اروپا برای بازی وقت ندارد
هفته گذشته دولت یونان به اتحادیه اروپا تعهد داد که تا ۴ ماه به طور یکجانبه سیاستهای ریاضت اقتصادی را لغو نکند و برنامههای اصلاحات اقتصادی خود را به اتحادیه پیشنهاد دهد. در این مدت یونان و اتحادیه اروپا بر سر کاهش بدهی یونان و لغو سیاستهای ریاضتی مذاکره میکنند. این سیاستها از شرایط کمک مالی مجموعا ۲۴۰ میلیارد یورویی اتحادیه اروپا، بانک مرکزی اروپا و صندوق بینالمللی پول بود. ریاضت اقتصادی فاجعهای برای مردم یونان بوده و نارضایتی آنها حزب چپ سیریزا را به قدرت رساند. یانیس واروفاکیس، وزیر اقتصاد یونان و مذاکرهکننده اصلی چند روز پیش از توافق موقت و تحت فشار شدید طرف مقابل، مخصوصا آلمان در این یادداشت وضعیت بدهیها و استراتژی مذاکره را شرح میدهد.
من این متن را در حاشیه یک مذاکره حیاتی با طلبکاران بدهی کشورم مینویسم، مذاکرهای که نتیجه آن میتواند سرنوشت یک نسل را تحت تاثیر قرار دهد و حتی نقطه عطفی باشد بر آزمون در حال انجام اتحادیه اروپا برای یکپارچگی پولی.
تئوریسینهای نظریه بازیها این مذاکرات را به تقسیم کردن یک کیک میان طرفینی خودخواه تشبیه میکنند. از آنجایی که من در طول زندگی گذشتهام سالهای زیادی را به عنوان یک پژوهشگر نظریه بازیها سپری کردهام، برخی از مفسران با شتابزدگی فرض را بر این گذاشتند که من به عنوان وزیر اقتصاد جدید یونان مشغول تدبیر فریب، نیرنگ و راههای فرار هستم، تا با دست ضعیفم بازی بهتری بکنم. هیچچیز تا این اندازه به دور از حقیقت نیست.
در حقیقت، پیشنیهی من در نظریهبازیها بیش از هرچیز من را متقاعد کرده که باور به اینکه مذاکرات جاری میان یونان و شرکایمان نوعی بازی چانهزنیای است که در آن با بلوف زدن و حیلهگری میتوان برد یا باخت، حماقت محض است.
همانطور که من به دانشجویانم هم میگفتم، مشکل نظریه بازیها این است که در این نظریه، انگیزهی بازیگران همواره از پیش مسلم فرض میشود. در بازی پوکر و یا بلک جک این فرض مشکلساز نیست، اما در مذاکرات جاری بین دولت جدید یونان و طرفین اروپایی تمام هدف ایجاد انگیزههای جدید است. تمام هدف شکل دادن یک نگرش ذهنی تازه است که از اختلافات ملی فراتر رود، تمایز میان بدهکار و بستانکار را به نفع یک اروپای یکپارچه از میان بردارد، و کامیابی تمام اروپا را به سیاستهای خُرد، به تعصباتی که اگر جهانشمول شوند زهرآگین خواهند بود، و به یک ذهنیت مبتنی بر ما -دربرابر- آنها، ترجیح دهد.
به عنوان وزیر اقتصاد یک ملت کوچک، تحت فشار مالی، بدون بانک مرکزی و همان طور که بسیاری از طرفین ما باور دارند، یک بدهکار مشکلساز، هیچ شکی ندارم که ما فقط یک راه داریم؛ از هرگونه وسوسه برای آزمون و خطا در این موقعیت حساس پرهیز کرده و در عوض، با صداقت حقایق اقتصاد جامعه یونان را ارائه کنیم، پیشنهادهایمان را برای رشد مجدد یونان فهرست کنیم، توضیح دهیم چرا این پیشنهادها به نفع اروپا هستند و خطوط قرمزی را که منطق و وظیفه، ما را از عبور از آنها منع میکنند، آشکار کنیم.
