علیسورنا؛ روایتی از درون جامعه
موسیقی رپ روز به روز مخاطبان بیشتری را به خود جلب میکند، علی سورنا، یکی از شاخصترین رپرهای ایرانیست، اما رابطه شعرهای سورنا با اتفاقات اجتماعی روز چیست؟
هیپهاپ به عنوان خرده فرهنگی که ماهیت و سابقهای اعتراضی دارد، امروزه مختص به سرزمین، کشور یا فرهنگ خاصی نیست. این خرده فرهنگ با عناصری چون موسیقی، شعر، نقاشی خیابانی (گرافیتی)، در چند دهه اخیر به طور گسترده در بسیاری از کشورهای جهان بدل به یکی از جنجالیترین و پرطرفدارترین سبکهای موسیقی شده است. امروزه هیپهاپ به رغم تفاوتها و مرزهای سیاسی، فرهنگی، زبانی، تاریخی و مذهبی و… بین جوامع نه فقط شکلی از هنر موسیقاییِ آمیخته با شعر، کلام، موسیقی و تکنیکهای بیان، که بیش از هر چیز مانند یک زبان یا شیوه سخن گفتن و در واقع ابزاری برای ارتباط است. با توجه به گستره حضور موسیقی رپ در ایران از اواخر دهه هفتاد شمسی تاکنون، بعد از قریب به بیست سال دیگر نمیتوان این موسیقی را جدی نگرفت. میزان فالوئرهای شبکههای اجتماعی رپرهای ایرانی پیش پا افتادهترین سندی است که گستردگی مخاطبان و تأثیرگذاری و اهمیتِ موسیقی رپ را دست کم برای طیف وسیعی از جوانان جامعه نشان میدهد.
در این یادداشت میکوشم ابتدا با مرور و تحلیلی از آثار یکی از رپرهای شناخته شده ایرانی «علی سورنا» به نقش و اهمیت موسیقی رپ و فرهنگ هیپهاپ، نه صرفاً به عنوان یک موسیقی یا فرهنگ حاشیهای، که نقش و حضورش به مثابه یک جریان اجتماعی اشاره کنم. این یادداشت تأمل کوچکی است در حول این پرسش که «چه ارتباطی بین آثار شاخص اعتراضی رپ ایرانی (با تأکید بر دو آلبوم اولیهی علی سورنا – مرد تنها و آوار) با خیزشهای اجتماعی دو دهه اخیر در ایران وجود دارد؟». چرا که به نظر میرسد در روزهای پرتنش اعتراضات دیماه ۹۶ و آبان ۹۸ در ایران شنیدن دو مجموعه اولیه سورنا هم روایتِ آنچه در خیابان میگذشت بود و هم روایت زندگی طبقات پایین و فرودستانی که به دلایل متعدد در این سالها پایینتر از پایین آمدند. «بگو بیا پایینتر، پایینتر از پایینشهر…» (مجنون شهر، از مجموعه آوار). [۱]
وضعیتها و شخصیتهای بحرانی و عصیانگر در رپ سورنا
علی سورنا در سال ۱۳۹۰ اولین آلبوم رسمی خود را منتشر کرد، آلبوم رپی که به لحاظ سبک و سیاق خود و به لحاظ محتوایی و فرمی اگر نه بیسابقه، که کم سابقه بود. «مرد تنها» عنوان آلبومی بود که حدوداً هشت سال پیش منتشر شد؛ دو سال بعد در بهمن ۱۳۹۲ سورنا دومین آلبوم خود را با عنوان «آوار» منتشر کرد. جوان بیست و یک سالهای که از رنج ها و مشقتهای زندگی خود و جامعهاش در شکلی رادیکال و متفاوت از دیگران سخن میگوید:
«از بیست و یک سال حسرت
بیست و یک سال دردم
تلخیهای شهرم
بیست و یک سال جنگم» (زندگی هیپ هاپی، آلبوم مرد تنها).
موسیقی رپ سورنا جدی است، به این معنا که علاوه بر اینکه فیگور خود در شعر، نحوهی بیان، لحن و موسیقی (در مورد سورنا موسیقی رپ) پیدا کرده است، رپ برایش به مثابه بازی یا سرگرمی نیست. جدی بودن موسیقی رپِ سورنا بهویژه به دلیل اشعار و فضایی است که آگاهانه و با خلاقیت در تمام ابعادی که نام برده شد تولید میکند، محتوایی که سعی دارد مخاطب را به چالش بکشد و به تفکر وادارد، پرسشگری کند و نفی کند، طعنه بزند و در برابر وضع موجود بأیستد. همچنین او یک روشنفکر از طبقه کارگر است که با زبان و بیانی ساده و در عین حال با پیچیدگیهای تکنیکی-ادبی میخواهد با مخاطبش صحبت کند، نه مانند بسیاری دیگر بنا به ماهیت اعتراضی هیپهاپ آهنگهایی ضبط کند که محتوایشان روایتی از بیرونِ این طبقه به مخاطب عرضه کند. او روشنفکر است چرا که علاوه بر آگاهی از وضعیتی که در آن قرار دارد، نسبت به آن وضعیت و حتی خودش نقد دارد؛
«کثافت صدای من کثافت شهرمه» (مجنون شهر، آلبوم مرد تنها)
«من سرشار از غم و احساس، من تاریکم پر از اشکال» (منو بشناس، آلبوم مرد تنها)
«راه من قشنگ نیس تو رد پام نباش، ازم یه قهرمان نساز» (مجنون شهر، آلبوم آوار).
