شکلک برای گفتگو
استفاده از ایموجی در پوسترهای جشنواره تاتر فجر امسال بسیاری را شگفتزده کرد و انتقادهای زیادی دربر داشت. منتقدان میگویند این پوسترها نشانی از هنر تاتر ندارند و بیشتر به درد بازیهای کامپیوتری میخورند. با این حال طراح پوسترها میگوید آنها در راستای ایده جشنواره یعنی «گفتگو» طراحی شدهاند. اما استفاده از آنها در جشنوارهای که ویترین تاتر کشور است چه تداعیهایی میتواند داشته باشد؟
بزرگترین و اصلیترین گردهمایی تاتری کشور یعنی جشنواره تاتر فجر از فردا شروع میشود. سی و ششمین دوره جشنوارهای که قرار بود ویترین تاتر کشور و بنا به گفته دبیر کنونی، امکانی برای یک قرار فرهنگی در کل منطقه باشد. در گذر سالها جشنواره تاتر فجر تغییرات بسیاری کرده است. از نمایشهای با تم انقلابی و رنگ و بوی مذهبی در سالهای اول پس از انقلاب ۵۷، به نمایشهای دفاع مقدسی و ملی و میهنی در پی جنگ و بعدتر بینالمللی شدنش هم تغییرات دیگری را رقم زدند. ساختار جشنواره و شکل فراخوان و شرکت آثار نیز بارها عوض شد. کشمکش بین رقابتی بودن و نبودن و یا دعوا بر سر این که تولیدات سال گذشته در جشنواره باشند یا درگیری برسر چشم انداز سالهای آینده. بخشهای دانشجویی و دانشاموزی و … هم آمدند و رفتند و در نهایت جشنواره هنوز هم معلوم نیست به چه شکلی برگزار میشود. اگر مصداق همان ضرب المثل «هر که آمد عمارت نو ساخت»، در ساختار این جشنواره باشد در انتخاب و تغییر دبیران مصرع دیگر را پیش می کشد که «رفت و منزل به دیگری پرداخت». دبیران متعددی در این جشنواره آمدند و رفتند و نماندند. سعید اسدی دبیر دو دوره پیشین دو دوره پیاپی دوام آورد. در جشنواره ای که همه از دبیری دائمی و یا دورههای سه ساله برای آن سخن میگفتند کسی نتوانسته است این ایده را اجرایی کند. هر چند که دبیر کنونی برنامهاش برای جشنواره تاتر فجر یک ساله نیست.
در جشنوارهای که هر سال همه چیز آن تغییر میکند و هر دوره مثل کارتون بارپاپاپا عوض میشود عنصری همواره ثابت وجود دارد؛ بد سلیقگی در انتخاب پوستر.
اما در تمام این سالها با کمی اغماض میتوان یک چیز را دستنخورده پیدا کرد. در جشنوارهای که هر سال همه چیز آن تغییر میکند و هر دوره مثل کارتون بارپاپاپا عوض میشود عنصری همواره ثابت وجود دارد؛ بد سلیقگی در انتخاب پوستر. اگر چند سال پیش آن هنرمند چندوجهی پوستری را طراحی کرد که تا کلهپزی هم مضحکه شد، طراح پوستر این دوره همه را شگفتزده کرد.
رونمایی از ایموجی
شنبه ۲۳ دی نشست خبری جشنواره تاتر فجر برگزار شد و رونمایی از پوستر جشنواره، خبرنگاران را توجیه کرد که آنچه میبینند را تا انتهای جلسه باید باور کنند.۶ پوستر در رنگها و طرحهای مختلف رونمایی شد. سیامک فیلیزاده طراح این پوسترها از پیشینه کاری خود در طراحی پوستر پنج دوره جشنواره فیلم فجر گفت و این که آزمون و خطاهایش را کرده است و دنبال پیچیدهگویی نیست و در همین راستا با توجه به مفهوم محوری مد نظر دبیر یعنی گفتوگو، به این ایموجیها برای طراحی پوستر جشنواره رسیده است. «من ایموجیها را بازنگری کردم تا به شش ماسک که نشاندهنده شش ژانر، شش حس یا شش نقطهنظر یک کارگردان، نویسنده یا بازیگر است برسم. جشنواره پوستر واحدی ندارد و پوسترهای ششگانهاش میتواند دربرگیرنده نگاه یک هنرمند باشد به مسائل مختلف جامعهاش. در مورد رنگش هم دوست داشتم انرژی خوبی را منتقل کند. این پوستر جشنواره است و قطعا من میفهمم که طراحی پوستر یک تئاتر خاص با طراحی پوستر برای جشنواره فرق دارد.» با این حال توضیحات فیلیزاده خبرنگاران را قانع نکرد و واکنشهای مخاطبان در فضای مجازی و رسانهها به این پوسترها هنوز هم ادامه دارد.
قباد شیوا از استادان طراحی گرافیک میگوید فیلیزاده خودش با او تماس گرفته و پوسترها را هم فرستاده و همان توضیحات درباره سادگی را داده اما شیوا قبول نمیکند و اضافه میکند «سادگی که یکی از اصول کار هنری است، یک بحث است و شخصیتِ کار یا همان دیزاین پرسونالیتیِ کار، یک بحث دیگر. این ایموجیها ابدا شخصیت تئاتری ندارند. تئاتر هنری اکسپوز است و با خون و پوست هنرپیشه پیوند دارد، اما این پوسترها نشانی از این هنر ندارند و چیزی مانند بازیهای کامپیوتری را نشان میدهند.»
