در تاریکی خفه شو
امروز ۲۵ ژانویه زادروز آدلین ویرجینیا استفان وولف است. وولف از اعضای اصلی حلقه بلومزبری بوده و امروزه از او بهعنوان یکی از تاثیرگذارترین نویسندگان ادبیات مدرن یاد میشود.
ویرجینیا وولف در ژوئیه ۱۹۱۰، بعد از اقدام به خودکشی، در برلی هاوس (خانهای برای مراقبت از زنان با اختلال عصبی) بستری شد. وولف نامهای که در پی میآید را در همین دوران برای خواهرش، ونسا بل نوشت.
با اینکه میدانم میگویی اصلا برایت مهم نیست اما چند روز قبل میخواستم برایت بنویسم. در این مورد هم دوشیزه توماس من را فریب داد. بهنظرم میرسد دارند توطئهای بزرگ پشت سرم میچینند. چه قدر نسبت به هم بیرحمیم. یا باید تا نیمهشب با هم دعوا مرافعه کنیم، و [در آنصورت] ناهنجاریهای کلاریسا (خواهرزاده آیندهام)، که آنها را از چند نسل قبل خانواده بل که حسابی اهل نوشیدن بودند به ارث میبرد، به پای من نوشته خواهد شد. او (دوشیزه ت) نه نامههای من را میخواند نه از نامههای تو نقل قول میکند. اما من فکر میکنم تو میخواهی اینجا بمانم. از آنجا که مجنون طبقه بالا یک جورهایی کارش را به دادگاه کشانده او حالا وضعیت بسیار نابسامانی دارد؛ و هر کاری میکنم نمیتوانم مجبورش کنم به آرام حرف زدن. بنویس و توضیح بده.
نامه آخرت را حداقل ده بار خواندهام – آنقدر که دوشیزه بردبری (پرستار) مطمئن شده یک نامه عاشقانه است و بهنظر کنجکاو میرسد – نمیتوانم کلمهای برای آیندهام پیدا کنم… واقعا فکر نمیکنم بتوانم بیش از این تحمل کنم. دوشیزه ت جذاب است، و دوشیزه بردبری زن خوبیست، اما نمیتوانی تصور کنی دلم چقدر یک گپ روشنفکرانه میخواهد – حتی با تو. بهنظرم میرسد مذهب همهشان را ویران کرده. دوشیزه ت همیشه با نیایش در سکوت در حال رسیدن به کمال است. دوشیزه سامرویل (بیمار)، پریشانحالی است با یک سگ ناشنوا و دو صلیب به خودش آویزان میکند. دوشیزه ب میگوید صدای ناقوس کلیسا زیباترین صدای روی زمین است. او همچنین میگوید که ملکه پیر، ملکه مادر و ملکه حال حاضر نماینده بالاترین نوع زنانگیاند. آنها استعدادهای من را تکریم میکنند، حتی با اینکه خدا من را در تاریکی رها کرده. مدام در حیرت کار خدا هستند. ذهن مذهبی حسابی شگفتانگیز است.
با این حال، آنچه میخواستم بگویم این است که به زودی مجبور میشوم از پنجره بیرون بپرم. زشتی خانه تقریبا باورنکردنی است – سفید با لکههای سبز و قرمز. مابقی هم خلاصه میشود در خوردن و آشامیدن و در تاریکی خفه شدن.
خدای من! تمام کردنش چه رحمتی است!
حالا، عزیزکم، میدانی اگر مجبور شوی چهار هفته، اینجا تنها در تخت باشی چه حسی خواهی داشت. اما جر و بحث نمیکنم، چرا که نمیدانم اگر بودی چه میگفتی. در هر حال، من از سَوِج(۱) پیروی خواهم کرد.
من و دوشیزه ت مکالمههای طولانیای با هم داریم. طبیعت جذابی دارد؛ نسبتا هوسباز، و حتی شهوانی. اما اینجا هم، باز پای مذهب به میان میآید؛ و او یک زندگی معصومانه و بیعیب و نقص را در پیش میگیرد. ظاهرا متمول است و کمک به بیماران بیشتر برایش یک کار معنویست. به بسیاری از زنهایی که مشکلات عاشقانه داشتهاند پناه داده. آنها همیشه برای ناهار بالا میآیند و من برای تماشا کردنشان از تخت بیرون میزنم. در حال حاضر یک نفر طبقه بالاست و یک همسر نازا هم در راهرو. در مورد آنچه به شکایتهای ما مربوط میشود تدبیر حداکثری به کار میبندند و با پرسیدن این سوال از دوشیزه ت که آیا آنها دیوانهاند باعث میشوم گونههایش سرخ شود.
دوشیزه سامرویل دورههای شیدایی دارد. گاهی تمام رزها را میچیند و به کلیسا میرود. بعد، هفتهها ساکت است. الان ساکت است؛ و از نظر من بسیار عصبی. دیروز که با پاهای لخت و پتویی دورم به باغ رفتم دلیلی برای عصبی بودن داشت. دوشیزه بردبری زنیست که بیرون از پنجره دیدیاش و گفتی آدمکش بوده. موقع شام خیلی با او مهربان بودم، اما بعد از شام من را در تخت گذاشت، پرستار آموزشدیدهای هم است.
دوشیزه ت با تحسینی همراه با حیرت از تو صحبت میکند.طوری که لبخند میزنی، حرفهای عجیب میزنی – چگونه چشمهایت پُر میشوند از اشک – چه روح – و دستهای زیبایی داری. همچنین فکر میکند چگونه میتوانی به این زیبایی زبان انگلیسی را به تحریر دربیاوری! زبانت بسیار متناسب و رساست. ژولین (۲) جالب توجهترین کودکیست که او دیده. بدترین قسمت زندگیاش این است که کمی زیادی عاطفیست.
دو ساعتی در باغ بودم؛ و احساس میکنم حالم حسابی عادی است. احساس میکنم مغزم مثل یک گلابیست، برای رسیدنش باید تا سپتامبر صبر کرد.
چشم به راه دیدنت هستم. تنها اینجا بودنْ بیروحی میطلبد. زیاد بنویس. به کلایو (۳) بگو دوستش دارم. دیدارهای او روشنترین قسمت زندگیام است. باید دوباره بیاید.
قول میدهم حسابی معقول و منطقی رفتار کنم.
پینوشت:
۱) روانپزشک معتمد ویرجینیا وولف که ده سال زیر نظر او بود.
۲) فرزند ونسا بل
۳) همسر ونسا بل
*توضیح عکس: پرتره ویرجینیا وولف اثر ونسا بل
سلام خیلی ممنون بابت مطلب فوق العاده ای که گذاشته اید. از ترجمه خوب و انتخاب عالی آنهم درباره ویرجینیا وولف لذت بردم.