مجالی نیست که به تحلیل تک تک آثار این خوانندهی رپ بپردازیم اما اگر این آلبومها را با دقت و رویکردی اجتماعی بشنویم و به آنها بنگریم، خواهیم دید که رنجها و مشقتهای شاعر اساساً صرفاً فردی نیست، بلکه برآمده از موقعیتهای اجتماعی و طبقاتیای است که نه تنها در آن قرار دارد، که نسبت به آن آگاهی دارد. سورنا طبقات و اقشار فرودستی را از درون همان طبقات و وضعیتهای بحرانزده به واسطه تجربیات مشترک خود با آنها روایت میکند؛ زندگی آدمهایی که زیر بار فشار اقتصادی ناتوان و محروم از داشتنِ یک زندگی عادی و محروم از حداقلهای رفاه و معیشتند. اقشار آسیبدیده از فقر، اعتیاد، طلاق، بیکاری، افسردگی و دیگر معضلاتی که در دو دهه اخیر عمدتاً به دلیل اقتصاد سیاسی و تصیمیمهای نابخردانه حاکمیت در ایران دامنهای وسیعتر از آنچه فکر میکنیم پیدا کردند. این وضعیتهای بحرانزده در اشعار و قطعات سورنا (خاصه دو آلبوم اول) بستر ایجاد شخصیتهای بحرانزدهای است که غالباً مضامین اشعار وی را شکل میدهند. داستان زندگی نوجوانان و جوانانی که روابط والدینشان بحرانی و در معرض طلاق است؛
«منم دلم میخواست، ننم با،بابام با ،هم خوب کنن تا، منم شاد باشم، منم دلم میخواست صبح از خواب پاشم، بدون فکر به دعوای شب» (مجنون شهر، آلبوم آوار)
جوانانی که غالباً در حاشیه شهرها و محلات پایینِ شهر درگیر فرهنگ خشونت، در بیکاری یا بیگاری، در معرض اعتیاد روزگار میگذرانند؛
« یه سری أ بچهها جدولی شدن
یه سری بای دادن و رفتنی شدن» (غریبه نیستی، آلبوم مرد تنها)
تجربیات تلخ دوران کودکی و نوجوانی و جوانیِ بسیاری از همنسلانی که سرخوردگیها و زخمهای روحی عمیقی در روان و روح آنان به دلیل بحرانهای مختلف ایجاد شده است.
رپ سورنا روایتی از درون
در علوم اجتماعی مفهومی تحت عنوان «کنش همدلانه» مطرح است مبنی بر اینکه برای فهم بهتر جامعه، افراد یا گروههای اجتماعی باید با آنها همدلی داشت و برای این همدلی باید «کنش همدلانه» داشت و از منظر آنچه آنها فکر میکنند و انجام میدهند و تجربه میکنند جهان و وقایع را دید؛ روایتِ از درون، تقرب بسیاری با این مفهوم دارد که در آن راوی یا مؤلف (در نقش پژوهشگر، نویسنده، شاعر، فیلمساز و به طور کلی تولید کنندهی اثر) در متن موقعیت قرار دارد و به نوعی با کنش همدلانه و درکی برآمده از موقعیتهای برابر و مشابه با آنچه از آن سخن میگوید به تولید اثر میپردازد. چنانچه بسیاری از فیلمسازان و نویسندگان معاصر ایرانی با چنین زاویه و رویکردی آثار ماندگار و قابل توجهی تولید کردهاند؛ مانند عباس کیارستمی که اغلب شخصیتهای فیلمهایش را از دل جامعه و موقعیتهایی که قصد به تصویر کشیدنشان را داشت انتخاب میکرد، یا شخصیتها و وقایع رمان «همسایهها» از احمد محمود که برآمده از متن و شرایط اجتماعیای است که خود بخشی از آن بوده؛ جنگ و زندگیها و آدمهایی جنگزده و پیامدهایش.
بنابراین، تفاوت آثار سورنا با دیگر رپرهای ایرانی محدود به مضامین و ویژگیهای اختصاصی فرمی و تکنیکی نیست (هرچند وی نوآوریهای خود در لحن، نوع و روند بیان به لحاظ فنی را دارد که در گفتمان هیپهاپ به آن فلوFlow میگویند)؛ تفاوت اصلی دقیقاً مرتبط با زاویه دید راوی و ماهیت طبقاتی اوست که روایتی از درون و از متن رویدادها و وقایع و شخصیتها و احساسات است. روایت از بیرون روایتی است که در آن گوینده وضعیتی را از بیرون توصیف میکند، مشاهداتی که مشاهدهکننده در آن دخل و مشارکتی ندارد، اما روایت از درون روایتی است که راوی خود در وضعیتی که از آن سخن میگوید قرار دارد و خود بخشی از آن است؛
«هفت خط درد روزگارو میدونه // زندگیه گرگا و زوزه ها رو میدونه // هفت خط توو خیابونا میلوله // …. هفت خط از چشای تو میخونه // حرفاتو قبل این که نگاه کنی میدونه» (هفت خط، مجموعه مرد تنها)
«من آتشیم بدنمو زندگی سوزونده منو خوب کوبونده» (دوئل، مجموعه مرد تنها)
«چیزی جز اینایی که میگم ندیدم» (مجنون شهر، مجموعه آوار)
اشعار رپ سورنا در دو مجموعهی اول او روایتگر تجربه زیستهی میلیونها جوان ایرانیِ محروم و طبقات فرودستی است که در فرهنگی خشن و مردسالارانه در کوچه و خیابانهای جنوب شهر بزرگ شدند. جوانهایی جویای نام، جویای کار، جویای نان… «مرد تنها» اولین آلبوم رپی نبود که فقر و فلاکت را روایت میکرد و اساساً اولین آلبوم رپ اعتراضی نبود، اما آنچه در این اثر بیبدیل به نظر میرسید روایت درونی رویدادها، احساسات، تجربیات و مشاهدات شاعر بدون تعارف و اغراق و رمانتیکگرایی بود که واقعیت موجود طبقات کارگری و فرودست را در زمینه تاریخی و متن فرهنگی خودش روایت میکرد. آثار سورنا از این رو جدیترین یا ملموسترین آثارِ روایتِ رنجها و دهشتهای طبقات فرودست و محروم جامعه ایران در دهه ۸۰ و ۹۰ شمسی است. به دلیل وضعیت اجتماعی و اقتصادی ایران که درگیر بحرانهایی تعمیق شده است، امروز پس از ۸ سال اهمیت مجموعه «مرد تنها» و «آوار» (دومین آلبوم سورنا) بهتر و بیشتر مشخص میشود. سورنا رپر جنوب شهر است، بچه پایین شهر و به قول خودش؛
«بگو بیا پایینتر، پایینتر از پایینشهر… «مجنون شهر، آلبوم آوار».