تفاوت بزرگ بین این دولت و دولتهای قبلی یونان در دو چیز است، ما مصمم هستیم تا با بهرههای عظیم مقرر شده در بیفتیم. تا یونان را دوباره به حرکت در بیاوریم و اعتماد شرکایمان را به دست آوریم. به علاوه، ما مصمم هستیم تا با ما به عنوان یک مستعمره بدهکار که باید رنج ببرد برخورد نشود. اساسا مایه تعجب است اگر شدیدترین ریاضت اقتصادی برای کشوری که در عمیقترین رکود به سر میبرد رنج بسیار به بار نیاورد.
اغلب از من میپرسند چه میشود اگر تنها راه برای تضمین کمک مالی، عبور از خطوط قرمز و قبول معیارهایی باشد که آنها را بخشی از مشکل میدانی و نه راه حل؟ با وفاداری به این اصل که من هیچ حقی برای بلوف زدن ندارم، پاسخم این است؛ ما از آنچه به عنوان خط قرمز معرفی کردهایم نخواهیم گذشت. در غیر این صورت، آن خطوط به راستی نه خطوط قرمز، که تنها یک بلوف خواهند بود.
از من پرسیده میشود، اما اگر این برای مردم تو رنج فراوانی به ارمغان آورد چه؟ بدون شک تو بلوف میزنی.
مشکل چنین استدلالی این است که، همسو با نظریه بازیها، فرض میکند ما در جبر پیامدها زندگی میکنیم. فرض میکند هیچ موقعیتی وجود ندارد که در آن باید کارِ درست را نه به عنوان یک استراتژی، بلکه صرفا از آن رو انجام داد که کاری درست است.
در برابر بدبینیهای اینچنینی دولت یونان نوآوری خواهد کرد. پیامدش هرچه میخواهد باشد، ما باید از توافقاتی که برای یونان و برای اتحادیه اروپا اشتباه هستند کناره بگیریم. بازی «کش دادن و وانمود کردن» که بعد از ناکارآمد شدن بدهی ملی یونان در سال ۲۰۱۰ شروع شد، به پایان خواهد رسید. وام دیگری درکار نیست، نه تا زمانی که ما یک برنامه معتبر برای رشد اقتصاد جهت بازپرداخت وامها، بازسازی طبقه متوسط، و رسیدگی به این بحران مهیب بشری نداشته باشیم. دیگر خبری از برنامه «اصلاحاتی» نخواهد بود که تنها بازنشستگان فقیر و داروخانههایی که توسط خانوادهها اداره میشود را هدف قرار داده و فسادهای بزرگ را دست نخورده باقی بگذارد.
دولت ما از شرکای ما نمیخواهد که از بازپرداخت وامهای ما صرفنظر کنند. آنچه ما میخواهیم چند ماهی ثبات مالی است که به ما اجازه دهد به اصلاحاتی بپردازیم که عموم مردم یونان میتوانند صاحب و حامی آنها باشند، تا بتوانیم رشد اقتصادی را برگردانده و به ناتوانیمان در بازپرداخت بدهیها پایان دهیم.
ممکن است تصور شود این عقبنشینی از نظریه بازیها، از سوی یک برنامهی چپ رادیکال برانگیخته شده است. نه، اینطور نیست. عامل تاثیرگذار اصلی در اینجا امانوئل کانت، فیلسوف آلمانی است که به ما آموخت که رهایی منطقی و آزاد از فرمانروایی مصلحتی با انجام کار درست امکانپذیر است.
چطور میدانیم برنامه سیاسی ساده ما، که برسازندهی خط قرمز ماست، بر طبق اصول کانت درست است؟ ما این را از نگاه به چشمان گرسنگان در خیابانهای شهرهایمان میفهمیم، از توجه به طبقه متوسط تحت فشارمان، و از در نظر گرفتن منفعت همه مردمان سختکوش در هر شهر و روستای اروپا که در حیطه اتحادیه مالی ما قرار دارند. گذشته از اینها، اروپا فقط زمانی میتواند روح خود را بازیابد که اعتماد مردم را، با مرکزیت دادن به منافع آنها، دوباره به دست آورد.
یانیس واروفاکیس، وزیر اقتصاد یونان
آتن، ۱۶ فوریه ۲۰۱۵
کاش گزینه پرینت رو هم به وبسایتتون اضافه کنید
تشکر