skip to Main Content
در مورد چیزی که آن را نمی‌بینیم
اسلایدر فرهنگ پیشنهاد میدان

گفتگو با مصطفی m0si3m درباره رپ دری

در مورد چیزی که آن را نمی‌بینیم

چقدر رپ دری را می‌شناسیم؟ بهروز آقاخانیان با مصطفی، رپری از اتباع افغانستان و ساکن ایران در مورد رپ دری و تاثیر مهاجر بودن بر رپ‌کردنش گفتگویی کوتاه کرده است.

چند سالی است روی یوتیوپ به طور پراکنده ویدئوهایی از رپرهای دری می‌بینم. تعدادی از آنها در افغانستان هستند، تعدادی در ایران و بقیه در اروپا و امریکا. گاه درباره مشکلات مهاجرت و جامعه پیرامون خود می‌خوانند و گاه در مورد شکست عشقی. گاهی همدیگر را «دیس» میکنند و گاهی از رفاقت‌هایشان می‌خوانند. اما چقدر مردم کوچه و خیابان یا حتی مخاطبان رپ فارسی آن را می‌شناسند؟ رپی که زیر پوست شهر جریان دارد و روز به روز درحال پیشرفت است. با رپر دری مصطفی معروف به Mosi3m در همین‌باره گفتگو کردم.

می‌توانی خودت را معرفی کنی و بگی چند سال است که رپ می‌کنی؟

اسمم مصطفی است. ۲۳ سالم است و از اتباع افغانستان. کرج به دنیا آمدم و الان با خانواده‌ام در صفادشت زندگی می‌کنم.

اینکه در شروع مصاحبه خودت را به عنوان «اتباع افغانستان» معرفی می‌کنی جالب است. تو در ایران به دنیا آمدی و بزرگ شدی. در صحبتی که از قبل داشتیم نگفته بودم که قرار است در مورد رپ افغانستان هم صحبت کنیم.

درست است. من ایران به دنیا آمدم و همیشه اینجا زندگی کردم. لهجه تهرانی را هم به خوبی صحبت می‌کنم. شاید علتش حس تعلق به مردم افغانستان باشد یا حس جدا افتادگی از جامعه‌ای که در آن هستم. اوایل که کاری آماتور می‌زدم هم به تهرانی رپ می‌کردم. ولی بعداً ترجیح دادم دری بخوانم. هم بخاطر همین حس تعلق و هم برای پیشرفت موسیقی رپ افغانستان. گرچه که رپ دری هم همان رپ فارسی است و فرق چندانی ندارند. هیپ‌هاپ را نباید صرفاً به زبان خاصی محدود کرد. مهم حرف‌هایی است که زده می‌شود.

گفتی حس جدا افتادگی از جامعه داری. می‌شود بگی الان چکار می‌کنی و فکر می‌کنی این حس از کجا می‌آید؟

من اگر در خیلی از کشورهای دیگر غیر از ایران به دنیا می‌آمدم شهروند آن کشور بودم و مثل مردم همان کشور با من برخورد می‌شد. اما در ایران از نظر قانونی یک مهاجر هستم که تنها با کار کردن حق اقامت و زندگی‌کردن دارد. علاوه بر این خیلی از برخوردها در جامعه از سوی دوستان ایرانی همراه با حس پوچ نژادپرستی و نگاه‌های سنگین و بالا به پایین است که دائماً روی شانه‌های ما سنگینی می‌کند. همه اینا را بگذارید در کنار چیزهای دیگر مثل دریافت یارانه و باز کردن حساب بانکی که برایمان ممنوع است. من تا کلاس دوم دبیرستان در رشته کاردانش کامپیوتر درس خواندم. اواسط سال بود که مدیر مدرسه به من گفت بخشنامه آمده است که اتباع خارجی نمی‌توانند رشته کاردانش بخوانند و من را از مدرسه انداختند بیرون. بعد از آن دیگر درس را ادامه ندادم و الان هم شغلم خیاطی است.

همچنین بخوانید:  تولید زندگی با جملات قصار

این قضیه ماندن از درس خواندن تاثیری هم روی گرایشت به رپ داشت؟

من قبل از آن به خاطر علاقه‌ای که داشتم کارهای کرده بودم ولی وقتی آن اتفاق افتاد تصمیم گرفتم تلاش بیشتری کنم و حرفه‌ای‌تر رپ کنم. شاید بشود گفت از رپ به عنوان سلاحی برای بیان خودم استفاده کردم.  

پس باید مدت زیادی باشد که طرفدار رپ هستی.

