در نظامآباد چه گذشت؟
در روز سوم تیر ماه نشستی با عنوان بررسی "وضعیت مهاجران افغان در ایران" با نمایش فیلم مستند نظامآباد با حضور دکتر ناصر فکوهی، دکتر سارا شریعتی و دکتر فاطمه صادقی به همت انجمن جامعهشناسی ایران برگزار شد. این نشست شامل سه بخش نمایش فیلم، سخترانی و پرسش و پاسخ بود. فیلم مستند نظامآباد را محمد سمیعپور کارگردانی و تهیه کردهاست. سببسازِ این نشست واقعهای بود که حدود سه ماه پیش در نظامآباد قزوین اتفاق افتاده بود و علیرغم تکاندهنده بودنش در جلب توجه اذهان عمومی انگار چندان موفق نبود و جایگاه برجستهای در جریان گردش اخبار پیدا نکرد. اینک اصحاب دانشگاه گرد هم آمدند تا واقعه را در چارچوبی کلیتر یعنی وضعیت مهاجران افغان در ایران بررسی کنند.
در نظامآباد قزوین چه اتفاقی افتاد؟
دوشنبه ۱۸ فروردین، بنا بر شایعه تجاوز یک افغان به دختری معلول از ساکنین ده، عدهای نقاب پوش به افغانهای ساکن ده حمله میکنند. حمله با آتش زدن دو موتور شروع میشود و با ضرب و جرح و پرتاب سنگ و شکستن شیشه خانههای افغانها ادامه پیدا میکند. جمعیت متهاجمان که ابتدا در حدود ۳۰-۴۰ نفر بوده تا ۲۰۰-۳۰۰ نفر افزایش مییابد۱.
فرمانده انتظامی استان قزوین نیز در ادامهی اظهاراتی دال بر ردّ ابعاد حادثه، طی توصیه ای به هموطنان گفته بود از به کارگیری اتباع غیرمجاز برای کار در کارگاهها و زمینهای کشاورزی خودداری کرده زیرا با کارفرمایان بر اساس قانون برخورد می شود. همچنین هر خودرویی که اقدام به حمل اتباع غیرمجاز کند توقیف می شود۳
اکنون بعد از گذشت تقریباً دو ماه هنوز افغانها به نظامآباد برنگشتهاند. مالشان را پشت سر گذاشتهاند و جانشان را برداشتهاند و فرار کردهاند. با اینهمه خطر تکرار اتفاقهای مشابه در روستاهایی که هم اکنون ساکن آن هستند وجود دارد. تعدادی از اهالی روستای آقا بابا که افغانها پس از خروج از نظامآباد در آنجا مستقر شدهاند، طی طوماری از شورای اسلامی روستای آقا بابا خواستهاند که با ضربالعجل ۱ تیر ۱۳۹۳، یعنی با پایان سال تحصیلی مدارس، افغانها را از روستا بیرون کند۲.
فرمانده انتظامی استان قزوین نیز در ادامهی اظهاراتی دال بر ردّ ابعاد حادثه، طی توصیه ای به هموطنان گفته بود از به کارگیری اتباع غیرمجاز برای کار در کارگاهها و زمینهای کشاورزی خودداری کرده زیرا با کارفرمایان بر اساس قانون برخورد می شود. همچنین هر خودرویی که اقدام به حمل اتباع غیرمجاز کند توقیف می شود۳.
