متن پیش رو ترجمهای است با هدف پرداختن به یکی از مهمترین علل تمایل و امیدواری دانشآموختگان و دانشجویان به شرکت در طرح کارورزی. نیک چاوردی (کسی که به استناد متن بیش از ۵ دوره کارورزی را گذرانده است) در این متنِ کوتاه، سعی بر آن داشته تا مقایسهای بین تصور اسطورهای افراد در انگلستان پیش از ورود به کارورزی و تجربههای واقعگرایانه آنان پس از آن، ارائه دهد.
یوسفعلی اباذری، محمد مالجو، فریبرز رییسدانا، مراد فرهادپور، پرویز صداقت، فریدا آفاری و ناصر زرافشان به همراه بیش از ۴۶۰نفر از كنشگران حوزههای مختلف اجتماعی در بیانیهای خواستار لغو طرح «كارورزی» شدند.
پرویز صداقت، اقتصاددان میگوید طرح كارورزی در ادامه پروژه ارزانسازی نیروی كار است كه سالهاست در قالب سیاستهایی همچون موقتیسازی نیروی کار، سپردن بخشی از نیروی کار به شرکتهای پیمانکاری و کاهش شمول قانون کار پیگیری میشود. «انگار بگویند برای حل مسألهی بیکاری همه باید به اردوگاه کار اجباری بروند.»
«کارورزی» نه ضامن زیستی انسانی برای دانشجویان است و نه ضامن اشتغال آینده آنان. اگر هم استقبالی تاکنون از این طرح صورت گرفته، به خاطر شرایط دشواری است که در این سالها بر دانشجویان تحمیل شده است.