ماجرا فقط محدود به انتقاد اهل فن نماند و در این میان حتا روزنامه کیهان هم این پوسترها را در شان رویدادی منتسب به پیروزی انقلاب نمیداند و این پوسترها را نمادی از بیحرمتی متولیان این رویداد به جشنواره تئاتر فجر و مخاطبان میداند. واقعا چه اتفاقی افتاده است؟ ایموجیهایی که در فضای دیجیتال اینقدر محبوبند چرا اینجا مضحک شدهاند؟
ماجرا چیست؟
بحث بر سر ایموجیها و استفاده آنها در پوستر بزرگترین و اصلیترین جشنواره تاتر کشور است. ایموجیهایی که در سال ۲۰۱۵ هر روز ۹۰ درصد جمعیت آنلاین جهان بیش از ۶ میلیارد از آنها را برای هم میفرستند و یا در مکالمات دیجیتالی خود استفاده میکنند. از میان این شکلکها حتا یکی از آنها به عنوان کلمه برگزیده سال ۲۰۱۵ از طرف لغتنامه آکسفورد معرفی شد. ایموجی صورتک خندان با اشک شوق. بدون صدا، بدون کلمه و حرف. تصویر میخواهد همه آن چیزی را انتقال دهد که برای همه فهم یا احساسی یکسان ایجاد کند. حتا داستانها و رمانهایی هم نوشته شده که بدون هیچ کلمهای تنها ایموجیها روایتگر آن قصهاند. کلمات و توصیفات به شکلکهایی خلاصه شدهاند. شکلکهایی با بیش از ۶ میلیارد استفاده که به گفته نویسنده یکی از این رمانها روشی جدید برای مشاهده دنیای پیرامونند.
این ایموجیها ابدا شخصیت تئاتری ندارند. تئاتر هنری اکسپوز است و با خون و پوست هنرپیشه پیوند دارد، اما این پوسترها نشانی از این هنر ندارند و چیزی مانند بازیهای کامپیوتری را نشان میدهند.
ادامه داستانهای مصور برای انتقال یک صحنه یا کنش حالا در یک ایموجی خلاصه شده است. وقتی که در ادامه و یا واکنش به دیگری از ایموجی استفاده میکنیم دلالتهای خاص خودش را پیدا میکند. همچنان که ایموجیها و دریافتی که از آنها می شود به شدت وابسته به بافتی و زمینهای است که در آن استفاده میشوند.
استفاده از آنها در جشنوارهای که ویترین تاتر کشور است چه تداعیهایی میتواند داشته باشد؟ کافی است نگاهی به تاتر کشور در سال گذشته داشته باشیم تا خیلی هم از این پوستر برای ویترین سالانه تاتر کشور برآشفته نشویم. ایموجیها که بیشترین سهم را در کنار زدن کلمات دارند حالا قرار است نشانهای از وضعیت تاتر کشور باشند. تاتری که شبیه بازیهای آتاری و رایانهای شده است.
بنا به گفته طراح پوستر جشنواره این ایموجیها دقیقا در راستای ایدهای است که دبیر جشنواره دارد؛ گفتگو. او برای نشان دادن این ایده از المانهایی استفاده کرده است که به گمان او در حال حاضر بیشترین نقش را در ارتباطات فردی دارند.
جستجو و گفتگو؛ گفتگو و جستجو
مهندسپور سال گذشته در همین روزها و در مصاحبهای درخشان با ایسنا از بیمعنی بودن اجرای تاتر برای خودش گفت و اینکه میبیند تاتر دارد بیمعنی میشود و به یک پدیده ضداجتماعی تبدیل شده است. این که تاتریها باید با یکدیگر گفتگو کنند و خصوصیسازی چه بلایی بر سر تاتر ایران و نفلهکردن آن به قیمت سرگرمی و انتفاع عدهای آورده است و چطور همه چیزش را با تماشاگر خریدار بلیطهای گرانقیمت تنظیم میکند. به نظر میرسد حرفهای طراح پوستر با توجه به گفتگوی مهندسپور صادقانه است و پوستر جشنواره کار خودش را میکند. پوستری که سعی دارد ضد اجتماعی نباشد. میخواهد مثل تاتر این سالها بیمعنی باشد و گفتگو را به شکلکهایی تقلیل داده است. شکلکهایی که به گفته خود طراح مهمترین نقش را در دیالگوها و ارتباطات امروزی دارند. ارتباطاتی که بیشتر از همیشه در فضای مجازی اتفاق میافتد. اما پرسشی بیپاسخ میماند. آیا میتوان دیالوگهای سقراط را با ایموجی نشان داد؟ مثلا آخرین سخنش پیش از مرگ را: «کریتون! ما به آسکلیپیادس یک خروس بدهکاریم، یادت باشد حتمأ برایش قربانی کنی!» به این شکل نشان دهیم؟ 🐓
یا هملت «بودن یا نبودن» را اینگونه میگوید؟ 🤔
یا مکبت وقتی میگوید:«آیا این خنجریست که در برابرم میبینم که قبضهاش به سوی دستم حرکت میکند؟ بیا، بگذار تو را محکم در دست گیرم.» 🗡 میتواند ایجاد گفتگو و جستجو کند؟
«من گاو مش حسنم» در یک ایموجی چگونه بیان میشود. 🐄 یا 🐃 ؟
اما میبینیم ایموجی به عنوان یک شبه گفتار جایگزین گفتگو میشود و در پوستر و معرفی جشنواره برای امکان گفتگو آورده میشود. «شبه هنرمند»ها بر صحنه تاتر قدم میزنند و شبه گفتار هم جایگزین گفتگو میشود.
جالب بود!
جشنواره مارو نگا کن توروخدا
بالماسکه در جشنواره فجر :)
دیگه چی بگیم :) :) :)
سلام و تشکر فراوان برای اشتراک گذاری خوبتون
وب سایت خیلی خوب و کاربردی ای دارید
به امید موفقیت های روز افزون.