ما نوجوانانی بودیم که داشتیم زیربار سنگین ندامت از آنچه بودیم، آنچه انسان معمولا هست، له میشدیم و روزی ده بار به خاطر آن توبه میکردیم، آن وقت این همقطارهای برگزیده، متمول، ممتاز و توانای ما تنها فکر و ذکرشان «درس» و «در کنارش ورزش» بوده است.
استثنا قائل شدن در اجرای قوانین تبعیض آمیز، نه تنها منجر به رفع تبعیض و داشتن گامی به سوی عدالت جنسیتی نمیشود، که با حساسیت زدایی از آن قوانین، استمرار حیات آنها را بیش از پیش تضمین میکند.
جامعه امروز و مدرسه آن روز ما، همگی به دنبال «افتخار» هستند. اما دنیای علم جای افتخار و غرور نیست. کسی به خاطر رسیدن کاوشگر جونو به مشتری افتخار نمیکند، هیجانزده میشود و برای پیشرفتهای بعدی از آن الهام میگیرد و مهمتر اینکه با آموزش کارآمد راه لذت بردن از کشف حقیقت را به نسل بعد منتقل میکند.