رپ سورنا نه رپ کردن برای اعتراض و نشان دادن زشتیهای جامعه از بیرون، بل رپی است که هستی خود را روایت می کند، هستی اجتماعی طبقه کارگر با تمام ویژگیهایش، او به رپ علاقهمند است چون به واسطه آن میتواند خود و شرایط دهشتناک اطرافش را بیان و عیان کند؛
«بذار بخونم از همه حوادث تلخ
بذار بخونم از همه شرایط سخت
بذار بخونم بذار همه بدونن
دلیل هیپهاپ منو دلیل علاقه به رپ» (هفت خط، مرد تنها)
قطعه «غریبه نیستی» از اولین آلبوم سورنا نقطعهی عطف روایت درونی وی است که مستقیماً در اولین قطعه مجموعه مرد تنها مخاطب را به متن تجربیات خود دعوت میکند. روایتِ از درون است که ایجاب میکند وی در اشعار و قطعات مختلف بارها مخاطب را برای دیدن و تجربه کردن آنچه او میبیند و لمس میکند و وضعیتی که در آن قرار دارد دعوت کند:
«حتی اگه با من هم سلیقه نیستی
یالا پاشو بیا بریم غریبه نیستی
یالا پاتو بزار تووی سفرهی ما
یالا توئم بیا قاطی عُقدهایها
یه کم نفس بکش توو این هوای سنگین
حالا با کلمه درد جمله بساز» (غریبه نیستی، مرد تنها)
در واقع سورنا در این قطعه نه تنها روایتی از درون دارد، بلکه از مخاطب میخواهد او نیز کنشی همدلانه داشته باشد و از محدوده تنگ و کوچک تجربیاتش بیرون آید و زندگی و فضا و تجربیات و احساسات آدمهایی که با آنها فاصله دارد را تجربه کند.
«بذار بگم از مسیرایی که ساده نیست
بذار ببرمت یه جایی که وا بدی
ببینم میتونی خودتو توو ما جا بدی
میخوام رو قلبم بنویسم جای تیر» (هفت خط، مرد تنها)
او بیان صاف و ساده و عصبانی و خشمآلود یک وضعیت اجتماعی است، وضعیتی فراگیر و چندبعدی. در حقیقت اگر چه در آثار دیگر رپرهای ایرانی مضامینی از قبیل فقرو نابرابری به به وفور دیده شنیده میشود، اما گفتن از این مضامین برای سورنا غایت نبود، بلکه او خود و وضعیتی که در آن قرار داشت را بازنمایی کرد. صادقانه و بیپرده، آنجا که نه صرفا به عنوان فرد، که به عنوان یک طبقه یا هستی اجتماعی خود را بیان میکند. از این حیث سورنا و موسیقی او را نباید یک فرد دانست، بلکه او و موسیقیاش یک جریان اجتماعی است که در سطح جامعه حضور دارد؛
« منم ترددم منم فوت منم منم یه مردم
منم تلخ به رنگ الکل
منم یه صورت با چند هزار چشم و گوش
منم یه قامت با چند هزار دست و پا
من هم کورم ، هم لالم ، هم کرم ، هم خیالم» (پشت این جنگها، مجموعه کویر)
سورنا در مجموعه «نگار» (۱۳۹۴) و «کویر» (۱۳۹۶) به رغم تفاوتهایی در محتوا و فضای اشعارش که سمت و سویی شاعرانهتر و انتزاعی پیدا کرد، همچنان به خاستگاه طبقاتی خود و صدای فرودستان بودن وفادار است؛
« آهای زنهای خسته نفس شدید مجرم
آهای مردهای چرک قصههای کار
آهای بچههای کوچههای خاطره
آهای گونههای سرخ دخترای دار
آهای پیرزن چرخک به دست
چند تا دست باید بچسبن به هم رئیس
که مهر بسازن بکنن این مملکتو آباد
چند تا دست باید بشن قطع
تا این چرخ بچرخه واسه مملکته آباد» (پشت این جنگها، مجموعه کویر)
این اولین بار نبود که رپ فارسی با بیانی تند و خشن، و مهمتر از همه واقعبینانه و بدون اغراق از وضعیتها و مضامین اجتماعی سخن میگوید، اما آنچه نو و متفاوت در آثار سورنا به نظر میرسد محتوای اشعار و نحوهی بیان آنهاست. وضعیتی که به گمان و تجربه نگارنده برای دو گروه نامانوس و ناآشناست و کمترین مخاطبان را در بین آنها پیدا کرد؛ شنوندگان زن و طبقات بالا (و شاید بخشی از طبقهی متوسط).
سورنا، رپری مردانه
آثار سورنا (به استثنای برخی از آثار متاخر وی) برای اکثریت زنان بیگانه است چرا که اولاً اکثر اشعار برآمده از تجربه زیستهی مردانهای است که کمتر زنی آن موقعتها را تجربه کرده است (نزاعها و خشونت خیابانی، پارک نشینیهای شبانه، قماربازی و عرقخوری، گذران بخش اعظمی از وقت و زندگی روزمره در کوچهها و خیابانها به واسطه کار یا حتی بیکاری، جوانان و تجربیاتی از این دست…) اینها همه مضامین و تجربیات زیستهای است که در آثار اولیه سورنا روایت میشوند؛ ثانیاً زن در این آثار یا مادر رنج کشیده داغدار است، یا معشوقهای که طعم خیانت را به راوی چشانده، که در هر دو صورت در طرح کلی آثار نقش فرعی دارند.
