كتاب «الفاظ و اشیا؛ باستانشناسی علوم انسانی» (۱۹۶۶) پنجمین كتاب و اثری ویژه در میان آثار میشل فوكو است كه او را به یكی از مطرحترین چهرههای فكری فرانسه تبدیل كرد. فوكو در این كتاب با تحلیل باستانشناختی سه قلمرو دانش (زبان، علوم طبیعی و زیستی، اقتصاد) از عصر رنسانس تا دوران معاصر و با بررسی ارتباط این سه قلمرو با فلسفه، نشان میدهد.
تری ایگلتون در کتاب جدید خود که عنوانِ کوتاه و جاهطلبانهٔ «فرهنگ» را برایش انتخاب کرده است، از تحولاتِ این مفهوم وسیع و چند لایه در سالهای اخیر نوشته است. او میگوید فرهنگ برای زندهماندن در عصری که سرمایهداری همهجا را فتح کرده است، به امر روزمره روی آورد، اما آنقدر جلو رفت که نفرت از نخبهگرایی را به نوعی نخبهگرایی جدید تبدیل کرد.
چند سالی از طرح موضوع بومیسازی علوم انسانی میگذرد. شوراها و همایشهای گوناگونی پیرامون اجرای این ایده شکل گرفته و برگزار شده است. هر از چندی نیز آماری حاکی از رشد علم و بالا بودن میزان مقالات و پژوهشهای علوم انسانی در کشور منتشر میشود. چقدر این آمار نشاندهنده وضعیت واقعی پژوهش و تولید علم و بسط آگاهی است؟ چه میزان از این مقالات واقعی و یا فروشی است؟ آیا در علوم انسانی میتوان تعداد پژوهشها را نشانی بر کیفیت و پیشرفت دانست؟
سرنوشت دانشگاه در ایران کاریکاتوری از دانشگاه بودن است. ما نیز میگویم به روز شود، سرعت علم زیاد است، دانشگاهها به روز شوند. مشکل این است که اصلاً به روز نیستند، در برخی از موارد میبینید کتابی که درس داده میشود ممکن است آخرین کتاب باشد، از این نظر ما آخرین نظرات را در علوم انسانی و اجتماعی داریم؛ اما این موارد فهمیده نمیشود و خوب شناخته نمیشود و ما فهم معمولی و درست هم از این موارد نداریم.