بهشت و جهنم پشت میلههای زندان
نگاه به شرایط زندان و زندانیان، مسائل زیادی درباره وضعیت انسانهای یک جامعه ارائه میدهد؛ این شرایط را بهتر میتوان درک کرد اگر به زندان زنان کشورهای مختلف بنگریم.
زندگی مخفی؛ پر از ابهام؛ پشت دیوارهای بلند؛ آدمهای اینجا چه میخورند، میپوشند و میگویند؟ اصلا وقتی راهت رسیده به پشت این دیوارها، حق و حقوقی هم وجود دارد یا نه باید در هر شرایطی تحمل کنی، روزگار بگذرانی تا روزهایت تمام شوند و به جهان بیرون، جهان بازار و پارک بیایی؟ اینجا زندان است؛ روزها چگونه در زندان میگذرند؟
هر کشوری قوانینی برای زندان و زندانیان دارد اما اساسا زندگی پشت درهای الکترونیکی و میلهها آن قدر دور از چشمها بوده که نگاه به شرایط آن مسائل زیادی درباره وضعیت انسانهای یک جامعه ارائه میدهد. این شرایط را زمانی بهتر میتوان درک کرد که به زندان زنان این کشورها نگاه کرد. زنان بخشی از جامعه هستند که نیازهای خاص خود را دارند؛ گاهی همراه فرزندانشان دوران حبس را سپری میکنند و اینکه در بند زنان چه شرایطی جریان دارد ماجرای عجیبی است که روایتهای عجیبتری از یک ساختار را عیان میکند. همین سال پیش بود که انتشار عکسهایی از زندانهای سوئد کاربران شبکههای اجتماعی را شوکه کرد؛ زندانهایی که کم از خانههای درجه یک بسیاری از کشورهای دیگر نداشتند اما غیر از سوئد، نروژ و دانمارک که سالهاست زندانهایشان شهره خاص و عام است، جهانِ زندان زنان دیگر کشورها چه طور میگذرد
ژاپن، بهشت سالمندان تنها
هر جامعهای که جمعیتش رو به پیری است با چالشهایی مواجه است. در ژاپن که بیش از ۲۳ درصد شهروندانش بالای ۶۵ سال سن دارند چالشی شکل گرفته که پیش از این کسی نمیتوانست آن را پیشبینی کند: سالمندان مجرم. اما چرا تعداد مجرمان سالمند مخصوصا زنان در دهه اخیر به شدت در ژاپن بالا رفته است؟ تنهایی پاسخ این سوال است. بررسیهای سازمانهای دولتی ژاپن نشان داده است، بیش از نیمی از سالمندانی که حین دزدی از مغازهها بازداشت میشوند تنها زندگی میکنند؛ ۴۰ درصد آنها یا کلا خانوادهای ندارند یا به ندرت کسی را دارند تا با او صحبت کنند. علاوه بر این زنان سالمند از نظر اقتصادی ضعیف هستند و نه دولت و نه بخش خصوصی ساختاری را برای این افراد ایجاد نکردهاند به این ترتیب دستکم برای زنان سالمند ژاپنی، زندان یک بهشت است. زندانبانان زندانهای ژاپن که از جمله زندان زنان توچیگی که از زیرمجموعههای دادگستری کشور است، حالا تبدیل به پرستارانی شدهاند که بزرگترین دغدغهشان، بیاختیاری ادرار زندانیانشان است. همین موضوع باعث شده در چهار سال گذشته یک سوم زندانبانان بند زنان کارشان را ترک کنند.
براساس گزارشهای دیدهبان حقوقبشر، شرایط زندان این کشور تا سال ۱۹۹۵ شامل شکنجه، حبس بدون محاکمه و دسترسی بسیار محدود به وکیل میشده اما این شرایط اکنون بسیار تغییر کرده است. بر اساس گزارش Prison Insider، در حال حاضر ۵۰۰۰ زندانی زن در حدود هشت زندان به سر میبرند. زندانیان واقعی یعنی آنهایی که برای فرار از فقر و تنهایی مرتکب جرم نشدهاند روزگار متفاوتی را در حبس میگذرانند. اکثر آنها معتقدند محصولات مورد نیاز روزانه آنها مثل دستمال کاغذی آن قدر گران است که اغلب توانایی خرید آنها را ندارند. آنها قیمتها را تا چهار برابر بیشتر از بازار عادی تخمین میزنند. با این حال زنان زندانی نیازی به خرید اقلام خوراکی برای وعدههای غذایی ندارند. غذاهای زندانهای ژاپن یکی از باکیفیتترین غذاهای زندانهای جهان است. در تمامی وعدهها، سینی غذای زنان حتما شامل پروتئین، عمدتا ماهی، سبزیجات یا میوه میشود.