مردانه بودن رپ سورنا بخصوص در اولین آلبوم وی از نامش هم پیداست: «مرد» تنها که وام گرفته از یکی از آثار شاخص اواخر دهه چهل از فرهاد مهراد در فیلم رضا موتوری است. کاراکتر رضا موتوری، فرهاد مهراد و ترانه منحصر به فرد «مرد تنها» کدهای مهمی هستند از شکل خاصی از مردانگی که امروزه کمتر مورد توجه قرار میگیرد و رو به فراموشی گذاشته است. مردانگی آثار سورنا را باید در ذیل مفهوم «جوانمردی» فهمید. سورنا روایتگر و طرفدار آن شکلی از مردانگی است که با ویژگیهایی از قبیل مروت و مرام، بزرگمنشی، بخشندگی، سخاوتمندی و تواضع و لوطیگریِ جوانمردانه و غیرتشناخته میشوند. نوعی از مردانگی که به رغم اینکه میخواهد در نقش روشنفکری و روشنگریاش افشا کننده مناسبات نابرابر جنسیتی باشد، در نهایت کمی زنستیزی و مردسالاری هم چاشنیاش است؛
« اون که میگفتن تا ناموس بوش میپیچه
نوک چاقوش چل دفه گوشتی میشه
الان کجایی ببینی موش میگیره
توی توالت هاست اخرم توش میمیره
الان مرد جنگ تو خونه رو بالش
زور خونه نهایتن توالته
از قهوه خونه ها بوی شیشه می یاد
از مسجدا بو هنرپیشه می یاد» (خاک سرخ، از مجموعه مرد تنها)
ناموس مفهومی سنتی و در بستر فرهنگ مردسالاری شکل گرفته است در حالی که مضمونِ «مرد جنگنده روی بالش در این روزها» نقد و کنایهای است از فروکاسته شدن ویژگیهای مردانگی و جوانمردی در جامعه امروز به آلت جنسیاش. البته سورنا بعدها در مصاحبه خود نسبت به تعابیر و مضامین ضد زن در اشعار آثار اولیهای نقدهایی وارد کرد و به نظر میسد در آثار اولیهاش نسبت به اشعار زنستیزانه آثارش تجدیدنظر کرده. آلبوم «نگار» همانگونه که از نامش هم پیداست کمی از فضا و حال و هوای مردانه کاست و محتوای آثارش به ویژه در قطعهی «نگار» با استعارهها و تشبیههایی از زن و مناسبات عاطفی با زن نگاشته شد؛
« طبیعتو طبعیتت جنگ میکنن
وقتی سینههات پیرهنتو تنگ میکنن
هزار تا شاعر منتظرن قلم بزنن
توو پیچ و خمِ زلفت قدم بزنن» (شعری از قطعه نگار از مجموعه نگار)
بچه پولدارها و علیسورنا؛ وجه طبقاتی آثار
طبقات بالا و شاید بخشی از طبقه متوسط تکلیفشان با آثار سورنا از ابتدا روشن است؛ آنها هیچوقت آثار علی سورنا را در ماشینهای مدل بالا یا میهمانیهایشان پلی نمیکنند، چرا که آثار سورنا به هیچ روی مناسب با مهمانی و موسیقی رقص و شادی نیست. به زعم نگارنده اشعاری برآمده از بستر فقر و نابرابری و محرومیت مهمترین و منطقیترین دلیلی است برای این ادعا که بچهپولدارهای بالای شهر به ندرت علی سورنا را گوش میکنند. آنها از اساس این آثار را سردرد میدانند، چرا که هیچ درکی از آنها ندارند، درکی از اشعار سورنا ندارند چون تجربهای مشابه با آنچه وی روایت میکند ندارند، چرا که اساساً سورنا از چیزهایی صحبت می کند که طبقات مرفه و متوسط به ندرت تجربیاتی از آنها داشتهاند؛
«شرط میبندم حرفای تو با حرفای منو
لبهای تو لبهای من و
شبهای تو و شبهای من پر فرقن»(مجنون شهر، آلبوم آوار)
شاهد دیگری بر این ادعا که اغلب مخاطبان سورنا (با تأکید بر دو مجموعه اول وی) اغلب از طبقات فرودست جامعه هستند تجربیات و مشاهدات نگارنده به عنوان یکی از مخاطبان رپ فارسی است که به شکلی مستمر آثار منتشر شده را دنبال میکند. در آن ایامی که مجموعههای اولیه وی تازه منتشر شده بود شاید در محلههای جنوب شهر در هدفونها و ماشینهای زیادی میشد قطعات سورنا را پیدا کرد و شنید، اما در مهمانیها و محافل و ماشینهای بچهپولدارهای بالای شهر این اتفاق بعید به نظر میرسید (هر چند بهتر است در این مورد با یک تحقیق میدانی به شکلی مستندتر سخن گفت). ضمن اینکه طبقات بالا و متوسط جامعه نمایندگان خود را حتی در رپ اعتراضی دارند. بسیاری از رپرهایی که شناخته شده هستند و در مورد مسائل اجتماعی آثار زیادی منتشر کردهاند، اما روایت آنها روایت بیرونی بوده است و اتفاقاً این آثار مخاطبان قابل توجهی هم در میان طبقات متوسط و بچهپولدارها دارند، چرا که برای مخاطبی که از بیرون ناکامیها و دهشتهای دیگران را میبیند و توانایی همدلی و یا کنشهمدلانه نیز ندارد، روایت بیرونی ملموستر و قابل درکتر است تا عصیان و عصبیتی که محصول تجربهی رنجها و محرومیتهای تجربه شده است.
