به زبانِ امید
وبلاگ میدان فلسطین به تازگی گفتگویی با گروه تریو جبران داشته است؛ سه برادر فلسطینی- سمیروسام و عدنان- که در نوازندگی عود شهرت دارند.
عود بهشکلی برجسته در فرهنگ معاصر فلسطین نقش بازی کرده است. در این میان سهم برادران و خواهرانی که با مهارت عالی در ساخت عود، به عودنوازانی استثنایی بدل شدهاند، کم نیست؛ کسانی همچون نجیب شاهین و سیمون شاهین، یا خانواده جبران. ساز عود همچنین از طریق آوازهای پرشمار و احترامبرانگیز مارسل خلیفه، عود نواز لبنانی، با نهضت ملی فلسطینیان درهم تنیده شده است. خلیفه کسی است که از اشعار محمود درویش ترانه ساخته است. گروه تریو جبران،کارش را در سال ۲۰۰۴ آغاز کرد و از آن زمان تاکنون مخاطبان زیادی از سراسر جهان جذب کرده است.
– موسیقی شما بهشکلی باور نکردنی شنونده را تحتتاثیر قرار میدهد، حتی کسانی را که آشنایی چندانی با عود ندارند. بسیاری از آنها شاید بخواهند در مورد این ساز بیشتر بدانند. میتوانید کمی در مورد تاریخ عود، نقش محوری آن بهعنوان یک ساز در فلسطین و وجه تمایز آن از دیگر آلات موسیقی توضیح دهید.
وسام: عود تاریخی پنج هزار ساله دارد؛ این ساز میراثدارِ بربط یا چنگ باستانی است که چندین زه داشته است. هر کدام از آنها یک تک نُت مینواخته است. غربیان از زمان پیدایش عود در دوران اندلس (قرن ۸ تا ۱۵ میلادی) که عصر طلایی این ساز محسوب میشود، آنرا به کار گرفتهاند. عود مادر بسیاری از دیگر سازهای زهی از جمله بُزُق و جومبوش است. تاریخ این ساز و همینطور طنین پُرغنایی که دارد به جذب و تلفیق بسیاری از فرهنگهای موسیقایی عربی و غیرعربی کمک میکند. این خود توضیحدهنده تکثر زبانیای است که این ساز میتواند از خود بروز دهد.بهعنوان مثال ساز غربیِ لوت– کلمهای که از واژه عربیِ العود مشتق شده است- در موسیقی قرون وسطیِ پیشا باروکی رایج بوده است.نوعی از عود نیز در ترکیه و یونان نواخته میشده است.
آنچه مسلم است این است که پیدایش عود مرحلهای جدید و پر اهمیت را در تاریخ موسیقی و سازسازی رقم زد. از آنجایی که عود سبک و کوچک بود، بهسرعت تبدیل به سازی زهی با طنینهای چندگانهی عالی شد. این ساز پدر تمام سازهای زهی عربی دانسته میشود و جایگاهی برتر در ارکستر گروهی سنتیِ شرقی یا همان تخت دارد که اغلب با همراهی خوانندگان و نوازندگان برپا میشود.
عود پدر تمام سازهای زهی عربی دانسته میشود و جایگاهی برتر در ارکستر گروهی سنتیِ شرقی یا همان تخت دارد که اغلب با همراهی خوانندگان و نوازندگان برپا میشود.در دوران متاخرتر، عود تبدیل به سازی سولو شده است که میتواند به تنهایی سن را به اشغال خود درآورد. غنای آوایی عود محرک داشمندان، پژوهشگران و موسیقیشناسان بوده است تا بهشکلی سرسختانه به جستجوی خاستگاههای این ساز برآیند. برخی مبدأ عود را ایران میدانند، برخی دیگر مصر و یا بینالنهرین. امروزه، محتملترین فرضیه این است که عود در عراق باستانی و در دوران امپراتوری آکدیان (۲۱۷۰-۲۳۵۰ پیش از میلاد مسیح) اختراع شده است.
راجع به پرسش شما در مورد (جایگاه) عود در فلسطین، میتوانم تاریخچه آن در خانواده خودمان را نقل کنم که به چهار نسل قبل برمیگردد. آغاز آن به حدود سال ۱۸۹۷ و دیب جبران بازمیگردد که سازنده عود یا سازهای زهی در الناصره بود. پسرش باسم جبران کار او را دنبال کرد. او هم سازنده سازهای زهی و هم یک نوازنده بسیار عالی عود بود که در مراسم عروسی و گردهماییهای سیاسی ساز مینواخت. باسم بهدلیل درگیری سیاسیاش با صهیونیستها در دوره قیمومت بریتانیا (۱۹۴۸-۱۹۲۳)، فرصت پیدا نکرد در سطحی بینالمللی کار کند.
