«شادگان»؛ بیآب و بیپول
تالاب شادگان در خوزستان با پسابهای مزارع پرورش ماهی و صنایع شیمیایی و پتروشیمی و گونههای غیربومی و دهها مشکل دیگر دست به گریبان است اما در این خشکسالی ١٥ساله، نبود آب، بیش از همه شرایط را برای آن بحرانی کرده است.
وضع تالاب شادگان را در یک کلمه خلاصه میکنند: «بحران». تکرار مدام این کلمه، بحران را به چشم دیگران عادی کرده اما برای شادگان، تکرار بحران، قطعیشدن مرگ است. این وضع درحالی است که برنامه احیای «تالاب شادگان» متوقف شده است. تالاب شادگان در خوزستان با پسابهای مزارع پرورش ماهی و صنایع شیمیایی و پتروشیمی و گونههای غیربومی و دهها مشکل دیگر دست به گریبان است اما در این خشکسالی ١۵ساله، نبود آب، بیش از همه شرایط را برای آن بحرانی کرده است. مدیرکل محیطزیست شهرستان شادگان گفته؛ برنامه احیای این تالاب به دلیل نبود منابع مالی متوقف شده است اما معاون محیط طبیعی اداره کل محیطزیست استان خوزستان میگوید: «شادگان پیش از منابع مالی به منابع آبی نیاز دارد.» آبی که شادگان به آن نیاز دارد، در زمینهای کشاورزی سر راه رودخانه جراحی خرج میشود و چیزی نصیب این تالاب نمیشود.
کارشناسان میگویند: کیفیت آب عوض شده است و وضع تالاب ۴٠٠هزار هکتاری شادگان از سالهای گذشته چنان تغییر کرده که دیگر گونههای تالابی آن از بین رفتهاند و پرندگان سالهاست به سمت آن پرواز نکردهاند. توسعه زمینهای کشاورزی منابع آب را کاهش داده و با ادامه خشکسالی، نام تالاب بینالمللی شادگان هم به فهرست کانونهای شورهزار خوزستان اضافه میشود تا با کمترین وزرش باد، طوفانی از نمک در منطقه وزیدن بگیرد. با این همه برنامههای توسعه و احیای این تالاب متوقف شده و دردی به تمام دردهای شادگان اضافه شده است.
برنامه مدیریت تالاب شادگان، به گفته مدیرکل محیطزیست شهرستان شادگان بعد از دو، سهسال کار مدیریتی «به دلیل تأمیننشدن اعتبار و تشدید خشکسالی» متوقف شده است، چراکه «برنامه برای تالابی که خشک شده، قابل انجام نیست.»
٢سال است که شادگان اعتباری دریافت نکرده
ابوالفضل آبشت، مدیرملی طرح حفاظت از تالابهای ایران در سازمان حفاظت محیطزیست در یک جمله حال این تالاب خوزستان را بازگو میکند: «شرایط تالاب شادگان درحال حاضر بحرانی است.» بحران اتفاقی است که در شادگان میافتد اما به جز بارشهای خدادادی، هیچ اهرم فشاری نتوانسته حقابه این تالاب را به جان تشنهاش برساند.
کیفیت آب عوض شده است و وضع تالاب ۴٠٠هزار هکتاری شادگان از سالهای گذشته چنان تغییر کرده که دیگر گونههای تالابی آن از بین رفتهاند و پرندگان سالهاست به سمت آن پرواز نکردهاند.
او میگوید: «دلیل نبود آب این است که آب رودخانه جراحی که از سد مارون رهاسازی میشود، به دلیل عبور از چندین شهر به مصارف دیگر ازجمله کشاورزی میرسد. با این روند قسمت شمالی تالاب به دلیل نبود بارندگی درحال حاضر هیچ زیستمندی ندارد و خشک شده است. در قسمت شرقی تالاب هم که محل تخمگذاری نوعی ماهی خاص بوده، به دلیل تلاقینکردن آب رودخانه جراحی و آبهای جزرومدی، دیگر تخمریزی انجام نمیشود. تنها منبع آبی تغذیه تالاب شادگان درحال حاضر، زهاب نیشکر است و در فصولی که نیشکر کشت نمیشود، آب کارون به میزان ۳ تا ۴مترمکعب برثانیه به قسمتهای جنوب و جنوبشرقی تالاب پمپاژ میشود.»
مدیرملی طرح حفاظت از تالابهای ایران اینها را میگوید و اضافه میکند: «داستان تالاب شادگان با داستان دیگر تالابهای کشور فرقی ندارد. اگر میگویند منابع مالی نداریم، این موضوع در تمام حوزهها مطرح است، نه فقط محیطزیست. این مسأله جدیدی برای شادگان نیست. تالاب شادگان در دوسال گذشته هیچ اعتبار قابل توجهی نگرفته است.»
احیای تالاب در حالی متوقف شده که به گفته آبشت برنامه مدیریت زیستبومی شادگان از پایلوتهای طرح حفاظت از تالابهای کشور بوده است؛ طرحی که به جز تالاب شادگان، دریاچه ارومیه و تالاب پریشان را هم پوشش میدهد. «این یک برنامه مدیریت جامع برای کل حوضه آبریز است که هدفش درگیرکردن تمامی دستاندرکاران ازجمله سازمان حفاظت محیطزیست، وزارت نیرو، وزارت جهاد کشاورزی، سازمان میراث فرهنگی و دستگاههای دیگر است. این برنامه در کنار این نهادها، باید جوامع محلی را هم درگیر مسأله کند.» در این میان شادگان که یکی از اولینهای اجرای این طرح بوده، همچنان با بیآبی دست به گریبان است.