اغلب آثار اعتراضی رپ فارسی روایتهایی از بیروناند، اما میتوان گفت دو آلبوم نام برده از سورنا صدای نشنیدهشده و سرکوبشده محذوفان، رنج کشیدگان، طردشدگان و طبقه کارگری بود که با تشدید بحرانهای اقتصادی در دهه ۹۰ در آبان ۹۶ و دی ماه ۹۸ اعتراضشان را برونریزی کردند:
«این صدا واسه بیصدا تراش، واسه فریاد بستمِ شیش کلاس سواد» (منو بشناس، مجموعه مرد تنها)
«با گوش پر از فحش و اخطار از، دنیای آدما اخراجم» ( منو بشناس، مجموعه مرد تنها).
سورنا، صدای معترضان و خیزش های دهه ۹۰
مجموعه «مرد تنها» دو سال بعد از وقایع و اعتراضات سال ۸۸ منتشر شد. قطعه «خاک سرخ» اشارهای نسبتاً مستقیم به وقایع و تحولات سیاسی و اجتماعی آن محدوده زمانی را دارد. بیان مستقیم انزجار و نفرتهای آدمهایی که به خیابان آمدند، اعتراض کردند و بازداشت یا کشته شدند… اشاره مستقیمی به فسادهای ساختاری و ناکارآمدیهایی که وضعیتی بحرانی را برای عموم مردم رقم زد و زیر بار این بحرانهای فراگیر این طبقهی کارگر و فرودستان بودند که بیش از همه تحت فشار نابود شدند؛
«چرا عوض شد جای کروات و گیوتین
چرا عوض شد جای ژنرال و پیزوری
کی خشت رو خشت میزاره کی خاج میشه
کی میگیره تو خیابونا کی باج میده
اون که تا دیروز نمی تونست راه بره الان
مثه آقاها جلو تو ویراژ میده
نپرس چرا قانونا دیکته شدن
چرا خون یه سری بیگناه ریخته شدن؟
خبر مرگ جوونای کشور و
روزنامه نوشت با تیتر بلند
چرا جای زخم ما خشک نمیشد
گردن ما مثه اونا درشت نمیشد
یه طرف دیگه یه نفر از گشنگی مرد
یه طرف دیگه یه نفرم کشته می شد
یه طرف دیگه خورجین غم بود کلنگ
یه جا دیگه مرفین و رگ بود و سرنگ» (خاک سرخ، مرد تنها)
اما عجیب آنکه هرج و مرج و آنارشی موجود در این قطعات همچنان در واقعیت بیرونی این اشعار تداوم دارند و نزدیک به یک دهه بعد وضعیت به طور کلی دهشتناکتر شده است. طبقه متوسط در هشت سال اخیر درحال کوچکتر شدن است و زندگی برای طبقات فرودست بسیار دشوارتر شده و حرف زدن و اعتراض پاسخهایی مرگبارتر دریافت میکنند.
دو سال بعد مجموعهی «آوار» با اشعاری رادیکالتر و عصیانگرایانهتر مانند قطعات «نمیترسم» و «مجنون شهر» منتشر شد که به نوعی تداوم حال و هوای آثار مجموعهی قبلی بود. در نهایت نقطهی عطف قطعات اعتراضی با فضایی اجتماعی- سیاسی که امروز میتوان آنها را از زبان اکثر قربانیان اعتراضات نیمه دوم دههی ۹۰ شنید دو آلبوم اول وی بود. قطعه «حالا وقت خواب نیست» و «خاک سرخ» از مجموعه «مرد تنها» دو اثر مهمی است که حال و هوای روزهای اعتراضات دی ماه ۹۶و آبان ۹۸ را تداعی میکنند، اما پیش از آنکه این وقایع رخ دهند این آثار تولید شدهاند. به نظر میرسد این آثار تاریخ انقضا ندارند که اینگونه بعد از گذشت ۶ تا ۸ سال از تولیدشان همچنان بحرانها و فجایع و زندگی فلاکتبار طبقه کارگر و فرودست را همچنان روایت میکنند؛ و یا شاید از منظری دیگر بتوان گفت این بحرانها و وضعیتهای فلاکتبار اجتماعی است که تمامی ندارند و این آثار را زنده نگه میدارند. وضعیت معترضانی که به دلیل بحران اقتصادی جان به لب آمده از بیکاری، حقوق و دستمزد کم، عدم امکان تحصیل و محروم از هر نوع حمایت و مزایای اجتماعی، مانند بیمه و تحصیل رایگان به ستوه آمدهاند. طبقاتی که منزجر از وضع موجود دیگر تاب و توان ادامه زندگی فلاکتبار را ندارند.
«حالا وقت خواب نیست» داستان مرگ پیرمردی است که درویش مسلکانه زندگی میکرد و حرف زدن با او از زبان راوی بازنمایی حس نوستالژی دوران کودکی و نوجوانی بچههای جنوب شهر است. قطعهای که از آغاز تا پایانش شاید تجربیات زیستهی بسیاری از جان باختگان و قربانیان اعتراضات دو سال اخیر در ایران است؛
«از لالایی بگو صدای بابایی بگو // از باقالی فروش خسته با گاری بگو
از بازیای رویایی آتاری بگو // از قره قوروتای شور بازاری بگو
از دایی ها که کوچیکا رو کول میکنن // از اون شیشه هایی که با توپ خورد میشدن
از جوجه رنگی ، دوچرخه زنگی // دست کثیف ، بعد رد خط زنجیر» (حالا وقت خواب نیست، آلبوم آوار)
این اشعار انگار حرفها و تجربیات مشترک نسلهای دهه ۶۰ و ۷۰ و حتی هشتادی است که در دهه نود خورشیدی اعتراضاتی برای تغییر وضعیت خود سر دادند، گویی ندای پیشگویانه فجایعی است که مقدماتش در اعتراضات ۸۸ رخ داد و در نیمه دوم دهه ۹۰ اعتراضات و فریادهای فروخردهاش را برون ریزی کرد، اما پاسخی جز گلوله دریافت نکرد:
« نگفتی چشام قراره نم بگیره // نگفتی دلم قراره غم بگیره
قراره لباس تنم ، خونم پاشیده شه روش // نگفتی ، آرزوها قراره شاشیده شه توش
بعده درس خرداد شاد کردی قلبمو با تیر ماه // نگفتی میخوان بزنن قلبمو با تیر ما
کلی خودمونو توی شخصیت ها جا زدیم…
سوال میکردم گفتی کتک میخوای حتما” // زمین خوردم کمک خواستم گفتی کمک میاد بعدا”
تفنگ باز کردم ، تو هیچی بهم نگفتی // نگفتی قراره روزی تفنگ بیاد سمتم»
جدیت این نوع موسیقی دقیقاً به دلیل روایت واقعیتهایی است که بسیاری از شنیدنش هم سر باز میزنند. جوانها و خیل عظیم کارگران و بیکارانی که سورنا صدای بیصدای آنها بود. سورنا رخدادی را روایت کرد که همچنان در حال رخ دادن است… شاید روزی این آثار در نسلهای بعدی نوستالژی شرافتی باشد که سورنا آن را در جوانمردی دهه ۴۰ در بین کاراکترهایی نظیر رضا موتوری جستجو میکرد، شاید روزی کسی این جوانمردی را در آثار سورنا جستجو کند.