با این حال سازمانهای حقوقبشری از وضعیت زندانها در ژاپن بسیار انتقاد و آن را به حکومتی اقتدارگرا تشبیه میکنند. عمده مجرمان در ژاپن به حبس همراه با کار محکوم میشوند و به همین دلیل در دوران حبس مجبور به انجام کار برای ساعات طولانی (بیش از هشت ساعت در روز) هستند؛ کاری که حقوق آن بعد از پایان دوران حبس به آنها پرداخت میشود و مبلغ آن تقریبا یک سوم درآمد در بازرهای رسمی است. زنانی که در زندان کار میکنند با وجود اینکه از بیمه برخوردار نیستند اما در صورت آسیبدیدگی یا مرگ حین کار، خود یا خانوادههایشان غرامت دریافت میکنند. تولیدات این زندانیان معمولا به عنوان تولیدات بخش خصوصی (معمولا با برند میتسوکوشی) در بازار توزیع میشود.
روسیه؛ به جهنم خوش آمدید
زندانها در روسیه یکی از مخوفترین مکانها برای اصلاح مجرمان به ویژه زنان است. کار زنان زندانی (که عمدتا در خیاطخانههاست) آن چنان سنگین و طولانی است (۱۶ تا ۱۷ ساعت در روز) که بسیاری برای فرار از آن رگهای دستانشان را میزنند. بر اساس آمارهای رسمی، حدود ۵۹ هزار زندانی زن در زندانهای روسیه دوران حبس خود را سپری میکنند. نادژدا تولوکونیکاوا یکی از هزاران زندانی زن روسی است که درباره شش سال حبسش در زندان IK-14 گفته و به مجامع بینالمللی شکایت کرده است. زنان این زندان همگی به کار در خیاطی بزرگ آن مشغولند؛ زنانی آموزش ندیده که بارها انگشتان خود را قطع کردهاند اما هرگز غرامت و حقوقی بابت کارشان دریافت نکردهاند. با این حال با توجه به گستردگی روسیه، وضعیت زندانهای زنان در آن عمدتا به منطقه و سیاستهای فدرالی آن ناحیه وابسته است.
وضعیت عمومی در این زندانها اما توجه نکردن به مسائل بهداشتی، وضعیت بحرانی رسیدگی به زندانیان بیمار و کار اجباری است. زنان زندانی ۶ بار در سال میتوانند با خانوادههای خود به مدت ۷۲ ساعت دیدار داشته باشند. استفاده از رنگها (ملافه، لباس و…) برای زندانیان زن ممنوع است و به شرایط زنانگی (دوران پریود) به هیچ وجه در هیچکجا از آییننامههای زندان پرداخته نشده است. زندانیان هر ۶ ساعت یک بار اجازه استفاده از سرویس بهداشتی را دارند. غذا در زندانهای روسیه تعریفی ندارند. برای صبحانه و شام معمولا حریره و برای ناهار غذاهایی مانند سالاد کلم، آب، نمک در نظر گرفته شده است. سهم روزانه هر فرد مشتی شکر و ۲۰۰ گرم نان است. زندانیان یک بار در هفته اجازه شستشوی وسایل خود را دارند در حالی که زندانها معمولا به آب گرم مجهز نیستند و برای خواب معمولا زندانیان با یک پتو و روی تختهای فلزی بدون روانداز و بالشت شب را روز میکنند. کمبود مواد شوینده و جمعیت بالا در زندانها در بسیاری از زندانهای روسیه باعث میشود تا زنان معمولا هر دو سه هفته یک بار بتوانند از حمام استفاده کنند.