مستند نظامآباد
قسمت عمده فیلم به خاطر رعب و وحشتی که به گفته سمیعپور هنوز هم بر روستای نظامآباد حاکم است و بر ۱۵ خانوار افغان باقیمانده در روستا سنگینی میکند، مخفیانه گرفتهشدهاست. در بخشهای مختلف فیلم، با رئیس شورای اسلامی نظامآباد و افغانهایی که در شب حمله حضور داشتهاند صحبت و وقایع آن شب و بعد از آن از دید آنها روایت میشود. همچنین اعتراض افغانها به دروغ پردازی بعضی از شبکههای ماهوارهای درباره آن شب در فیلم منعکس شدهاست. در این فیلم دو دیدگاه متفاوت نسبت به این اتفاق مطرح میشود: یکی داستان حاج صفر آقایی، رئیس شورای اسلامی نظامآباد است که تأکید میکند آن شب چند نفر فقط دو تا موتور را آتش زدهاند و به مدارای اهالی روستا با مهاجریت افغان اشاره میکند و یکی داستان افغانهایی است که مورد خشونت قرار گرفتهاند و از خانههای خود در ایران هم آواره شدهاند. یک پیرمرد افغان در فیلم با لحنی عصبانی و دلشکسته میگوید: “ما کار کشاورزی میکنیم، دامداری میکنیم، ساختمانسازی میکنیم، این رسم اسلام است؟ این چه مسلمانی است؟”. زن افغان از تجربه ترس در آن شب میگوید، از بچههایشان در آن شب. همه حرفشان این است یه سؤال ساده است: چرا؟ به کدامین گناه؟
هر کدام از سخنرانان چه گفتند؟
سخنران اول دکتر سارا شریعتی عضو هیئتعلمی دانشگاه تهران بود. او سخنرانی خود را با این جمله که “من یک افغانی سابق هستم” شروع کرد. وی با اشاره به تجربه زیستهی خود در پاریس و حلقهای از دانشجویان ایرانی، افغانی، آفریقایی و دیگر، به نقل از علی شریعتی گفت یک ملت کسانی هستند که رنج مشترک دارند. شریعتی گفت: “نژادپرستی در اروپا مسئلهای قدیمی اما در ایران جدید است. در اروپا بنا بر این تجربه جامعه مدنی میداند از چه راههایی میتواند با نژادپرستی مبارزه کند اما در ایران جامعه هنوز نمیداند چه باید بکند”. سارا شریعتی این شکل برخورد با افغانها را با اسلامهراسی در اروپا مقایسه کرد و گفت: “این شکل از نژادپرستی در جوامع بنا بر شرایط اجتماعی و نیاز قدرت به یک دشمن خارجی ساخته میشود”. همین اتفاق در فرانسه بعد از انقلاب دربارهی دریفوسِ یهودی میافتد. جامعهما دچار فقر و بیکاری و جرم است و تقصیر آن را بر گردن افغانها میاندازد.
وی در ادامه گفت: “باید در تحلیل این وضعیت به دنبال عوامل ریشهای باشیم چون در ماجرای نظامآباد هم متهاجمین و هم افغانها هر دو از گروههای فرودست جامعه و هر دو قربانی هستند. علت این اتفاقها فقر اقتصادی، جهل فرهنگی و سیاستهایی است که تقابل خود و دیگری را بین مردم به وجود میآورد”. شریعتی به این نکته اشاره کرد که امپریالیسم و سرمایهداری به خاطر منافع خودش جنگ به راه میاندازد و مسئله مهاجرت را به وجود میآورد. ماجرای اصلی اینجا زندگی یک مهاجر در کشور بیگانه است و زمانی که اتفاقاتی از این دست روی میدهد جنجالهای رسانهای و استفاده و بعضاً سو استفاده بهراه میافتد. وی این جلسه را به فال نیک گرفت وظیفه دانشگاه را آگاهیبخشی و حمله به این عوامل بنیادی دانست. به عقیده شریعتی پادزهر این شرایط آگاهی است و پیشگام این آگاهیبخشی دانشگاه است.
فاطمه صادقی در ادامه گفت “درباره این مسئله خود افغانها که در زندگی روزمره خود با این مسائل درگیر هستند باید بتوانند صحبت کنند و صدای خودشان را به گوش همه برسانند”. وی اتفاق در نظامآباد را یک نشانه و سمپتوم از وضعیت بحرانی همهگیری دانست و گفت به همین دلیل نباید از موضع حقوق بشری به این مسئله نگاه کرد چون در این موارد حقوق بشر از دستش کاری برنمیآید و دچار تناقض های کارکردی است؛ چرا که حقوق بشر متکی به مسئله ملیت است و اساساً مهاجرین نه تحت حمایت سیاسی موطن خود هستند نه کشوری که به آن مهاجرت کردهاند.سخنران بعدی فاطمه صادقی استاد سابق دانشگاه و پژوهشگر علوم سیاسی، صحبتهای خود را با اشاره به نخبهگرایی دانشگاه در مخالفت با سخنان شریعتی شروع کرد. او اظهار کرد که من چنین شأنیتی برای دانشگاه قائل نیستم و دانشگاه نتوانسته مسئولیت خودش را به درستی انجام دهد. او این نشست را یک استثنا دانست و از آن اظهار خوشحالی کرد. فاطمه صادقی در ادامه گفت “درباره این مسئله خود افغانها که در زندگی روزمره خود با این مسائل درگیر هستند باید بتوانند صحبت کنند و صدای خودشان را به گوش همه برسانند”. وی اتفاق در نظامآباد را یک نشانه و سمپتوم از وضعیت بحرانی همهگیری دانست و گفت به همین دلیل نباید از موضع حقوق بشری به این مسئله نگاه کرد چون در این موارد حقوق بشر از دستش کاری برنمیآید و دچار تناقض های کارکردی است؛ چرا که حقوق بشر متکی به مسئله ملیت است و اساساً مهاجرین نه تحت حمایت سیاسی موطن خود هستند نه کشوری که به آن مهاجرت کردهاند.
