خسران ماندگار
به تازگی گزارشی منتشرشده است که حاکی از تلاشهای دولت جمهوری آذربایجان برای محو میراث فرهنگی ارمنی در این کشور است. هزاران کتیبه سنگی یکی از نمونههای این تلاش برای فراموشی تاریخ است.
شدیدترین حمله برای پاکسازی فرهنگی در قرن ۲۱ آن طورکه احتمالا تصور میکنید در سوریه اتفاق نیفتاده، بلکه در گوشهای از قفقاز در جریان بوده است.
بنا به گزارشی مفصل در مجله هنری هایپرآلرژیک دولت جمهوری آذربایجان ظرف ۳۰ سال اخیر درگیر پاکسازی سیستماتیک میراث فرهنگی ارمنی در کشور بوده است. سیمون ماقاکیان و سارا پیکمن، نویسندگان گزارش میگویند این تخریب رسمی، اگرچه پنهانی آثار هنری و مذهبی از آنچه داعش در انفجار شهر باستانی پالمیرا کرد هم فراتر میرود.
ماقاکیان، که در آمریکا علوم سیاسی درس میدهد، اقدامات جمهوری آذربایجان را «بزرگترین نسلکشی فرهنگی قرن ۲۱» مینامد. او در کودکی از ماجراهای سفر پدرش به منطقهای زیبا و رازآلودای به نام جلفا میشنید. منطقهای در کرانه رود ارس، در نخجوان آذربایجان، که بزرگترین گورستان باستانی ارمنی را در خود جای داده بود. بازدیدکنندگان آن طی قرنهای متمادی از شکوه این مکان دورافتاده میگفتند.
حدود ۱۰ هزار خاجکار یا چلیپاسنگ در این گورستان بود، که عمر قدیمیترینشان به قرن ششم میلادی میرسید. این سنگ گورهای منحصر به فرد در سنت ارمنیان، از تختههای بلندی به رنگ خاصی بین صورتی تیره و زرد ساخته شدهاند و رویشان صلیب، صحنهها، نمادها و نقوشی تزیینی حکاکی شده است. زمانی که شوروی در دهه ۱۹۲۰ رسما مناطق ناگورنو قرهباغ و نخجوان را تشکیل داد، پس از دههها غارت دیگر کمتر از ۳ هزار خاجکار باقی مانده بود. تخریبهای دورهای هم که بعدتر آمد باعث شد یونسکو در سال ۲۰۰۰ دستور حفظ این آثار تاریخی را بدهد.
«اشکهای تازه ارس»، فیلم کوتاهی اثر سیمون ماقاکیان و سارا پیکمن که نمایشگر تخریب جلفاست.
اما این دستور یونسکو اثر ناچیزی داشت. در ۱۵ دسامبر ۲۰۰۵ خلیفه کلیسای ارمنی شمال ایران؛ اسقف نشان توپوزیان، از آن سوی ارس توانست از سربازان جمهوری آذربایجان فیلم بگیرد که چه طور به جان آثار سنگی به جای مانده در جلفا افتادند و بقایایش را بار کامیون کرده و در ارس خالی کردند.
این تصاویر را میتوان در فیلمی به نام «اشکهای تازه ارس» روی یوتیوب دید، تصاویری بسیار تکاندهنده است. عکسبرداری ماهوارهای نشان میدهد که در سال ۲۰۰۳ این منطقه ناهموار بوده و سازههای کوچکی در سطحش پراکندهاند. اما در سال ۲۰۰۹، دیگر همه چیز با خاک یکسان شده است.
دولت جمهوری آذربایجان مانع از ورود بازرسان بین المللی به این منطقه میشود، به سوالات مطرحشده پاسخ نمیدهد و میگوید نخجوان در طول تاریخ هرگز ساکنانی ارمنی نداشته است. چنین رویکردی تایید مستقل وقایع را دشوار میکند، اما در عین حال حجم مستنداتی که ماقاکیان و پیکمن ارائه میدهند باعث میشود که شکی که در قبول در آن نداشته باشیم. بحث آنها این است که آنچه در جلفا شده، مرحله آخر از کارزاری بزرگتر برای انکار تاریخ ارمنی و مسیحی نخجوان بود.
با توجه به اهمیت اندکی که جامعه بینالملل به این ماجرا داده، بیشتر مستندات گزارش محصول کار افراد منفرد است، نه نهادهای رسمی.
آرگام آیوازیان، پژوهشگر هنر ارمنی در سال ۱۹۸۱، در کنار یک خاجکار قرن چهاردهمی در نزدیکی زادگاهش.
آرگام آیوازیان، پژوهشگر و مورخی محلی که اکنون در ارمنستان در تبعید است، بین سالهای ۱۹۶۴ تا ۱۹۸۷، از ۸۹ کلیسای ارمنی، ۵۸۴۰ خاجکار و ۲۲ هزار سنگ قبر عکاسی کرد. گزارش ماقاکیان و پیکمن میگوید همه اینها اکنون نابود شدهاند.