در این میان باید به نقش دولت در بازگرداندن زنان زندانی به جامعه هم نگاهی انداخت؛ اتفاقی که در روسیه به هیچوجه رخ نداده است. زندانی برای مردم روسیه یعنی مجرمی مادامالعمر. بیش از ۵۰ درصد جرم زنان زندانی روسیه، دزدی است اما زندگی این افراد پس از زندان عموما طوری پیش میرود که این افراد مجبور به تغییر شهر محل زندگی خود میشوند. زندان عامل فروپاشی زندگیهای بسیاری در روسیه است چرا که به محض اینکه یک زن (و در مقیاس کمتری برای مردان) به زندان میافتد همسرش از او جدا میشود و این توانایی را دارد تا حضانت بچه را برعهده بگیرد. پس از آزادی زنان زندانی معمولا به دلیل پیدا نکردن شغل باز هم درگیر امور غیرقانونی میشوند و اگر بدشانس باشند باز هم زندگیشان به زندان ختم میشود.
سوئد؛ زندانهایی که تعطیل میشوند
در کشورهای شمال اروپا از جمله سوئد که میزان جرایم بسیار پایین است زندانها بیشتر جنبه توانبخشی دارند و تجربه این کشورها ثابت کرده که تأثیر آنها به مراتب بیشتر از زندانهایی است که در سایر کشورها دایر است. زندانها در سوئد با وجود اینکه از زیرمجموعههای وزارت دادگستری هستند سازوکاری مانند سازمانهای رفاهی دارند. سوئد ۹.۵ میلیون نفر جمعیت و ۴۵۰۰ زندانی دارد که در حال گذراندن دوره محکومیت خود هستند. همزمان با کاهش تعداد مجرمان طی یک دهه اخیر ۵۶ زندان در این کشور تعطیل شده که با افزایش آمار جرایم مقامات سوئدی به فکر بازگشایی تعدادی از آنها هستند. مشکل عمده در زندانهای این کشور حمله روزافزون زندانیان به زندانبانان است. با این حال وضعیت زندانها و سیاستهای این مجموعه این سوال را ایجاد میکند که چه اتفاقی در زندانهای این کشور میافتد که معمولا مجرمی به آنها برنمیگردد؟
زندانهای سوئد مجهز به سالنهای ورزشی و اتاقهایی با دیوارهای رنگی هستند اما تفاوت عمده آن با زندان سایر کشورها، نیروهای آموزشدیده برای توانبخشی و اصلاح رفتار مجرمان است. این افراد معمولا دورههای روانشناسی را گذراندهاند و هر زندانی مأمور مستقیمی دارد که پیشرفت اخلاقی او را از نزدیک تحتنظر دارد. سوئد در حال حاضر ۴۵ زندان و ۳۰ بازداشتگاه دارد؛ هفت مورد از این زندانها، مجموعههایی زندانشکل هستند که همگی مختص مردان هستند. ۲۵ مجموعه دیگر که دو مورد آن مختص زنان است ساختمانهایی با کنترل کمتری نسبت به دسته اول هستند. ۱۶ زندان دیگر همگی «زندانهای باز» هستند که درهای آنها باز است و زندانیان اجازه دارند از آن خارج شوند و سر کار بروند. بازپروری مجرمان در سوئد باعث شده بیش از ۹۰ درصد افرادی که یک بار زندان را تجربه کردهاند دیگر گذرشان به این مجموعه نیافتد.
با نگاهی به این نمونهها میتوان این چنین گفت که حفظ حقوق زندانی و شأن او به عنوان یک انسان به ویژه پرداختن به ابعاد روانشناختی و به صورت خاص مسئله رضایت از خود در برابر زندانیان (همانطور که تجربه کشورهای شمال اروپا نشان داده است) تأثیر بیشتری بر کاهش جرم در یک کشور دارد. بهتر است سازمانهایی که به هر نحوی با زندانیان سروکله میزنند این شعار مسئولان سوئدی را همواره در ذهن داشته باشند:« اگر به یک نفر بگویی که نمیتواند بهتر از این باشند، او هرگز بهتر نمیشود اما اگر به او بگویی که میتواند او دستکم ممکن است تلاش کند».