معلولیت نباید باعث محدودیت باشد
معلولیت محدودیت نیست، در واقع این شهرهای ما هستند که معلولاند و نمیتوانند فضای شهری را به گونهای سامان دهند که مناسب وضعیت معلولان باشد. فقدان ساماندهی مناسب باعث شده معلولان نتوانند بهخوبی نقش خود را در جامعه ایفا کنند و جامعه نیز از تواناییهای معلولان به بهره بماند.
یکشهر: معلولیت محدودیت نیست، در واقع این شهرهای ما هستند که معلولاند و نمیتوانند فضای شهری را به گونهای سامان دهند که مناسب وضعیت معلولان باشد. فقدان ساماندهی مناسب باعث شده معلولان نتوانند بهخوبی نقش خود را در جامعه ایفا کنند و جامعه نیز از تواناییهای معلولان به بهره بماند. مناسبسازی فضاهای شهری برای معلولان بحثی است که تاکنون به آن توجه چندانی نشده است و میتوان گفت تا رسیدن به شرایط مناسب و استاندارد شهر برای معلولان فاصله زیادی وجود دارد.
در این راستا در روز چهارشنبه ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ در دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه تهران به گفتگو با خانم نرگس نیکخواه قمصری نشستیم تا بیشتر به مسائل و مشکلات معلولین بپردازیم. نرگس نیکخواهقمصری، عضو هیئت علمی گروه علوم اجتماعی، دانشکده علوم انسانی، دانشگاه کاشان است و از سال ۱۳۸۵ تا به امروز به تدریس در دانشگاه مشغول بوده است و هم اکنون استاد جامعهشناسی دانشگاه کاشان است. او بههمراه دو تن از همکارانش جامعه نابینایان کاشان را تأسیس و سعی کرده همه آنهایی را که به نحوی به نابینایی یا کم بینایی دچار هستند به عضویت دعوت کند.
یکشهر: با استناد به ماده ۲ قانون حمایت از معلولان که کلیه سازمانها و شرکتهای دولتی و غیردولتی را ملزم به تولید و احداث ساختمانها و اماکن عمومی و معابر و وسایل خدماتی قابل دسترس و مناسب سازی شده کرده است، دسترس پذیری فضاهای شهری تا چه حد برای معلولان فراهم و مناسب سازی شده؟
نیکخواه قمصری: هنوز بحثهایی در مورد تصویب و اصلاح این قانون وجود دارد . علیرغم مشکلاتی که این قانون دارد میتوان گفت دغدغهای هم برای اجرای آن وجود ندارد که شهرداری و سایر ارگان هارا موظف به اعمال و نظارت آن بکند . اگر هم در جایی این قانون اعمال میشود ، به دلیل پیگیریهای خود معلولین بوده که مسئولان را متقاعد کردهاند. به عبارتی در جایی که این قانون اجرایی میشود، نه به واسطه نظارت بر قانون بلکه به واسطه پیگیری خود معلولان است. علاوع بر این، اجرای این قانون کاملاً بستگی به مسئولی است که عهدهدار این اجراست. اگر مسئول ذیربط درک روشنی از مشکلات معلول داشته باشد ، همکاری میکند و اتفاقی در این زمینه رخ میدهد، اما اگر درک روشنی از وضعیت معلولان نداشته باشد اتفاقی هم نمیافتد. به عنوان مثال، مسئولی در این زمینه اظهار داشت که با وجود کمبود بودجه و مسائل مهمتر دیگر در شهر، چرا باید روی تعداد محدودی از افراد تمرکز کرد و بر این عقیده بود که افراد معلول نباید از خانه بیرون بیایند .
یکشهر: با توجه به اینکه فضاها و مکانهای شهری مناسب وضعیت جسمی معلولان نیست ، افراد دارای نقص عضو نسبت به این وضعیت چه واکنشی از خود نشان میدهند ؟
نیکخواه قمصری: اول از همه یک معلول نمیتواند این مسئله را بپذیرد و نمیخواهد کنار گذاشته شود و تمام تلاشش را برای متقاعد کردن دیگران میکند . این نگاه سربار داشتن به معلول به نفع جامعه هم نیست، به دلیل اینکه بیشتر افراد معلول گنجینهای از استعدادهایی هستند که میتوانند بسیار مورد استفاده باشد و در خدمت شهر قرار گیرد. چه بسا با سرمایهگذاریهای اندک و فراهم کردن فرصتهای مناسب، استعداد این افراد شکوفا شود. متأسفانه معلولین، با محدودیتهای فیزیکیای که دارند شناخته میشوند و آگاهی و شناختی از توانایی آنها وجود ندارد. وقتی به من معلول این امکان داده نمیشود که رشد کنم، وابستگیام به اطرافیانی که با من زندگی میکنند بیشتر میشود تا جایی که برای شهر، هم مسئلهزا و هم هزینهبردار میشوم و جامعه خودش را موظف میکند که هزینههایی را برای من صرف کند در حالی که این هزینهها را میتواند در راه توانمندسازی و استعداد فرد معلول صرف کند.
