ابراهیم توفیق در گفتوگو با «تاریخ ایرانی» از نسبت میان مصدق امروزی و مصدق تاریخی میگوید؛ با تاکید بر اینکه مصدق زمانی برای ما غرورآفرین است که قابل دسترس و زمینی شود، چرا که اصلاحطلبی، دموکراتمنشی، ملیگرایی و پایمردی مصدق زمانی برای ما به منبعی الهامبخش تبدیل میشود که بتوانیم با او وارد گفتوگویی انتقادی شویم.
ابراهیم توفیق در بحث از توسعه معتقد است در ایران صرفا میل به توسعه وجود دارد اما این میل تبدیل به نیرو نشده است. وی نظام دانشگاهی کشور را فاقد چیزی به نام جامعهشناسی توسعه میداند و از عدم امکان شکلگیری گفتمان توسعه در این شرایط سخن میگوید؛ شرایطی که در آن تحقیقات دانشگاهی بهشکل پیمانکارانه و سفارشی برای نهادهایی مانند شهرداری انجام میشود و دانشگاهیان خود پیشاپیش از سرنوشت چنین تحقیقاتی آگاه هستند. ضمن اینکه بحثهایی مانند امتناع تفكر و خلق و خوی ايراني و تداوم استبداد و..، توسعه را ناممكن ميكند. توفیق میگوید در ایران نظام دانشی وجود ندارد که همچون آینه، به ما نشان دهد در چه کراهتی زندگی میکنیم.