مسئولان مختلف مکررا از افزایش زنان سرپرست خانوار بهعنوان معضلی اجتماعی یاد میکنند که قبل از تبدیل به بحران باید برای آن چارهاندیشی شود؛ اما کاهش تعداد آن دسته از زنان سرپرست خانوار نیازمند که جزء مستمریبگیران سازمانهای حمایتی هستند، نیاز به سیاستگذاریهای کلان دارد.
با توجه به فقدان حمایتهای اجتماعی قانون کار، نوع نگاه نسبت به نیروی کار زنان و سوءاستفادههایی که از آنها میشود و با توجه به روند تصویب و اجرای قوانین حوزه اشتغال زنان طی دو سال اخیر، انتظار نمیرود روندهای گذشته مبنی بر طرد و حاشیهای شدنِ بیشتر اشتغال زنان اصلاح شود و آینده روشنی در انتظار اشتغال نیمی از پیکره جامعه ایران نیست.
گزارش زیر به وضعیت دشوار زنان سرپرست خانوار در مناطق جنوبی شهر تهران میپردازد؛ آنگونه که بارها هم عنوان شده، یکی از مشکلات اساسی این زنان بیکاری و عدم دسترسی به امکانات بیمهای است. زنانی که همزمان بار سنگین امور خانهداری را نیز به دوش میکشند. در این شرایط دشوار اقتصادی، دولت روحانی قصد دارد در برنامه ششم توسعه کارفرمایان را از پرداخت 25 درصد دستمزد نیروی کار زیر 29 سال معاف کند. اخباری نیز در خصوص افزایش سن و سنوات بازنشستگی به دلیل بحران مالی تامین اجتماعی به گوش میرسد. آیا در چنین وضعیتی میتوان امیدی به بهبود شرایط زنان سرپرست خانوار داشت؟