سقفی برای هیچ کس
وجود خانههای خالی تا حد زیادی به دو قطبی شدن جامعه دامن زده است. ۶میلیون خانوار در ایران مستأجرند و دو و نیم میلیون خانه خالی. حالا کاغذ و قلم بردارید و این اعداد و ارقام را ضرب و تقسیم کنید. به چه نتیجهای میرسید؟
به ازای هر کارتنخواب پایتخت ۲۰ خانه خالی در استان تهران وجود دارد. همین جمله شاید کافی باشد که به تعداد خانههای خالی که هر روز در گوشه و کنار شهر میبینید بیشتر توجه کنید. خانههای خالی، بدون سکنه. برخی میگویند سرمایههای حبس شده. گفته میشود فقط در استان تهران ۴۹۰ هزار خانه خالی وجود دارد و با توجه به اینکه تعداد کارتن خوابها در تهران تقریباً ۲۴ هزار نفر تخمین زده شده به هر نفر ۲۰خانه میرسد. اما صد حیف که این خانهها خالی رها شدهاند و حتی یک واحدش هم به کسی نمیرسد.
شاید این خانهها و آپارتمانهای خالی را شما هم در ساختمان محل سکونتتان دیده باشید. مثل فریده، دختر دانشجویی که میگوید طبقه دوم ساختمانی که در آن زندگی میکند، بیش از یک سال است خالی افتاده. او دانشجو است و با بودجه اندکش معمولاً هر سال مجبور است به جابه جایی فکر کند: «هر سال تعداد خانههایی که مناسب وضعیتم هستند کمتر از روز قبل میشود. انگار آدمها ترجیح میدهند خانههایشان را خالی بگذارند و اجارهاش ندهند. بعد از اینکه مالک خودم کرایه خانهام را بالا برد با مالک طبقه دوم ساختمانی که زندگی میکردم تماس گرفتم و گفتم بیش از یک سال است، خانهات خالی است، حیف نیست همین طور افتاده؟ دست کم به من یا دانشجوی دیگری اجارهاش بده. هم خودت مبلغی دستت را میگیرد و هم ما را از این جابه جایی هر ساله نجات میدهی. گفت منتظرم خانه را بفروشم و چون قیمتش مناسب نیست همین جور گذاشتهام بماند، چرا بدهم دست مستأجر که خرابش کند؟ بعد از مدتی وقتی دنبال خانه رفتم فهمیدم از این خانهها در شهر زیاد است، خیلی زیاد.»
طبق آمار تعداد خانههای خالی پایتخت کم نیست. همین چند وقت پیش و بر اساس آخرین سرشماری نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ معلوم شد بالغ بر ۲ و نیم میلیون واحد مسکونی خالی در کشور وجود دارد.
طبق آمار تعداد خانههای خالی پایتخت کم نیست. همین چند وقت پیش و بر اساس آخرین سرشماری نفوس و مسکن در سال ۱۳۹۵ معلوم شد بالغ بر ۲ و نیم میلیون واحد مسکونی خالی در کشور وجود دارد. این آمار در سالهای گذشته هم کم نبود. درسال ۹۴ کارشناسان اقتصادی اعلام کردند، حدود یک میلیون و ۴۰۰ هزار واحد مسکونی خالی در کشور هست، معادل ۲۰ میلیارد دلار. یعنی به اندازه ایجاد ۴۳۷ هزار شغل پایدار. درباره تبعات اقتصادی وجود خانههای خالی در کشور تا به حال زیاد صحبت شده اما از تبعات اجتماعیاش کمتر؛ اینکه وجود این خانههای خالی چه تبعاتی برای دیگران دارد. فقط بحث بیخانمان بودن نیست، خیلیها با وجود این همه خانه، از یافتن سرپناهی مناسب بودجهشان محروم ماندهاند، بویژه آنها که سپرده زیادی برای یافتن خانه مناسب ندارند یا سالمندانی که نیازمند خانههای خالیاند، خانههایی که برای حال و روزشان مناسب است. آیا ساکنان خانههای خالی تا به حال به آنها فکر کردهاند یا فقط به سرمایه خود میاندیشند؟ آیا آنها هیچگاه مجبور به پرداخت مالیات وعوارض شدهاند؟ شهرداریها برای خانههای خالی چه عوارض و مقررات بازدارندهای وضع میکنند؟ دیگر کشورها بویژه کشورهای اروپایی چه قواعد و مقرراتی در این باره دارند و چگونه این قوانین بازدارنده آدمها را از خالی گذاشتن خانهشان منع میکند؟
نازنین سالهاست در هلند زندگی میکند و درباره همین تجربهاش در شهر آمستردام میگوید. شهری که مثل تهران بیشترین متقاضی را برای خانه دارد: «در هلند هم مثل ایران بیشتر آدمها ترجیح میدهند در پایتخت زندگی کنند اما اینجا هم مثل تهران برای دانشجوها و افراد کم درآمد پیدا کردن خانه واقعاً دشوار است. در آمستردام اگر خانه شخصی داشته باشی، حق نداری آن را بیشتر از شش ماه خالی بگذاری و اگر خانهات خالی بماند، جریمه و مجازات دارد. شهروندان موظف شدهاند به شهرداریها بابت خانههای خالیشان خبر بدهند، مثل اینکه سه ماه یا شش ماه خانهشان خالی میماند. تصمیمی که درباره خانه گرفته میشود، معمولاً با مشورت مالک و شهرداری است مثلاً از مالک میخواهند خانهاش را موقتاً اجاره بدهد یا بهعنوان دفتر کار یا انبار از آن استفاده شود. به هر حال درباره ملک تصمیمگیری میشود تا خالی نماند.
هلندیها خالی گذاشتن ملک را مثل یک گناه بزرگ میدانند. درباره خانههای اجارهای هم یک واحد مسکونی بیشتر از ۶ ماه نباید خالی بماند و اگر کسی از دولت حقوق بیکاری بگیرد؛ حتی ۶ ماه هم نمیتواند خانه را خالی بگذارد. بویژه اگر خانهاش طبقه پایین باشد. در هلند طبقه اول آپارتمانها را همیشه به کسانی که مریضند، بچه کوچک دارند یا سالمندند اجاره میدهند. وقتی ساختمانی آسانسور هم داشته باشد باز ترجیحاً طبقات اول به سالمندان یا معلولان اجاره داده میشود. برای همین خالی بودن طبقههای اول بیشتر حساسیت برانگیز است. مثلاً در همین ساختمانی که من زندگی میکنم یکی از همسایهها خالی بودن طبقه اول را به شهرداری اطلاع داد. در هلند فرهنگ مواجهه و حرف زدن رودررو کم است و معمولاً تلفنهایی وجود دارد که آدمها این جور تخلفات را خبر میدهند و خالی بودن خانه بیش از سه ماه و شش ماه هم از جمله تخلفاتی است که معمولاً خیلی زود اطلاع داده میشود.»
فرانسه هم وضعیت خیلی بهتری از ایران ندارد و طبق آمار سال ۲۰۱۶ در این کشور ۲ میلیون و ۹۰۰ هزار خانه خالی وجود دارد. یعنی به ازای هرهشت خانه یک خانه خالی است. دلیل اصلی وجود این خانهها هم ترس از مستأجر بد است. چون طبق قوانین این کشور همیشه حق با مستأجر است و اگر او حتی اجارهاش را هم ندهد ماهها طول میکشد تا صاحبخانه بتواند اقدام قانونی کند. نتایج یک تحقیق هم تا حد زیادی این یافتهها را تأیید میکند. یکی اینکه خانهها آنقدر در فرانسه فرسوده و خرابند که کسی حاضر نیست اجارهشان کند و دومی هم به خاطر آنکه صاحبخانهها از مستأجران بد میترسند.