سورنا در آلبوم سوم خود با عنوان «نگار» کمی از حال و حوای رادیکال و صریح اعتراضی و عصیانگر و عصبی آثار قبلی خود فاصله گرفت و چنانچه پیشتر نیز اشاره شد این آلبوم را با فضایی شاعرانهتر و توام با رمانتیکگرایی نزدیک به طبقه متوسط تولید کرد. به زعم نگارنده سورنا حالا دیگر (شاید به واسطه شهرتش از یک سو و بخصوص تجربیات ذهنی و ادراکی بیشتر از سوی دیگر) جایی مابین طبقه کارگر و طبقه متوسط است. چنانچه همکاری وی با احسان ضیاء و مضراب از آهنگسازان تشکل دیوار وی را برای تولید آلبومی نزدیک به طبقهی متوسط یاری کردند. سورنا در آلبوم «کویر» زوایای زندگی فردی و وضعیت اجتماعی بسیاری از جوانان ایرانی را روایت میکند، آنهایی که در پی امیال و آرزوهایشان روزهای عمرشان را دادند و در عوض چیزی جز حسرتها و سرخوردگی برایشان نماند.
سخن پایانی
تحولات اجتماعی به آرامی رخ میدهند و امری نیست که یک شبه شاهد تغییرهای قابل توجهی باشیم. حتی انقلابها نیز پیش از وقوعشان نیازمند طی کردن دورههایی از تحول در بستر و زمینهی اجتماعیاند. جامعهی ایران در دهه هفتاد هنوز در دوران بحرانی پسا جنگ و پسا انقلاب بود و در دهه هشتاد بود که با کمی فاصله گرفتن از جنگ آرامش نسبی و یک بازسازی نسبی در بین افراد و ساختارهای اجتماعی پدید آمد. به زعم نگارنده ظهور موسیقی رپ فارسی از اوایل دهه هشتاد نشانهای از تحرک آگاهی جامعه ایران و تسریع روند تحولاتی است که در دهه نود بخصوص در ساحت فردی و زندگی شخصی افراد شاهد آن هستیم. چه اکنون عقاید و امیال و سبک زندگی بسیاری از جوانان در ایران با نسلهای گذشته تفاوتهای بارزی دارد. آنچه کارنامه موسیقی رپ به ما میگوید این است که نباید از کنار آن به سادگی گذر کرد، این آثار از هر دست و شکلی حامل پیامهای متعدد و مهمی هستند که میتوان با آن فرمول تحولات جامعه را تا حدی شناسایی و ارزیابی کرد.
موسیقی رپ اعتراضی رپرهای ایرانی مانند سورنا، بهرام، هیچکس، فدایی، و حتی یاس را میتوان نمونههایی پیشرو در طرح مسائل، پرسشها، نقدها و چالشهای زندگی روزمره میلیونها شهروند بهویژه جوانان ایرانی دانست. پیشرو از آن رو که حامل مطالبات و پرسشها و نقدهایی بودهاند که در حاشیه و به دور از فضای رسانههای رسمی منتشر شدند اما از اهمیت دوچندانی برخوردارند. سورنا در آثار متأخرش ماهیت اعتراضی و ویژگیهای اصیلی که به آن رسیده است را تا حد زیادی حفظ کرده است. سورنا امروز فیگور رپر معترض خاورمیانهای را دارد که در یک قدمی جنگ است و صدای فرودستانی است که زیر بحرانهای اقتصادی و سیاسی همچنان با نبرد برای «زندگی» دست و پنجه نرم میکند. او نسبت به هشت سال پیش از تجربه و پختگی بیشتری برخوردار است، باید دید او در آینده چه آثاری را منتشر میکند، آیا همچنان میتواند «صدای بیصداترها» باشد؟
پانویس:
۱. عبارات داخل گیومه نقل قولهایی از شعرهای رپ سورنا برای تحلیل آثار وی و توضیح بهتر ارتباط آثار وی با واقعیتهای اجتماعی از جانب نگارنده و فهم بهتر خواننده مطلب است.
دوست داریم علی
شعرو اشتباه توشتین :) میگه چند تا دست باید بشن قطع تا این چرخ بچرخه واسه مملکت آبال
آنچه که در سیر زندگی هنری این هنرمند زیرزمینی مهم میباشد تغییر محتوای آثار او از بیان سطحی و ظاهری مسائل اجتماعی به تحلیل عمیق و بیان نمادین آن مسائل است.
نقطه عطف این تغییر در آلبوم نگار مشاهده میشود. در آلبوم نگار، هنرمند در قالب داستان و بوسیله نمادهایی سعی در بیان روابطی که منجر به این مسائل اجتماعی میشود دارد. و از بیان صرف صورت مسئله گذر کرده است. در آلبوم نگار او سعی میکند نقش هیپهاپ واقعی را در این کارزار تعریف کند.