اکرم آیلیسی، نویسنده آذربایجانی که قبلا چون چهرهای ملی بود، پس از انتشار یادداشتهای انتقادیاش از سال ۲۰۱۳ عملا در حبس خانگی است. او اولین بار در سال ۱۹۹۷ در تلگرافی به رئیس جمهور وقت آذربایجان به این «خرابکاری شریرانه» اعتراض کرد و گفت: «چنین اقدامات بی معنایی از طرف جامعه جهانی به عنوان بی احترامی به ارزشهای اخلاقی و مذهبی دیده خواهد شد.»
استیون سیم، یک اسکاتلندی علاقمند که بارها به منطقه سفر کرده و ظرف ۳۵ سال بیش از ۸۰ هزار عکس و اسلاید تهیه کرده و صدها کتاب مرتبط، از جمله بسیاری از آثار آیوازیان را دارد، میگوید گزارش مجله هایپرآلرژیک ارزش هنری آنچه از دست رفته را به خوبی شرح نمیدهد. او میگوید معماری ارمنی در عین ظاهر ساده، ساختاری بسیار پیچیده دارد که میتواند نوسانات منطقه را تاب بیاورد. او میگوید کلیساهای کوچک ارمنی را میتوان به جای ساختمان به مجسمه تشبیه کرد؛ سازههایی یک تکه و گنبددار که انگار آنها را از سنگ قالب گرفتهاند.
سیم میگوید خاجکارها مختص این منطقهاند و معنای نمادها و نشانهایشان در طول زمان رنگ باخته است. خسرانی که در جلفا بیشتر هم احساس میشود. جایی که بر لوحهای سنگی در کنار نقش صلیب، تصاویری از زندگی روزمره در قرون وسطی نقش بسته بود، آدمهایی سوار بر اسب، جامهایی در دست، لمیده در باغ، غذاهای روی سفره، در کنار موجودات عجیب افسانهای، از جمله یک جانور چهار پای سمدار و بالدار، با دو بدن و یک سر. سیم میگوید: «من هزاران خاجکار را در ارمنستان دیدهام و تنها روی یکی چنین جانور از تلفیق دو تن و تک سر بود. در جلفا آن را روی همه خاجکارها میدیدی.»
تخریب پالمیرا به دست داعش به درستی به عنوان جنایت جنگی به رسمیت شناخته شد، خسرانی عظیم برای مردم سوریه و انسانیت. ماقاکیان امیدوار است که ارمنیها و آذربایجانیها متوجه شوند که آنچه رخ داده جنایت یک رژیم بی رحم علیه همگان است. داوری علمی گزارش ماقاکیان را یک مورخ آذربایجانی انجام داده، کسی که خواسته برای امنیت خودش ناشناس بماند. این مورخ آذربایجانی گفته است که این گزارش «برای همه ما است، صرف نظر از قومیت و مذهبمان»، و به ویژه برای آذربایجانیهایی است که وجدانشان را از دست نداده و تسلیم نکردهاند.
همهسوگ، رنج ،غربت ،حرمان(هاهاهاها)__شادی،لذت،وصل،کامیابی هاکه تبدیل شده اندبه
حرف،شعر،افسانه وبعدحاصل شده اند نقاشی روی سنگ و…نمادوآیین…
خواهدرسیدبه فرزندان”انسان”به ربات های آینده به موجودات ماورای باهوش.
برای ON HA اینها هیچ ارزشی ندارند.چون جنس شان متفاوت ازانسان است
چنان که براانسان طبیعت ارزشی ندارد.
دوه اویناسا قار یاغار
اول از جنایت نسل کشی قومک فارس هم بگو
سیاست تخریبی یه دولت مستبد چه ربطی داره به منازعات قومی؟ نسلکشی یا پاکسازی فرهنگی و قومی اساسا و تحت هیچ شرایطی قابل دفاع نیست که حالا بخواد گفتن از یکی به معنی تایید دیگری باشه. این مشکلیه که به طور کلی در مواجهه با نسلکشی ارامنه وجود داره و از دو تا مشکل ناشی میشه: الف) قومی دیدن شدن این فاجعه تاریخی که گویی منازعه مابین ترکان ساکن آناتولی و ارامنه بوده است و نه سیاستی مشخص در برنامه ملتسازی امپراتوری عثمانی که تاریخاً ساختی فراملیتی داشت؛ و ب) این تصور اشتباه که سخن گفتن از جنایاتی که ادعا میشود گروههایی از ارامنه به صورت سازماندهی شده نسبت به ساکنین ترکتبار آناتولی و قفقاز روا داشته اند لزوما باید همراه با انکار واقعیت تاریخی نسلکشی ارامنه باشد. (همون طور که از فحوای نظر استاد محمدرضا هم برمیآد).
در مورد «نسلکشی قومک فارس[کذا]» هم که اشاره فرمودید (گرچه نمیدانم دقیقا به چه چیز ارجاع میدید) هم به فرض صحت کلام شما، باز عین این دو مشکل بالا صادق خواهد بود.
از تخریب وحتک حرمت مساجد در قره باغ از نسل کشی خوجالی و…. بدست ارمنیهاچرا چیزی نمی نویسید
آدم هاو حماقت ها… روایتی بی پایان…