میکنیم، این مسئله به دو بخش تقسیم میشود؛ یک بخش دختربچههاییاند که این اتفاق برایشان میافتد و بخش دیگر زنان بالغیاند که سالها پیش این تجربه را داشتهاند که آنها حالا در کارگاههای آموزشی شما شرکت میکنند. وقتی با آنها صحبت میکنید، اصولا تصوری دارند که این اتفاق بد بوده و نباید ادامه داشته باشد؟ یا مثلا درباره رابطه جنسی و مراحل آن آگاهی دارند که حالا بخواهند فکر کنند که اگر ناقصسازی اتفاق نمیافتاد، آنها طور دیگری این رابطه را تجربه میکردند؟
زنان اهل جنوب که این اتفاق برایشان افتاده، مطلقا هیچ اطلاعاتی درباره مراحل رابطه جنسی ندارند. هیچ تعریفی درباره ارگاسم برای آنها وجود ندارد. نکته دیگر اینکه، وقتی با بعضی از آنها حرف میزنم میگویند سعی میکنند با بداخلاقی همسرانشان را از خودشان دور کنند تا کمتر اذیت شوند. یعنی بین آنها تمایل و نیازی به رابطه وجود ندارد. آنقدر این موضوع در پرده و پنهانی است که زنان محلی هم در این باره با هم صحبت نمیکنند.
مگر اساسا میشود گفت زنی که ناقصسازی جنسی شده، دیگر میل جنسی ندارد؟
نه نمیشود اینطور گفت. میل وجود دارد ولی جایی متوقف میشود چون ابزارش وجود ندارد. به هرحال هورمونها دستور رابطه را به مغز میدهند ولی وقتی در معرض رابطه قرار میگیرند، میبینند محرکش را ندارند، از بین رفته است.
میشود گفت که همه این زنان، به طور کامل محرک را از دست میدهند؟
اینجا باید به دو موضوع توجه داشت؛ موقعی هست که محرک به طور کامل از بین میرود اما در بعضی از زنان، ختنه به طور کامل انجام نشده، فقط خراش داده شده است. نوع این عمل، روستا به روستا فرق میکند.
چطور میشود که بعضی دایهها این عمل را به طور کامل انجام نمیدهند؟
اعتقادشان اینطور است یا از بقیه پرسیده است و آنها گفتهاند فقط یک خراش بدهی کافی است.
وجود داشتن میل و نرسیدن به مرحله آخر، چقدر بر روان آنها تاثیر میگذارد؟
مهمترین اثر، اثر روانی است. ممکن است برای همه آنها این عمل کامل صورت نگرفته باشد ولی آنها بهطور ذهنی منتظر تاثیراتشاند. در این باره سه تحقیق انجام شده توسط روانشناسان و همه آنها به این زنان توصیههای رواندرمانی کردهاند. آقای عثمان محمودی، یکی از این محققان معتقد است که بعد از ختنه، اعتماد به نفس زنان بسیار کم میشود، اضطراب افزایش پیدا میکند و.. .
بین مردان آن منطقه شاهد بودید که اصرار داشته باشند با زنی ازدواج کنند که حتما ناقصسازی شده باشد؟
بله این مردان وجود دارند. ما یک مورد داشتیم که زنی میگفت برای خواهرم از کرمانشاه خواستگار آمده بوده و پرسیده که واقعا تو ختنه نشدهای؟ در حالی این دختر اهل جنوب بوده ولی در تهران زندگی میکند. در میان مردان تحصیلکرده و محقق حتی کسانی هستند که از این عمل دفاع میکنند.
به کارگاهها برگردیم. این زنان وقتی حرفهای شما را میشنوند چقدر در این باره مقاومت دارند یا به هم میریزند و احساس میکنند که باید خودشان را به لحاظ جسمی و روانی درمان کنند؟
ما در کارگاههایمان حتما روانشناس داریم. پایه را بر این گذاشتهایم که آنها در این کارگاهها زوجدرمانی کنند. میتوان تا حدود نسبی رضایت را در آنها ایجاد کرد یا بهبودش داد. به هرحال نمیتوان گفت اگر گوش بریده را برگردانیم، شنوایی به طور کامل برمیگردد. از این زنان تا به حال ندیدهام که از این زنان، کسی توانسته باشد از لحاظ جسمی هم به حالت قبلی برگردند. ما این جرقه را در ذهن آنها ایجاد میکنیم که به سمت رواندرمانی بروند. متاسفانه کارگاههای ما استمرار نداشتهاند و درخواست ما این است که مجوز داده شود تا بتوان کارگاهها را همچنان برگزار کرد. وقتی من به عراق رفتم، ۱۰ سال بود که روی این موضوع کار میشد؛ فعالان میگفتند بعد از ۱۰ سال هنوز مواردی را میبینیم که مادر، دخترش را ختنه میکند، با توجه به اینکه این موضوع ممنوع است و دایهها نباید این کار را انجام دهند. حالا چه توقعی داریم از جامعهای که هیچ دسترسی به آن نداریم.
