وجدان نوبل
جایزه نوبل معتبرترین جایزهی علمی است که به یک دانشمند تعلق میگیرد. جایزه نوبل در سال ۱۸۹۵، به وصیت کارخانهدار و شیمیدان سوئدی، آلفرد نوبل که بیشتر او را به دلیل ابداع دینامیت میشناسند، پایهگذاری شد. در سال ۱۹۰۱ میلادی، نخستین جوایز این بنیاد اهدا شد. طبق وصیت وی، پنج جایزه بهطور سالانه در رشتههای فیزیک، شیمی، فیزیولوژی و پزشکی، ادبیات و صلح؛ به افرادی تعلق میگیرد که بیشترین خدمت را به بشر کرده باشند.
اگر نمیخواهید دربارهی سرمایهداری صحبت کنید، پس باید دربارهی فاشیسم سکوت کنید.
ماکس هورکهایمر
۱- گذشته از خود فرهنگ که به زعم نیچه ریشه در خون و شقاوت دارد، اکثر دستاوردهای تکنولوژیک بشر در حیطهی به اصطلاح رفاه مادی نیز از دل خواست جنگ و قلع و قمع برخاسته است. تاریخ نشان میدهد که فیالمثل مهندسی نخست در خدمت ترفندهای نظامی بود. در جنگ جهانی دوم، نبرد غالبا میان مهندسان رادار بود تا سربازان شجاع و از خودگذشته. خود همین اینترنت شیک و دموکراتیک نیز در اصل در خدمت وزارت دفاع آمریکا اختراع شد. یادم میآید سال سوم راهنمایی معلم حرفه و فن ما که کمی هم خلاقیت داشت، برای توضیح موتور چهارزمانهی اتومبیل، نخست یک توپ جنگی قدیمی تمام عیار کشید و بعد سر توپ را بست و گفت آدمها تصمیم گرفتند از این وسیله استفادههای صلح آمیز و بشردوستانه کنند. این شیوهی بستن سر توپ کنایهای روانشناسانه است از واپس راندن غرایزی که اتفاقا قرن بیستم عرصهی تجلی و بازگشتشان بود. فرهنگ و تمدن به گفتهی فروید در حکم والایش حیوانیت و توحش است. ولی هر لحظه امکان بازگشت امر سرکوب شده وجود دارد. فاشیسم همان بیرون زدن امر سرکوب شدهی سرمایهداری بود.
۲- وجدان معذب آقای آلفرد نوبل وجدان معذب خود تمدن است. استفادهی غیر انسانی از دینامیتهایی که او برای کمک به معدنچیان ساخته بود، صرفا یک انحراف از راه درست استفاده از دستاوردهای علم نبود، بلکه این امر بسط تناقضات درونی خود علم است. جوایز نوبل و به واقع آئین نوبل کوششی است برای والایش دادن خواست شرورانهای که در پس هر نوع پیشرفتی نهفته است. امر سرکوب شده والایش مییابد و وجدان نوبل آرام میگیرد.