البته گزارشهایی که در این باره منتشر شده نشان میدهد که میزان خانههای خالی در فرانسه هم در ۵ سال اخیر افزایش یافته و تقریباً دلیل مشابهی با کشور ما دارد؛ اینکه صاحبان خانهها منتظر موقعیتی مناسب برای فروش و با بهترین قیمت هستند. شاید برای همینها بود که وزیر مسکن فرانسه چند هفته پیش اعلام کرد صاحبان خانههایی که در مراکز خاص و پرتردد هستند اگر خانههایشان را اجاره دهند، میتوانند از تشویق مالیاتی استفاده کنند.
بهترین راهکار برای حل این مشکل توازن عرضه و تقاضا در بخش مسکن و ایجاد رقابت در تولید و دریافت مالیات، تعزیرات و جرایم مالیاتی در این حوزه است.
مریم که ساکن پاریس است درباره سیاست جدید این کشور برای حل مشکل واحدهای خالی میگوید: «در برخی بخشهای فرانسه برای خانههای خالی مالیات بیشتری در نظر گرفته میشود؛ مالیات هم بر اساس میزان ساکنان آن محدوده و اینکه خانه بیشتر از یک سال خالی است یا نه، افزایش پیدا میکند. در پاریس اتاقهای زیر شیروانی خالی است. این اتاقها در گذشته محل سکونت مستخدمهای خانه بود اما الان شهردار پاریس تصمیم گرفته آنها را شناسایی کند. تعداد این اتاقها ۱۱۴ هزار واحد است که بعد از نوسازی اجاره داده میشود.»
حسام عقبایی، رئیس اتحادیه صنف مشاوران املاک اما در گفتوگو با «ایران» وجود مستأجر بد را دلیل خالی ماندن خانه در ایران نمیداند: «بهعنوان کسی که ۲۰ سال است در حوزه املاک کار میکنم قاطعانه به شما میگویم که مستأجر بد دلیل وجود خانه خالی در کشور ما نیست بویژه بعد از سال ۷۶ و اصلاح قانون مستأجر و مالک. آنچه این آمار را در کشور ما افزایش داده وجود خانههایی مثل مسکن مهر و پرند و… بوده که ۶۰ تا ۷۰ درصد موجب بالارفتن آمار خانههای خالی در کشور شدهاند. واحدهایی که مالکانش به منظور سرمایهگذاری آنها را خریدهاند و اکنون فروش یا اجاره برایشان صرفه اقتصادی ندارد.۳۰ تا ۴۰ درصد واحدهای باقیمانده هم واحدهای لوکس هستند که مالکانشان توجیه اقتصادی برای اجارهشان نمییابند. تعداد واحدهای خالی در بخش متوسط و ضعیف جامعه واقعاً کم و شاید کمتر از یک درصد باشد و مالکانشان حتی راضی نیستند یک ماه آن را خالی بگذارند.»
او بهترین راهکار برای حل این مشکل را توازن عرضه و تقاضا در بخش مسکن و ایجاد رقابت در تولید و دریافت مالیات، تعزیرات و جرایم مالیاتی در این حوزه میداند.
سعید حقیقی، سه سال پیش خانهای خریده که هنوز خالی است: «هر کسی حق دارد خانه داشته باشد آن هم چند تا و خانهاش را هم خالی بگذارد اگر دولت ناراحت است، میتواند برای آن مالیات وضع کند. بهتر است این مشکل را ریشهایتر ببینند اینکه چرا آدمها مجبور میشوند برای حفظ سرمایهشان خانه بخرند؟ در شرایط تورم زیاد، مردم چاره دیگری ندارند و ترجیح میدهند سرمایهشان را در امنترین جای ممکن بگذارند؛ یعنی همان مسکن.»
حالا یا مشکل از تورم بالاست و ناامنی سرمایهگذاری در ایران یا هرعلت دیگری اما وجود خانههای خالی تا حد زیادی به دو قطبی شدن جامعهمان دامن زده، همین که در ساختمانی زندگی کنید که دو طبقهاش پر باشد و بقیه واحدها خالی، قطعاً حس خوشایندی برایتان نخواهد داشت. ۶ میلیون خانوار در ایران مستأجرند و ۲ و نیم میلیون خانه خالی. حالا کاغذ و قلم بردارید و این اعداد و ارقام را ضرب و تقسیم کنید. به چه نتیجهای میرسید؟