باغهای خرما یکیدرمیان سوختهاند. سالهاست که برف بر پیشانی این خاک ننشسته. آسمان جان میکند تا بر شانههایش ببارد. چاههای عمیقش تشنهاند. خیلی از مردها دستِ زنوبچه را گرفتهاند و رفتهاند جایی که آب باشد و نان. هستند خانههایی در روستاهایش که هنوز توالت ندارند. چهرهی آدمها را آفتاب برشته کرده است. دلیری، که تاولِ دستهبیل بر جان دستهایش نشسته، یکی از اهالی همین منطقه است. روستای شهید دهقانپور، در دهستان جهادآباد، از توابع شهرستان عنبرآباد در جنوب استان کرمان، 120 خانوار و نهصد نفر جمعیت دارد که از این جمعیت حدود پنجاه خانه، شامل زکات واجب هستند.
استان کوهپایهای کهگیلویهوبویراحمد با میانگین بارندگی سالانه ٦٠٠ تا ٨٠٠ میلیمتر پس از استان گیلان، دومین استان پربارش کشور است. علاوهبر این طبق اعلام وزارت نیرو سالانه بیش از ١١ میلیارد مترمکعب آب که حدود ١٠ درصد آبشیرین کشور را شامل میشود در کهگیلویهوبویراحمد بهوجود میآید. اما تصاویر زنان و کودکان روستایی و محروم این استان که با بشکهها و مَشکها چشمانتظار رسیدن تانکرهای آب یا رسیدن نوبتشان در صف چشمهای کمرمق هستند، به یکی از نمادهای این استان تبدیل شده است. مشکلات و محرومیتهای کهگیلویهوبویراحمد پرآب با جمعیت اندک ٦٤٠هزارنفریاش، فقط در زمینه کمآبی و بیآبی نیست، این استان با وجود آنکه براساس آمارهای رسمی وزارت نفت تولیدکننده ١٧ درصد از نفت کشور است، در آمارهای رسمی کشوری در حوزه فقر و بیکاری نیز همیشه جزو سرآمدان است. استان کهگیلویهوبویراحمد همچنین یکی از پنجاستان اول ایران است که با بحران سوءتغذیه و ناامنی غذایی دستبهگریبان است.
در دهه ٤٠ و بهخصوص بعد از اصلاحات ارضی ١٣٤٢ نویسندگان بسیاری درباره روستا مطلب نوشته و آن را از ابعاد مختلفی بررسی کردند. اکثر آنان نوعی نوستالژی به روستا دارند و حتی آن را آلترناتیو واقعی در نظر میگیرند. در این میان البته ساعدی موقعیتی ویژه دارد و آن اینکه با وجود نوشتن فراوان درباره روستا، فاقد هر توهمی نسبت به آن است. به بیانی دیگر اهمیت رئالیسم ساعدی در آن است که روستا و اساسا محرومیت را «تقدیس» نمیکند و در آن متوقف نمیشود و از اینرو پتانسیل عبور از آن را دارد.