آبشت میگوید پیش از تصویب برنامه مدیریت جامع یکی از ضعفهای همه تالابها در ایران ضعف در رویکردهای مدیریتی بود: «در گذشته رویکرد این بود که فقط سازمان محیطزیست را در اینباره مسئول میدانستند اما این در حالی است که برای احیای تالابها همه دستگاهها باید همکاری کنند؛ مثل وزارت نیرو که اقداماتش در بالادست رودخانهها و تالابها حوضههای آبریز را دچار تغییر میکند یا وزارت کشاورزی که در راستای کشاورزی و توسعه باغها آب زیادی مصرف میکند.» او اینها را میگوید و اضافه میکند: «اگر قایل به هدف احیا باشیم باید همه دستاندرکاران در کنار هم قدم بردارند و برنامه مدیریت جامع با حضور همه ذینفعان به هدف میرسد.»
به گفته مدیر ملی طرح حفاظت از تالابها، برای احیا در کنار برنامه مدیریت جامع، اقداماتی هم انجام میشود که بخشی از آن مربوط به سازمان است و نیازمند اعتبار. در این میان اگر چه سازمان محیطزیست در دو سال گذشته بودجهای برای احیای این تالاب کنار نگذاشته اما سوال این است که «آیا وزارت نیرو و کشاورزی هم که در برنامه جامع حضور دارند، اعتباری برای ارایه نداشتهاند؟»
شادگان آب میخواهد اما به آن نمیرسد
دو روز پیش محمدحسن فقیه به ایلنا گفت که منابع آبی و حوضه آبخیز جراحی که تنها منبع تالاب شادگان است، به اراضی کشاورزی توسعه پیدا کرده است. به گفته او زمینهای کشاورزی در این منطقه گسترش یافته و درخواستهای بهرهبرداری از آب چنان بالاگرفته که در نتیجه میزان آب ورودی به تالاب شادگان که در انتهای رودخانه جراحی است، کاهش یافته است. علاوه بر این تبخیر بسیار زیاد و بارش کم نیز از عوامل ثانویهای بود که بر شدت مشکلات افزود.
دلیل نبود آب این است که آب رودخانه جراحی که از سد مارون رهاسازی میشود، به دلیل عبور از چندین شهر به مصارف دیگر ازجمله کشاورزی میرسد. با این روند قسمت شمالی تالاب به دلیل نبود بارندگی درحال حاضر هیچ زیستمندی ندارد و خشک شده است.
عادل مولا، معاون محیط طبیعی ادارهکل حفاظت محیطزیست خوزستان اما عکس آنچه پیش از این گفتهاند، معتقد است، مسأله توقف احیا «مالی» نیست. او دراینباره میگوید: «درباره توقف احیای تالاب شادگان، مسأله بحث مالی نیست و اصلا قرار نیست برای این کار منابع مالی هنگفتی هزینه شود. درست است که به منابع مالی نیازمندیم اما پیش از آن منابع آبی میخواهیم؛ تالاب آب میخواهد نه پول.»
اینطور که مولا توضیح میدهد، برای تأمیننشدن آب این تالاب بارها هشدار دادهاند اما این کار راه به جایی نبرده است: «مشکل اصلیای است که در حوضه آبی بالادست تالاب شادگان سوءمدیریت در حال رخدادن است. دیگر به که بگوییم که حقابه شادگان باید از رودخانه «جراحی» تأمین شود اما آبی که از سد مارون رها میکنند، سر راه خرج میشود و به تالاب نمیرسد.»
به گفته معاون محیط طبیعی خوزستان اگر چه برنامه مدیریت این تالاب مصوب شده اما سازمان آب و برق به عنوان متولی تأمین آب و برق مدعی است که «آب نداریم».
او درباره اینکه برنامه مدیریت تالاب شادگان چطور پیش رفته، میگوید: «یکی از بخشهای برنامه مدیریت مشارکت جوامع محلی است که در حال انجام است. طرح کسبوکار در مناطق تالابی هم یکی از برنامههای در حال اجراست که در طول آن جوامع محلی مثلا در «فرخیه» به ایجاد سایت گردشگری در این محله تشویق شدهاند. مدیریت جودلی است که سال به سال پیش میرود و بعضی جاها به منابع مالی نیاز دارد. مثل برنامه تعیین محدوده که هزینه زیادی میبرد اما به علت تأمیننشدن آن در سال ٩۶ ممکن است، متوقف شود ولی برنامههای دیگری هم هستند که هزینهای نیاز ندارند مانند مشارکت جوامع محلی، برنامه آموزش و صیادی و کارکردن روی تنوعزیستی غاز پیشانی سفید و لاکپشت پوزه عقابی.»
اینها به گفته مولا اگر چه در حال انجام است اما برای احیای آب مسأله اصلی است. «ما به سازمان آب و برق برای تأمین حقابه فشار زیادی وارد کردیم و خواستیم برنامه تأمین آب شادگان را به اولویت بیاورند. آنها هم میگویند ما از سد مارون آب رها کردهایم؛ این در حالی است که این آب چهار شهر بهبهان، رامشیر، رامهرمز و شادگان را پشت سر میگذارد ودر مسیر برای کشاورزی مصرف میشود و اصلا به شادگان نمیرسد.»