تاریخِ روانکاوی در مواجهه با مسئله معلولیت ذهنی، بارها و بارها به ایده مرگخواهی یا آرزوی مرگ رسیده است. ولی چه کسی برای چه کسی آرزوی مرگ میکند؟ این سوالیست که در مقاله «مواجهه روانکاوی با معلولیت ذهنی،» در یکی از شمارههای مجله «روانکاوی و تاریخ،» به ویرایش داگمار هرتسوگ، مطرح شده است.
مکانیسم دفاعی، روشی واکنشی است به منظور دفع درد و رنج از خودمان؛ اما مشکل اینجاست که در عمل دفاع بیواسطه از خودمان، به فرصتهای درازمدتتر خود برای مواجهه با واقعیت و بنابراین رشد و بلوغ نهایی آسیب میزنیم. در این مطلب ۱۰ مکانیسم دفاعی که آنا فروید شناسایی کرده، معرفی میشوند.
نظام اجتماعی باید به نیازهای اساسی و رنجهای افراد و گروههایش واکنش نشان دهد؛ ابتدا با تصدیق و به رسمیت شناختن این درد و رنج، سپس با انجام اقدامات ضروری برای حل و رفع آن. این یادداشت به راههای مختلف واکنشهای جمعی به تروماهای جمعی میپردازد.
برداشتِ ما از آنچه اینجا و اکنون در حالِ وقوع است زیرِ نفوذِ انتظاراتیست که طیِ سالهای دراز شکل گرفتهاند و ماهیتِ حقیقیِ آنها را فراموش کردهایم؛ چیزی که روانشناسان آن را میراث عاطفی مینامند.
این نوشته برگردانی است آزاد از سخنرانی جزف بردسکی در مراسم فارغ التحصیلی دانشجویان کالج Dartmouth در سال ۱۹۸۹، صورتبندی درخشان وی از ملالت در این نوشته، بارها در متون روانشناسی ارجاع داده شده است.
آیا اضطراب، نگرانی، مشکلات و یا هرچیز دیگری که ما به خاطر آن به روانکاو مراجعه میکنیم، فقط ریشههای درونی دارند؟ نقش وضعیت بیرونی در ایجاد آنها چیست؟ آیا روانکاو برای حل مشکل مدام باید به چیزی در درون بیمارش ارجاع دهد؟ سیاست و تلاش برای تغییر جهان جزئی از روانکاوی است.