برخی نوازندگان، از جمله روحی الخماش و ریاض البندک، توانستند از محدودیتهای قیمومت بریتانیا بگریزند و به منظور پیگیری آموزش موسیقی فلسطین را ترک کنند. پیش از سال ۱۹۴۸، الخماش و البندک در ایستگاه رادیویی تحت کنترل فلسطین، یعنی سرویس رادیویی فلسطین در اورشلیم، موسیقی اجرا میکردند. الخماش سرانجام فلسطین را ترک کرد تا به تعلیم موسیقی در هنرستان موسیقی بغداد بپردازد. البندک نیز به دمشق رفت؛ جایی که به اجرای موسیقی در ایستگاه رادیویی آنجا ادامه داد.
در طول دوران قیمومت بریتانیا، عود ساز اصلی مورد استفاده در آهنگسازی بود، چه برای ملودیهای مختص ساز چه برای موسیقیِ ترانه.
– پس از یک دوره تکنوازی، چه چیزی سمیر را متقاعد کرد که در کنار وسام و بعدها در کنار عدنان بنوازد؟ یعنی موقعی که گروه سهنوازی جبران در سال ۲۰۰۴ نخستین آلبوم خود را منتشر کرد. علقه و احساسِ میان شما در ابتدا چگونه عمل کرد؟ (این بخش از سوال به سمیر برمیگردد) آیا وفق دادن خود با نوازندگی به همراه دو هنرمند دیگر دشوار بود؟
سمیر: پس از انتشار دو آلبوم تکنوازی، شانس این را داشتم که از برادرم وسام دعوت کنم بر روی سن همراه من بنوازد. این اتفاق به سال ۱۹۹۶ در پاریس برمیگردد. بازخوردی که از مخاطبمان و دیگر موزیسینهای حاضر در کنسرت گرفتیم، خیلی مثبت بود. جذابترین قسمت ماجرا این احساس و علقه (میان ما) بود که نوازندگان اندکشماری (به جز آنها که برادرند) از آن برخوردار هستند. هارمونیِ موسیقی ما نتیجهی احساس احترام متقابل به اضافه این حقیقت است که ما در یک اتمسفر خیلی خاص رشد کردهایم؛ فضایی سرشار از آموزش موسیقایی.
من و وسام آلبومی مشترک منتشر کردیم به اسم «تماس» (که در زبان عربی به معنای نزدیکی و قرابت است). در این آلبوم شما میتوانید این ارتباط میان دو نوازنده که در ضمن برادر هم هستند، را احساس کنید. بهدنبال انتشار این آلبوم، ما برای دو سال در تمام نقاط دنیا تورهایی برگزار کردیم.
در این بازه زمانی، عدنان نوازندگی عود را تمرین میکرد و میکوشید به سطح مشخصی از مهارت دست پیدا کند. در ابتدا برای هیچیک از ما سه نفر آسان نبود که با هم جور شویم یا احساسی مشابه داشته باشیم، و این شاید بهدلیل تفاوت سنی و همچنین تفاوت تجربه ما در اجرایِ روی سِن بود. اما من واقعا اعتقاد داشتم که این میتواند تبدیل به داستان موفقیت ما شود، و همهی ما برای آن جنگیدیم. و امروز اینجا ایستادهایم، ۱۱ سال بعد، با چندین آلبوم منتشر شده. حالا به فکر ساخت موسیقیای هستیم که با آن بتوانیم در عین حال که خودمان باقی بمانیم، بتواند با همگان ارتباط برقرار کند.