وی خاطر نشان کرد تجاوز در این صحبتهای افراد در این فیلم چه دربارهی تجاوز به دختر معلولی که بهانه این غائله شد، چه خبر دروغ تجاوز به زنان افغان در این درگیری یک دال مرکزی است و به شدت برجسته شده است. این نشاندهنده یک جور فرافکنی مسائل بر بیگانهها است و اساساً تجاوز چه به معنای عینی و جنسی آن و چه در معنای استعاری و سیاسی آن با مفهوم مرزبندی گره خوردهاست و ذهنها را تحریک به واکنش میکند. در این مورد افغانی یعنی کسی که حضوش به من ایرانی تجاوز میکند. وی ریشه این اتفاقات را قطع تبادل فرهنگی بین کشورهای منطقه در دههی ۷۰-۸۰ میلادی و به وجود آمدن نوعی تصلب ملی دانست و گفت قبلتر از آن، جنبشهای اجتماعی در کشورهای همسایه به طور موازی اتفاق میافتاد و حتی مبارزان یک کشور به کشوری دیگرمیرفتند تا آموزشهای نظامی ببینند. این پژوهشگر علوم سیاسی اذعان کرد که مسائل امروز ما بههمپیوسته و جهانی است و این محدود شدن در چارچوب دولت-ملت یک نوع هژمونی نواستعماری است. بنابراین نباید مسئله را تقلیل داد و این بحران را باید به صورت فراگیر و با پرداختن به تمام مسائل مربوط به فرودستان تبیین کرد.
سخنران آخر این نشست ناصر فکوهی عضو هیئت علمی دانشگاه تهران و مدیر سایت انسانشناسی و فرهنگ بود و بحث خود را با پرداختن به مفهوم ملت و ملیت آغاز کرد. فکوهی گفت در دو قرن اخیر به خاطر خیال یک اتوپیا به نام دولت-ملت بزرگترین و وحشتناکترین بیرحمیها اتفاق افتاده و آدمهای زیادی کشته شدهاند. او خاطر نشان کرد که مفهوم ملت یک مفهوم ساختگی است و پیشینه آن به انقلاب فرانسه میرسد و جایگزین هویتهای خردتر مثل هویت روستایی، قومی و قبیلهای شدهاست. وی ریشه اهمیت این مفهوم را در مشروعیتبخشی دولت مدرن دانست که نه به کلیسا تکیه میکرد و نه خون اشرافزادگی داشت.
فکوهی در ادامه گفت ایدئولوژی ملیگرایی یک ایدئولوژی سقوطکرده است و زمانی که به قدرت میرسد نقائص آن آشکار میشود. اما چون سیستم سیاسی نمیخواهد بپذیرد که این ایده به پایان خود رسیدهاست هنوز هم در جاهای مختلفی به پیش میرود. وی راه حل این مسئله را فاصلهگذاری بین هویت فرهنگی و هویت ملی دانست. ناصر فکوهی در ادامه یادآور شد که ایرانی بودن معنای گستردهتری از دولت ایران دارد و فرهنگ ایرانی به شکل تاریخی توانسته تفاوتها را با هم همساز کند و تنوعها را به رسمیت بشناسد. وی به وظیفه تاریخی ایران در برابر افغانها به عنوان همکیش، هم دین و همسرنوشت اشاره کرد و گفت همسازی عناصر متفاوت در فرهنگ ایرانی برای امروز باید بازسازی شود. به نظر فکوهی مشکل اصلی عوام نیستند که فکر میکنند افغانها آمدهاند و مشکلاتی در ایران درست کردهاند بلکه نخبگان هستند که میخواهند به لحاظ فکری ایران را هدایت کنند اما مواضعی واپسگرا دارند و از گونه منحطی از ملیگرایی در رسانههای خود دفاع میکنند.
در بخش پرسش و پاسخ، حضار سؤالهای خود دربارهی مواضع سخنرانان بیان کردند و یک دانشجوی افغان از مجریان برنامه خواست تا در جلسات آینده به شکل انضمامی دربارهی مسائل پیشروی مهاجرین افغان و راه حلهای آن صحبت کنند. در واکنش به این حرف دکتر صادقی گفت دانشجویان افغان خود باید شروع به حرف زدن کنند و راه حل مناسب تنها از این راه ممکن خواهد شد.
در انتهای جلسه سمیعپور به عنوان کارگردان مستند نظامآباد به جایگاه سخنرانی دعوت شد تا دربارهی مراحل ساخت فیلم صحبت کند. او به مشکلاتی که برای یکی از مهاجرین افغان به خاطر صحبت در این فیلم ایجاد شده بود اشاره کرد و درخواست کرد که مسئولین به ستمهایی که در حق افغانهای نظامآباد شده رسیدگی کنند. وی همچنین از رسانهها تقاضا کرد که حساسیت بیشتری نسبت به این مسائل نشان دهند تا در آینده شاهد تکرار چنین اتفاقی نباشیم.