یکشهر: عمدهترین مشکلاتی که افراد دارای معلولیت در شهر دارند چیست ؟
نیکخواه قمصری: نگرش و درک نادرست و ناکافی به معلولان عمدهترین مشکل آنهاست. وقتی شناخت ناکافی باشد، این مسئله در همه برنامهریزیها تأثیر میگذارد و این امر باعث میشود که مثلاً وسیله نقلیه عمومی برای معلول مناسبسازی نشود و خدمات شهری به گونهای ارائه شود که کمتر در دسترس افراد معلول قرار گیرد و کمکم این شائبه به وجود میآید که معلول در شهر وجود ندارد و یا حقی بر شهر ندارد. به عنوان مثال وقتی در خیایان چالهای کنده میشود، اصلاً به این توجه نمیشود که ممکن است نابینایی ( معلولی ) از آنجا تردد کند. همین امر در مورد پلههای بیحفاظ هم صدق میکند. میتوان گفت نگاهی به معلولان پشت این ساخت و سازهای شهری وجود ندارد و اساساً هیچ قانونی نیست که افراد معلول را موظف کند که علامت مخصوص معلولین داشته باشند تا دیگران را از وضعیتشان مطلع کنند. زیرا برایشان فرقی ندارد که فرد معلول در شهر عصا و یا بازوبندی داشته باشد و در نتیجه، فرد معلول در شهر مثل همه دیده میشود البته از جهتی این یکسانسازی خوب است و از جهتی بد. بحث اصلی این است که باید نگرشها به معلول و معلولیت تغییر کند. اگر نگرشها تغییر کند، آنوقت است که اتفاقات مهم خواهد افتاد.
یکشهر: باتوجه به این که سالانه سه درصد از مجوزهای استخدامی باید به معلولان تعلق بگیرد ، به نظر شما چقدر این سهم از اشتغال برای افراد دارای نقص عضو اعمال شده است ؟
نیکخواه قمصری: با شناختی که من از وضعیت دارم میتوانم بگویم هرکجا معلولان جلو رفتهاند و اصرار کردهاند درصدی از این قانون اعمال شده و تحقق یافته در غیر این صورت قانونی اعمال نمیشود . وقتی در آموزش و پرورش یک معلول نمیتواند معلم بشود مگر در مدارس استثنایی، این باعث میشود که یک عرصه شغلی علیرغم همه تواناییها برای معلولان حذف شود . مگر ما چقدر مدرسه استثنایی داریم که بخواهد برای معلولان فرصت شغلی حساب بشود. با توجه به اینکه شغلهای دیگر میتوانند در اختیار معلولان قرار بگیرند، باید گفت که هنوز سرمایهگذاری و مناسبسازی در این زمینه صورت نگرفته است. از منِ استاد انتظار میرود در هر شرایطی بروم و کارم را انجام دهم ولی به این موضوع فکر نمیکنند که منِ نابینا یک سری تجهیزات میخواهم و باید داشته باشم تا بتوانم کارم را به خوبی انجام دهم . جامعه ما نه تنها امکانات و تجهیزاتی برای برای اشتغال معلولان فراهم نمیکند ، بلکه توقع دارد فرد معلول در هر شرایطی کارش را بهخوبی انجام دهد و اگر نقصی در کار فرد دارای نقص عضو دیده شود میگویند چون معلول است نتوانسته بهخوبی از عهده مسئولیتش بر آید و اولین نتیجه این میشود که دیگر برای کار و استخدام از معلولان دعوت نمیشود .در صورتی که جامه باید حقّ اشتغال معلولان را به رسمیت بشناسد زیرا با وجود تمام محدودیتهایی که داشتهاند توانستهاند از پتانسیلهایشان استفاده کنند.
یکشهر: بهزیستی در راستای اعمال و نظارت این سیاستها چه اقداماتی کرده است ؟
نیکخواه قمصری: به اعتقاد من بهزیستی یک سازمانی است با طیفهای مختلف افراد تحت حمایت. تنوع مسائل در بهزیستی آنقدر زیاد است که باعث میشود مسئولان بهزیستی درک مشترکی از معلولان نداشته باشند. در صورتی که برای اعمال و نظارت به قوانین، مسئولان باید به یک همدلی و درک مشترک برسند. افراد دارای نقص عضو به این سازمان به عنوان یک حامی نگاه میکنند. وقتی این سازمان درب ورودیاش برای معلولان مناسبسازی نشده است چگونه میتواند مسائل آنها را حل کند. به نظر من اگر بهزیستی حوزه معلولان دارد باید مسئول آن حوزه یک معلول نخبه، مسئلهشناس و دغدغهدار باشد.
یکشهر: شما چه راه حلی را برای بهبود این وضعیت پیشنهاد میکنید؟
نیکخواه قمصری: از آنجایی که تغییر نگرش مهمترین نقش را دارد، رسانهها باید به طور جدی این مسئولیت را بر عهده بگیرند و زمانهایی را برای پرداختن به مسائل افراد دارای نقص عضو، با استفاده از خود این افراد در نظر بگیرند. رسانه باید در این مورد دغدغه دار شود، نه اینکه روز جهانی معلولان یک معلول را نشان بدهد و تا سال دیگر به هیچ موردی از مسائل آنها در رسانه اشاره نشود. اگر فرهنگسازی در مورد معلولان در رسانه صورت بگیرد، میشود به بهبود وضعیت امیدوار بود.
ممنونیم که از معلولین مینویسید و از این قشر آسیب پذیر جامعه حمایت میکنید هرچند همچنان کمبود در این راستا وجود دارد ما نیز در حال خدمت رسانی در این راستا هستیم و تعمیرات انواع ویلچر را انجام میدهیم و برای این کار یک سایت نیز راه اندازی کرده ایم که در این راستا از مطالب خوب شما در این سایت مذکور همان https://fathiwheelchair.ir استفاده کردیم و کمی کپی برداری شد.
ممنون میشم تایید بفرمایید