این نگاه موشکافانه و روشنگری در آلبومهای قبلی او به ندرت دیده میشود. علی سورنای قبل آلبوم نگار نقش یک هنرمند عامهپسند را دارد. او در عین قوت تکنیک، زیبایی و تاثیرگذاری، اغلب از مسائل اجتماعی تنها شکایت میکند.
با وجود این تمام آثار هنرمندی که رو به روشنگری حرکت میکند برای من قابل احترام است.
آقا مگه مجبوری نقد کلیشه ای مزخرف بنویسی؟
برای فهمیدن ادبیات باید “بین خطوط خوندن” بلد باشی چون ادبیات چند لایه است و تا نتونی یه تصویر بزرگ داشته باشی نمیتونی ماهیت اثر رو درک کنی. جدا از اینکه تو کارای متاخر سورنا کلا چیزی به نام اثر نداریم، که این به بحث تکنیکال و انتزاعی ادبیه
این خواننده مورد علاقه منه
علی جان مردم دوست دارن تو دل مردم جا داری(:
همیشه سالم و سلامت باشی
به امید موفقیت ایران و ایرانی
۲۰
به شدت متعجبم که چجوری وبسایتتون فیلتر نشده ولی کارتون عالیه ادامه بدین ..
شعر چیست؟
چیزی است که یک شاعر تنها می شناسد
شعر بیان آه نیست
و شاعر درد و دل کننده نیییست
آیا فرودست که نگارنده شاملش باشم
فقط به درد و دل نیاز دارم
این گونه اگر هر شخصی که از زندگی می نالد
شاعر محسوب می شود؟
اگر بنا بر این سخن باشد به ازای تمام انسان های روی زمین شاعر وجود دارد
شعر یعنی تولید جهانی که در آن شعور و خیال و اعتراض به دور از فضای رئال شکل بگیرد
در جهان نومدرنیست شعر آیینه است که
رو به لجنرزار نباید قرار داد
سورنا در بهترین حالت فقط می تواند رپر باشد
به عبارتی دیگر وسیله سرگرمی برای عام مردم
چرا که اهل قلم میدانند که شاعر هیچ کاری به عام ندارد ولی بهترین هنر را به وجود می آورند
این را آیندگان به خوبی تشخیص می دهند
و مختاری ها و گلشیری ها هدایت ها آن روز است که ارج نهاده می شوند میان عام
به نظرم آلبوم نگار گوش کنید تا منظور نویسنده رو بهتر متوجه شوید
صحبت از آینده می کنید و از گذشته مثال میزنید.برام یه مقداری عجیبه چون جالبه که تک تک افراد بزرگی که مثال زدین در زمان خودشون زیر بار انتقاد بودن.ولی به قول خودتون زمان تصمیم میگیره.و بابت عامه پسند بودن هم باید گفت عامه پسند و رپر پشت هم نمیتونن قرار بگیرن.با این حال برای درک بهتر بهتون توصیه میکنم از کارایی مثل ترک مرگ بهره ببرید.
پس هر شاعری هم که از درد اجتماع گفته شاعر نیست ؟
اگر شاعر هیچ کاری به عام نداشته باشد پس شعر زبانی رسا نخواهد بود ؟
در مجموعه گوزن و نگار ادبیات انتزاعی و خاص که به آن اشاره داشتید به زیبایی وجود دارد با این وجود که در عین حال یک جریان اجتماعی است .
بسیار نقد مفید و درخور تاملی بود و از این تلاش و ممارست شما برای شناساندن بهتر هیپ هاپ به جامعه نهایت تشکر را دارم .
بسیار زیبا واقعا لذت بردم از نقدتون
سلام، خیلی خوب و زیبا بود.
من خودم یکی از مخاطبان حرفه ای سورنا هستم و با خواندن این متن کلی چیزاهای جدید درک کردم که این نشانه ی قوی بودن متن و زحمت بسیار است.
ممنون از تفکر و قلمتون.
خسته نباشید بابت این متن.
یکسری ایراد های جزئی داشت توی متن که بچه ها گفتن و تصحیح کردین ولی من اشاره کنم توی تکست ” پشت این جنگ ها” سورنا میگه تا این چرخ بچرخه واسه مملکت آبال، نه آباد!
دم شما گرم ک حاج علیو درست به مرم معرفی میکنین♥
روایت خوبی بود؛ امیدواریم مصاحبه مجدد با علی سورنا عزیز داشته باشید. به شدت دلتنگیم! از قرار معلوم یک یا شاید دو زمستون دیگه برای شنیدن آثار جدیدش صبر کنیم و این آزار دهندس! کاش میشد دلیل اصلی کم کاری نسبی ایشون رو بدونیم!
منو ننم تو خیابون زاییده تورو ننت رو کدوم خشت پس انداخت
سلام.ممنون برای این بررسی زیبا،کسی نیستم که بخوام این بررسی رو نقد کنم.تلاش برای فهماندن شخصیت علی سورنا به عوام کار ساده ایی نیست.مخصوصا وقتی که خیلی به شدت کم از این خواننده یاد میشه یا تبلیغ میشه.تبلیغ شدن به این معنا نه که الکی بزرگ کنیم کسی رو.این شخص فوق العاده شخصیتی بزرگ تر از چیزی که اقشار بالا فکر میکنند، دارد،بهتر است روی شناساندن ایشان دقیق شویم.شاید از بچه پولدار ها،نفراتی باشند که در مقابل درک آثار علی سورنا عاجز نیستند…
متاسفانه امروزه حکومت با ایجاد فشار مالی و عاطفی به هنرمندانی هم چون آقای سورنا زندگی رو برای اونا سخت تر میکنن.
ولی خب ایشون خیلی بزرگ تر و سختی دیده تر از این صحبت ها هستند.
