چرا شهرها در حال ویران کردن گرافیتیها هستند؟
اغلب، گرافیتیها را نماینده هنر اعتراضی و خلق فضای آلترناتیو در دل شهرها دانستهاند. این یادداشت اما به سویه دیگر کارکرد ناخواسته گرافیتیها در فرایندهای توسعه و ساختوساز شهری در کلان شهرهای جهان میپردازد. آنجا که گرافیتی و هنر خیابانی سببِ دیده شدنِ فضاهای کمقیمت شهر، و سپس تخریب و ساختوساز تازه شده و در نتیجه به نوعی اعیانسازی در آن مناطق انجامیدهاست. بدین ترتیب، حتی سودآوری و جاذبههای گردشگرانه این مناطق، قربانیِ سودآوری ساختوساز شدهاند.
اغلب، گرافیتیها را نماینده هنر اعتراضی و خلق فضای آلترناتیو در دل شهرها دانستهاند. این یادداشت اما به سویه دیگر کارکرد ناخواسته گرافیتیها در فرایندهای توسعه و ساختوساز شهری در کلان شهرهای جهان میپردازد. آنجا که گرافیتی و هنر خیابانی سببِ دیده شدنِ فضاهای کمقیمت شهر، و سپس تخریب و ساختوساز تازه شده و در نتیجه به نوعی اعیانسازی در آن مناطق انجامیدهاست. بدین ترتیب، حتی سودآوری و جاذبههای گردشگرانه این مناطق، قربانیِ سودآوری ساختوساز شدهاند.
این روزها، هر روز بخشهای باقی ماندهی دیوارِ موگانشان لو۱ در شانگهای -تنها فضای مُجازی در شهر که توسط دولت به هنر گرافیتی اختصاص داده شده- ویران میشود تا جا برای ساختوسازهای تازه باز شود. بخشی از دیوار در دسامبر تخریب شد؛ و آنچه باقیمانده، تاریخ ویرانی را پشت سر خود دارد. اهمیت این فضا، در کشش و جذابیت آن برای گردشگران و هنرمندان از سرتاسر جهان، و نیز به دلیل فضایی است که برای تعامل هنرمندان و بازدیدکنندگان ایجاد کرده است.
نیویورکیها میتوانند ببینند که پژواک فایوپوینتز۲ مدام در بازارهای داغ املاک و مستغلات شهرهایی همچون پاریس و برلین تکرار میشود. این اینستالیشن گرافیتیهای عظیم، اغلب در محلات صنعتی و کارگری، قربانی موفقیتهای خود شدهاند و در عمل جای خود را به برنامههای توسعه و ساختوسازهای تازهای دادند که در نهایت به افزایش قیمتها و سکونت طبقات بالاتر در آن نواحی انجامیده است. فرایندی که میتوان آن را نوعی اعیانسازی نام نهاد.
این فرایند نوعی تخریب شهری جدید است. زمان آن رسیده تا موارد اینچنینی را بشناسیم و برای جلوگیری از آن فعالیت کنیم. اعیانسازی معمولاً به معنی زایل شدن فضاهای محروم و فرسوده به نفع توسعه است. اما برای هنر گرافیتی که پاک میشود چنین سرنوشتی اتفاق نمیافتد؛ گرافیتی نه اموال عمومی را از شکل میاندازد و نه میتواند مرز و نشانی برای یک قلمرو باشد. این اینستالیشنهای بزرگ ممکن است به درستی “هنرهای آئروسل۳” خوانده شوند، که متفاوت از پدیدههایی هستند که شهرها مبالغ هنگفتی برای ممانعت از اجرا یا نابودی آن هزینه میکنند.