من هشت یا نه سالم بود که از طریق یکی از دوستام با آهنگهای ساسی مانکن آشنا شدم و سبک خواندنش برام جالب بود. مدتی که گذشت تو گوشیِ یکی از اقوام آهنگ هیچکس و زدبازی را دیدم. آن آهنگی که می‌گفتند «هیچکس و زدبازی امشب باهم واسه هر ایرانی حرف دارن» یا آهنگ «اینجا تهرانه» هیچکس که خیلی دوستش داشتم. اما وقتی واقعاً به رپ علاقه‌مند شدم که بهرام را شناختم. آهنگ «اینجا ایرانه» را اولین بار از او شنیدم. خیلی روی من تاثیر گذاشت. به دلیل اینکه که برخلاف موزیک‌های لس‌آنجلسی که آن موقع مد بودند، آهنگی بود که بی‌پرده و بی ‌واهمه داشت حقایق را می‌گفت. انگار داشت حرف‌های دل من را می‌زد.

پس با این اوصاف بیشتر تحت تاثیر رپ فارسی بودی تا رپ دری. در ادامه چی شد؟

آره. جمعیت رپ دری الان رو به افزایش است ولی قبلا تعداد انگشت‌شماری بودند. علاوه بر این همین الان هم تعداد خیلی کمی از آنها هستند که واقعا از رپ و قافیه و فلو سر در بیاورند. امیدوارم افرادی که جدی‌تر و حرفه‌ای‌تر هستند تعدادشان در رپ دری بیشتر شود. اولین‌بار سال ۹۱بود که با دوتا از پسرخاله‌هایم رفتیم استودیویی در ستارخان که ضبط کنیم ولی خب قضیه کنسل شد. بعدش در سال ۹۴ با چند نفر دیگر که در رپ دری فعال بودند گروه «قلم» را تشکیل دادیم. به این شکل که اول کارهای همدیگر را در شبکه‌های اجتماعی دنبال می‌کردیم و کم‌کم با هم ارتباط گرفتیم. بعضی از اعضا رپ می‌خوانند و دو نفر هم آهنگ می‌سازند. حاصل کارم تا به حال چند تک آهنگ با گروه، یک آلبوم بنام “Everything is OK” در سال ۹۶ و چند تا تک آهنگ دیگر است.

آیا در افغانستان رپ خواندن به زبان‌های دیگر هم رایج است؟

خب رپ به زبان پشتو هم وجود دارد ولی خیلی خیلی کم. غالباً رپ دری است و رپرهای شناخته شده‌تر علاوه بر خود افغانستان در ایران و اروپا زندگی می‌کنند.

با این حساب فکر می‌کنم مهاجرت و پراکندگی جغرافیایی یکی از ویژگی‌های رپ افغانستان به حساب می‌آید. آیا این قضیه تاثیری بر ترانه‌ها گذاشته است؟
درست است. موضوع مهاجرت مثلاً نسبت به رپ فارسی بسیار بیشتر است. به قول معروف ما در هر کجا غیر از افغانستان باشیم غریبیم. به هر حال هرکجا باشیم افرادی هستند که تفکرات نژادپرستی دارند و مهاجران را آزار می‌دهند و این تاثیرش را روی آثار می‌گذارد. اما رپ زیرزمینی و در واقع هیپ‌هاپ افغانستان هم در نهایت هیپ‌هاپ است و رپر در هر کجا که باشد برخلاف جهت شنا می‌کند و برضد نظم موجود می‌خواند و این موضوعی که در هر کجای جهان ثابت است. البته رپ دری هم سبکی نزدیک سبک جریان اصلی دارد که شاید برای کسانی که در اروپا هستند بهتر باشد. مثلاً از تصویر جنسی زن‌ها در ویدئوها استفاده می‌کنند که بیشتر جذب مخاطب کنند.

همچنین بخوانید:  ما واقعی هستیم، بدون سانسور

علاوه بر مشکلات شناخته‌شده‌ای که دوستان افغانستانی با آن درگیر هستند. در یکی از آهنگ‌هایت بنام آسمان آبی که با رپری بنام «کلاک» ساخته‌اید به اتباعی که در جنگ سوریه شرکت می‌کنند هم اشاره کرده‌اید. در این مورد چه نظری داری؟

درست است. یادم است وقتی کلاک پیشنهاد این آهنگ را به من داد مردد بودم. چون خیلی واضح اعتراض کرده بودیم و شاید خیلی‌ها با آن ارتباط برقرار نمی‌کردند یا بهشان برمی‌خورد. ولی گفتم هیپ‌هاپ است و همین دردسرهایش. آدم باید حرفش را صریح و بدون لکنت بزند. نظر شخصی من این است که اینجا اتباع باز هم قربانی سیاست بودند. اول که فشارهای داخلی و بعد هم مجبور می‌شوند راهی برای کسب درآمد پیدا کنند و چه چیزی بهتر از سوریه. پولی خوبی هم در ماه برای آن می‌گیرند. عده‌ای هم میگویند اعتقاد داریم و برای دفاع می‌رویم ولی من می‌گویم چرا برای مبارزه با دشمن به افغانستان نمی‌روید و آنجا نمی‌جنگید.