من همیشه آهنگ هاش رو دوست داشتم تا قبل از این به مردونه بودنِ آهنگ هاش فکر نکرده بودم
به نظرم قابلیت جابه جایی زن و مرد رو دارن و صرفا کلمه ی مرد تحت عنوان مَنِشِ مردانه نه خود جنسیت میتونه باشه
علی سورنا عالیییه
دمت گرم داش
سورنا ک خداااااااس
عالی بود
خداس ؟ منظورت خدای رپ ؟
منتظر بودم که ارتباط اهنگ های سورنا رو با اعتراضات این دو سال اخیر در متنتون پیدا کنم که متاسفانه اشاره نکردید بر خلاف عنوان متنتون.
ولی این جای خوشحالی داره که در رابطه با اثار سورنا قلم زده میشه
موفق باشید
این شخص عشق مویه جیگر مویه
گان دامارم بنیم
لاو یو
عالی.دست شما درد نکنه و خدا قوت
کل متن هزار بار تکرار شدن این دوتا موضوع بود “اشعاره سورنا از دل جامعه بیرون میاد” “فرق سورنا با باقی رپرا اینه که خودرش تجربه کرده و داره از دید خودش میگه”… چرا اینقد سعی دارین یه چیزیو هی تکرار کنید متنتون بیشتر بشه بگیم فلان
شعر چیست؟
چیزی است که یک شاعر تنها می شناسد
شعر بیان آه نیست
و شاعر درد و دل کننده نیییست
آیا فرودست که نگارنده شاملش باشم
فقط به درد و دل نیاز دارم
این گونههر شخصی که از زندگی می نالد
شاعر محسوب می شود
اگر بنا بر این سخن باشد به ازای تمام انسان های روی زمین شاعر وجود دارد
شعر یعنی تولید جهانی که در آن شعور و خیال و اعتراض به دور از فضای رئال شکل بگیرد
در جهان نومدرنیست شعر آیینه است که
رو به لجنرزار نباید قرار داد
سورنا در بهترین حالت فقط می تواند رپر باشد
به عبارتی دیگر وسیله سرگرمی برای عام مردم زمان خویش
چرا که اهل قلم میدانند که شاعر هیچ کاری به عام زمان خویش منظور از عام تمان قشر های جامعه می شود به جز قشری که مخاطبان حرفه ای ادبیات هستند
این را آیندگان به خوبی تشخیص می دهند
و مختاری ها و گلشیری ها هدایت ها آن روز است که ارج نهاده می شوند میان عام
کاش آلبوم نگار گوش میکردید
برای من و امثال من شعر و رپ و … فرقی نمی کند تنها معنی مهم است که به اندازه نیاز جامعه دارد.
همان مختاری ها و گلشیری ها کسی به یاد انها نیست اما در میان مردم این یاس ها و هیچکس ها و پیشرو ها هستند که شناخته شده هستند و مورد توجه قرار می گیرند.(منظورم نسل جوان است.)
من قشنگ یادمه اولین روزه هد زدنمو…
سورنا واقعا نقطه عطف افکار و زندگی و موسیقی و اعتراض من بود
همیشه یه بخشی از وجودم مربوط به سورناس
حالا وقت خواب نیست تو البوم مرد تنها بود نه اوار
خیلی خوب بود
کاش روزی بشه امثال صدای سورنا توو جامعه زیاد بشن
ممنون از تحلیل جامع و خوب
عالی و جالب بود
عالی و جالب بود
بررسی کاملی بود ممنون
نگار سال ۹۴ منتشر شد
حالا وقت خواب نیست از آلبوم مرد تنها هست
و سپاس بابت مطلب
یک روزی میرسه ک همه میفهمن این مرد چه آدم باارزشیه ، ولی میترسم اون روز خیلی دیر باشه .
خوب بود یه اشتباهات کوچیکی داشتی ولی کلا نقد خوبی بود
لطفاً آلبوم آخر سورنا که شامل سه تا آهنگ هم میشه رو گوش کن
اوج علی سورنا اونجاست …
علی بچه گرمساره
مقاله بسیار با ارزشی بود، همیشه برای خودم سوال بود چرا با وجود آثار اعتراضی رپر های دیگه، آثار سورنا برای من چیز دیگه هست، با خوندن این مطلب کاملا متوجه شدم که دلیلش چیه
در ضمن در بخشی از متن نوشتین که «قطعه «حالا وقت خواب نیست» از مجموعه «آوار» و «خاک سرخ» از مجموعه «مرد تنها» دو اثر مهمی است که …» هر دو ترک از آلبوم مرد تنها هستش.
تا این چرخ بچرخه واسه مملکت آبال!
مطلب بسیار مفید و بیشتر از اونجایی که تحلیل کردین که شنونده این نوع سبک اعتراضی و انتقادی بیشتر اقشار پایین دست هستن لذت بردم چون حالا من که تو پایین شهر زندگی میکنم بیشتر دوستانم که از همین طبقه هستن به این نوع سبک روی اوردن و خیلی بهتر میتونیم این درد هایی که خواننده میگه رو بفهمیم و درک کنیم چون تجربشون کردیم و یا دوستان و یا آشنایانی داریم که اونا تجربشو داشتن. در این شرایط بیمار جامعه با گوش دادن به این آهنگ ها احساس همدردی خاصی بین شنونده و خواننده به وجود میاد که دلنشینه …
واقعا خسته نباشید.خیلی خوب شخصیت سورنا رو بیان کردید. چیزی که خیلی ناراحتم میکنه اینه که هنوز مخاطبین رپ ارزش سورنا رو درک نکردند و اون جوری که سورنا باید دیده و شنیده می شد، متاسفانه نشد.
سلام و خسته نباشید.ازتون ممنون برای موشکافی شخصیت هنری علی سورنا و تمامی نگفته هایی که باید گفته بشه از این هنرمند واقعی تا روز به روز مردم ارزش سورنا رو برای فرهنگ هیپ هاپی بیشتر بدونند.فقط خواستم یادآوری کنم آلبوم نگار ایشون زمستان ۹۴ منتشر شد نه ۹۵.