آنطور که میدانم شما با عمل لابیاپلاستی (نوعی عمل جراحی پلاستیک برای اصلاح لبه کوچک، لبه بزرگ و پوست اطراف فرج) که این روزها باب شده، مخالفید.
بله، من لابیاپلاستی را با ختنه یکی میدانم. تنها تفاوتی که با این عمل دارد، این است که بالای ۱۸ سالگی و با اراده انجام میشود. ممکن است عدهای این درخواست را داشته باشند که چرا به ناقصسازی، هویتی مانند لابیاپلاستی بدهیم، یعنی آن را کلینیکی کنیم. وقتی کاری اشتباه است که بنیاد به آن مجوز داد، حتی اگر قرار باشد بهداشتی باشد، اینطوری تعداد درخواستها هم بالا میرود. من احتمال میدهم درخواست برای لابیاپلاستی به جای ختنه افزایش پیدا میکند و اگر قرار باشد مسئولان در این باره سکوت کنند، این اتفاق خواهد افتاد.
در میان این زنان هستند کسانی که در بچگی این اتفاق برایشان نیفتاده باشد و در بزرگسالی یا بعد ازدواج ناقصسازی شوند؟
بله، خانم فاطمه کریمی در این باره در کتابش نوشته است. او زنی را دیده که مادر شوهرش مجبورش کرده جلوی آینه خودش را ختنه کند.
وضعیت مرگ و میر در میان این دختربچهها یا زنان چطور است؟
من تا الان مرگ و میر ندیدهام اما خونریزی چرا. تقریبا هر دایهای خاطرهای از خونریزی شدید یک دختر دارد، فقط این موارد گزارش نمیشود. هستند بچههایی که بیش از یک بار ختنه میشوند و این اتفاق مهیبی برای آنهاست بهویژه در بزرگسالی چون به هیچ وجه نمیتوانند رابطه جنسی داشته باشند.
این اتفاق برای دایهها هم افتاده است؟
بله صد در صد. آنها دخترانشان را خودشان ناقصسازی میکنند.
به نظر میآید در میان گروههای داوطلب یا کسانی که در حوزه زنان فعالیت میکنند، چندان دغدغهای برای کار کردن روی این موضوع وجود ندارد. شما هم با این موضوع موافقید؟
بله، برای آنها این موضوع چندان اولویتی ندارد. به دلیل اقلیت بودن زنان، آنقدر مسئله وجود دارد که شاید فکر میکنند این موضوع در مراحل بعدی رسیدگی است. بعضی هم فکر میکنند که تعداد این زنان مگر چقدر است؟ من در این باره واقعا گله دارم. نمیدانم چرا این فعالان به این موضوع توجهی نمیکنند، حتی مطالبی که ما در این باره مینویسیم، چندان بازخوردی ندارد، در حالی که واقعا در این حوزه تولید محتوا داریم.
تا به حال هیچ گزارشی در این باره از ایران به یونیسف داده نشده است؟
ما به یونیسف گزارش دادهایم ولی توجهی نمیشود. در حال حاضر ۳۱ کشور زیرگروه کشورهاییاند که ناقصسازی در آنها وجود دارند و ۱۰ کشور از آنها این موضوع را بهطور رسمی اعلام نکردهاند. ایران هم حاضر نیست فضای باز جهانی در این باره ایجاد کند. یونیسف هم چندان اصراری برای کار کردن جداگانه در این باره ندارد و منتظر است سیگنالها را از دولت بگیرد.
درحال حاضر فتوای آیت الله سیستانی اینچنین است:
پرسش: آیا ختنه دختران واجب است یا فقط مستحب و سنت است ؟
پاسخ: اگر منظور از ختنه دختر بریدن پوسته عضو جنسی زن (خروسه) باشد، صحیح آنست که این کار سنت شرعی نیست، بلکه در صورتی که به دختر آسیب برساند حرام می باشد .
و اما قطع خود عضو جنسی زن و یا قطع قسمتی از آن به یقین جنایتی در حق دختر محسوب می شود و برای والدین هیچگونه مجوّزی در اقدام به آن وجود ندارد .
درود بر شما
لطفا تصحیح کنید
سیستان و بلوچستان حنفی هستند و در ایران مذهب مالکی به هیچ صورت وجود ندارد.
در قسمتی که امامان شافعی نوشتین در کنار امام شیعه … امامان شافعی وجود ندارد یا امام شافعی یا هم علمای شافعی…
باز هم در قسمتی شافعی را ذکر کردین که سخن از علمای شیعه چون سیستانی است و شافعی هیچ ربطی به شیعه ندارد
سپاس از شما