نمونهی فایوپوینتز در نیویورک را در نظر بگیرید. این مجموعه گرافیتی شمایلی که یک ساختمان صنعتی را در لانگ آیلند سیتی۴ میپوشاند، کمک کرد تا محلات اطراف و زندگی کسانی که این کار هنری را خلق کردند تغییر کند. این ساختمان سفر هرروزهی هفت قطار را زیبا کرد و به جز ملیونها دلاری که فایوپوینتز از طریق گردشگری و فیلم و عکس جذب کرد، خود به یک مقصد گردشگری بدل شد. در نوامبر ۲۰۱۳، مالک ساختمان در تاریکی شب این اثر هنری را با رنگ سفید پوشاند تا تمهیدات لازم برای بازسازی ساختمان و تبدیل آن به یک آپارتمان مجلل را فراهم کند. اصلاحی که منطقه بندی جدید بخش عمدهای از اسکله صنعتی نیویورک را ممکن میکرد. بله، منطقهبندی جدید، توسعه تازه منطقه و مالیاتهای بیشتر را به ارمغان آورد و در عین حال تعداد کارخانجات محدوده را به نصف کاهش داد. منطقهبندی جدید نشان از پاکسازی نوعی سبک زندگی دارد که پیشتر شهر و محلات را شکل داده بود.هنر گرافیتی، خود نمادی از کشف دوبارهی فضاهای سرمایهگذاری نشدهی شهری است. فضاهایی که اغلب به عنوان مکانهای ارزان برای کار و زندگی هنرمندان مورد استفاده قرار میگرفتهاند. ماجرای مشابهی در برلین نیز رخ داد. تاچلز۵ که سابقاً راستهای برای خرید بود به پاتوق هنرمندان بدل شد و سپس در سپتامبر ۲۰۱۲ به کلی پاک شد. تاچلز یک مقصد بینالمللی برای گردشگران و مکانی بود که امکانات و هیجانات دورهی پس از فروریختن دیوار برلین را آشکار میکرد. ناقوس مرگ این بنا که در جنگ جهانی دوم آسیب دیده بود، سرانجام با ساختوسازهای تازه دوباره نواخته شد. سایر مشاغل منطقه نیز، به دلیل شکایات ساکنین جدید و ثروتمند تعطیل شدند. مشاغلی که احتمالاً با کارهای سودآورتر، اما نه چندان جالب و جذاب، جایگزین خواهند شد.
در پاریس، فرایند تخریب مَگَزَن ژِنِرو۶ که برای سال ۲۰۱۶ برنامهریزی شده، اندکی متفاوت بوده است. این انبار سابق در پانتَن۷، حومهای کارگرنشین در پاریس، قرار است با پایگاه جدیدی برای یک آژانس تبلیغاتی فرانسوی جایگزین شود. مالکان جدید، اثر هنری را با انتشار آن به صورت یک گردشگری مجازی بر روی یک وبسایت حفظ کردند. اما علیرغم آنکه بخشهای خاصی از اثر حفظ شده، کاری برای حفظ فضاهایی که میتواند دیدگاههای آلترناتیو در شهر را حفظ کند انجام نشده است. پانتَن را با عبارت “بروکلین پاریس” توصیف کردهاند. و بروکلین نیز با رشد نوگرایی که اعتبار و هویت شهری را نابود میکند، مترادف شده است.
تغییرات شهری ناگزیر است. اما روش انجام این تغییرات نتیجهی سیاستهای خاص و تصمیماتی است که در برنامهریزیهای شهری اتخاذ میشوند. برای حفظ طراوت و کاربری مختلط فضای شهر، باید از طریق ابزارهایی چون اصول منطقهبندی، فضاهایی مقرون به صرفه را برای خانهسازی، مشاغلِ کارگری و هنر در دل شهر تخصیص داد. شهرها امکان حفظ مناطق صنعتی، آلترناتیو و فضاهای اشتغالِ کارگری را دارند. گرافیتی هرجایی میتواند اتفاق بیفتند، اما وقتی که نوسازی به جابجاییِ مشاغلِ کارگری و خودِ کارگران میانجامد، این تغییر ابدی است و شهر دیگر هیچوقت جایی برای آنها نخواهد بود.