خوانشهای دست راستی و لیبرال از آثار و رویکرد میشل فوکو موجب شدهاند این تصور پیش بیاید که مفاهیم فوکویی نسبتی با تحلیل طبقاتی ندارد. این متن میکوشد وفاداری فوکو به رویکرد مارکسی و مبارزات طبقه کارگر از دل آثار و مفاهیم فوکویی نشان دهد.
سیلویا فدریچی در مصاحبه زیر با وبسایت «پروگرس» از فعالیت دانشجویی در یک بستر جهانی میگوید. به زعم فدریچی نولیبرالیزه کردن دانشگاهها، حمله به آموزش بهعنوان یک خیر جمعی است.
به جز دو سه مصاحبه هیچ متنی پیدا نمیکنم. ناخودآگاه احساس نوعی توطئه به من القا میشود. واقعاً ممکن است فدریچی از سر بداقبالی توجه هیچکس را به خود جلب نکرده باشد؟ تفاوت عمدهی فدریچی با بقیهی متفکرانی که معمولا ترجمه میشوند چیست؟ نثر باتلر به مراتب پیچیدهتر است و چالشهای کریستوا در زمینهای به مراتب ناآشناتر برای ما رخ میدهند. با این حال بازتولید اجتماعی، بدن زنان و زنانهسازی کار مفاهیمی هستند که از حوزهی علائق مشترک ما تبعید شدهاند. به خودم میگویم گنج باید همینجا باشد.
کالیبان و ساحره | سیلویا فدریچی | ترجمه مهدی صابری