من سال‌های زیادی است که به عنوان مخاطب و علاقه‌مند در فضای رپ فارسی حضور دارم. ولی به ندرت خبری از رپ دری در فضای رسانه‌ای است. در حالی که رپرهایی مثل تو هستند که اصلاً در ایران متولد و بزرگ شده‌اند.

خب رپ فارسی قدیمی‌تر و حرفه ای‌تر است و خیلی بیشتر جدی گرفته شده تا رپ دری. از طرفی ما مهاجریم و اوضاعمان زیاد خوب نیست که بخواهیم امکاناتی که بعضی بچه‌های رپ فارسی برای ضبط، ساخت ویدئو و پخش دارند را فراهم کنیم. علاوه براین رپ دری رسانه‌ای قوی ندارد یا بهتر بگویم اصلاً هیچ رسانه‌ای ندارد. وارد شدن به رسانه‌های رپ فارسی هم کار ساده‌ای نیست. گروهی همان نگاه از بالا به پایین را دارند و ممکن است حمایت نکنند. سایت‌های شناخته‌شده مثل رادیو جوان هم کلی پول می‌گیرند تا حمایت کنند. ولی من خودم به شخصه قصد دارم که خیلی حرفه‌ای‌تر رپ را دنبال کنم. امیدوارم در آینده بیشتر از رپ دری بشنویم.

 

This Post Has 6 Comments
  1. من خودم رپر دری هستم و کلا از رپ دری حمایت نمیشه !!!
    حالا چند تا پیچ اینستاگرام هست که حمایت میکنن ولی به کلی نیست !!! ریچا و مُصَمَم از رفقای رپ من هستن !!!

  2. متاسفانه من تاحالا رپ دری گوش نکردم ولی این رو میدونم که هیپ هاپ یعنی برابری و برای عدالت و برابری و برادری میجنگه . و خیلی تاسف خوردم که بعضی ها نگاه از بالا به پایین دارند.

    رپ دری فغان افغان هاست تا گوش های کر متعصب را شنوا کند.

  3. سطح رپ دری از نگاه تکست و از نگاه فلو مطابق با رپ آمریکایی است من خودم شخصا رپ دری رو بیشتر از رپ فارس دوست دارم و از شنیدنش لذت می برم فقط یه حیف کوچیک. امکانت ندارند وضعیت مالی خوبی ندارند حمایت نمی شن و …

    چیز زیادی نمی گم

  4. مصطفی جان شاید نه حتما اگر ما نبودیم دیگر سوریه ای نبود
    که ناراحت رفتنشان باشی به نظرم درک درستی نداری نسبت به این موضوع و اشکالی نداره همیشه نمیشه خوب بود
    همینطور که میدونی همه آدمیم
    مثل این می مونه که همسایه دیوار به دیوار ات ازت کمک بخواد و تو هیچ کمکی نکنی
    اگه نظر منو بخوای افغانستان مشکلی نیست که با جنگ یا مدافعان حرم برن به افغانستان تا این مشکلات حل بشه بلکه باید به دست خود مردم عوض بشه باید برای چیزی که میخوان جان بر کف تر بجنگن با سختی ها

  5. ب ما بگوئید افغانی !
    افغانی ب معنی مدافح حرم تشنگان امنیت شیر زنان قدرت دلاوران غیرت و جوانان فداکار شناخته میشوند ما در زبان افغانی هستیم ولی در گمان همه نظرهایتان ما مردمی از جنس سنگ و و در دلهایمان پر از درد های فراوان هستیم ک هر چی گویم کم گفته ایم !
    افتخار میکنم ک افغانی هستیم ب نام افغانی دفن میشوم و ب یاد افغانی زنده ایم

  6. “به پدرم نگویید افغانی
    چپ چپ نگاهش نکنید
    او سی و پنج سال رنج کشیده است
    به ما نگویید وطن دار…
    وطن جایی است که آدمی را دوست داشته باشند
    ما مهاجریم
    مهاجرین بیهوده”
    (امان الله میرزایی- شاعر افغانستانی)

    برای این نگاه بالا به پایین نژاد پرستانه متاسفم مصطفی. برای همه رنجهایی که در این کشور کشیدی، برای تبعیضی که با آن بزرگ شدی، برای درس و تحصیلت که نا تمام ماند، برای هنرت و صدات که دیده و شنیده نمی شود… برای همه اینها متاسفم.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

Back To Top
🌗