ما هیچوقت قطعات موسیقیمان را نمینویسیم. قطعه نویسی/ نُت نویسی، زبانی نمادین است که فرد را قادر میسازد موسیقی را با دیگران به اشتراک بگذارد. اما در موسیقی عربی بهشکل سنتی، نت نویسی نه برای آفرینش موسیقی و نه برای اجرای آن مورد استفاده قرار نمیگیرد.– بهشکل سنتی، موسیقی عربی، به صورت بداهه خلق میشود؛ مثل جاز. نُت نویسی در موسیقی عربی پدیدهای نسبتا جدید است که عمر آن به پیش از قرن نوزدهم برنمیگردد و برآمدِ تاثیر غرب بر هنرهای عربی بوده است. آیا موسیقی شما به شیوههای سنتی بداههپردازی و تجربهگرایی وفادار است یا اینکه قطعات موسیقی را مینویسید؟ یا در زمانهای مختلف هر دو را بکار میگیرید؟
عدنان: ما هیچوقت قطعات موسیقیمان را نمینویسیم. قطعه نویسی/ نُت نویسی، زبانی نمادین است که فرد را قادر میسازد موسیقی را با دیگران به اشتراک بگذارد. اما در موسیقی عربی بهشکل سنتی، نت نویسی نه برای آفرینش موسیقی و نه برای اجرای آن مورد استفاده قرار نمیگیرد. بهعلاوه، ما سه برادر هستیم، همدیگر را بهخوبی میشناسیم و درکی متقابل از یکدیگر داریم؛ ما روی هم سه حافظه داریم، بنابراین تقریبا هیچگاه یک نُت یا چیزی که ممکن است یکی از ما خلق کرده باشد را فراموش نمیکنیم. وانگهی، نت نویسی ممکن است نوازنده را در بیان احساسش در هنگام نوازندگی یا اجرا محدود کند. اگر هم صرفا ابزاری کمکی است که در هنگام خلق موسیقی به ما یاری میرساند، ما ابزار بهتری در اختیار داریم: ضبط. با ضبط کردن به آسانی میتوانیم آنچه هر کدام از ما قصد بیانش را دارد، احساس کنیم و بشنویم و بر اساس آن تصمیم بگیریم.
ملودیهای جدید به شیوههای مختلفی ظهور میکنند. گاهی اوقات فرآیندی سنجیدهتر و ارادی است وگاهی ناگهانی اتفاق میافتد و فرآیندی مشارکتی و با پایان بازتر است. وقتی که به سادگی کنار هم نشستهایم ایدههای بسیار زیادی سراغ ما میآیند و «قویترین» فرد کسی است که قادر است ایدهاش را نگه دارد تا به لحظهی پختگی برسد، یا کسی که ایدهاش بتواند دیگران را تحتتاثیر قرار دهد. البته هر کدام از ما زمانهایی برای خودمان داریم؛ زمانهایی برای کار کردن روی ایدههای خلاقانه خودمان. اما زمانی آنها را بهدقت پردازش میکنیم که هر سه در کنار هم باشیم.
این روزها، معتقدم تکتک افراد بشر باید بگویند ما همه فلسطینی هستیم و پیش از خلق هنری (نیز) باید با این نهضت انسانی پیوند برقرار کرد. این نهضت باید مورد حمایت قرار بگیرد چرا که دیگر فقط راجع به یک پرچم یا یک ملت نیست، بلکه به این دلیل که در ضدیت با اشغال است.– پدر شما سازنده سازهای زهی و مادرتان ترانهسراست. والدین شما چه تاثیری روی شکلگیری شخصیت شما بهعنوان هنرمند داشتهاند؟
عدنان: به سادگی، گاهی اوقات این زندگیست که برای شما تصمیم میگیرد. (برای ما) این انتخاب آسانتری بود و بدیهیتر به نظر میرسید، که نوازنده عود شویم و مثلا نه پزشک. ما از خانوادهای میآییم که برای بیش از چهار نسل درگیر هنر بوده است، این در ژن ماست. شاید میتوانستم تلاش کنم که کارگردان سینما یا نقاش یا پزشک شوم! اما عود شیوهای از زندگی است و برای من چیزی است که با آن میتوانم بهراحتی خودم را ابراز کنم.
– جدا از والدینتان، چه هنرمندانی تاثیری شگرف بر شما داشتهاند؟
وسام: هنرمندان بسیاری! ما دوران کودکیمان را با گوش دادن به برجستهترین موسیقیهای کلاسیک سپری کردهایم، چه شرقی و چه غربی. این روزها هر یک از ما تاثیرات خاص خودش را دارد. ما طیفی وسیع از جاز تا کلاسیک، از مدرن تا سنتی، از فلامینگو تا هندی را در خود داریم.
– قطعات شما فاقد متن (شعر) است، چرا اینقدر سرسخت انتخاب کردهاید که موسیقی شما مبتنی بر ساز باشد؟
سمیر: بهعنوان نوازنده و آهنگساز عود، تمرکز ما بر خودِ ساز است. همان اندازه که این موضوع به موجودیتِ عود مربوط میشود، به ما بهعنوان اجراکننده نیز برمیگردد. بیش از ۱۰ سال است که ما تورهایی موسیقیِ مبتنی بر ساز را شروع کردهایم. ما خواهان تقویت و تشویق چنین موسیقیای هستیم و آرزویمان این است که بتواند در میان عامه مردم رواج پیدا کند.
– اغلب اوقات انتظاری از هنرمندان فلسطینی وجود دارد که بهطور خاص با هنرشان روایت ملی فلسطین را منتقل کنند. شما چطور آنرا روایت میکنید؟
عدنان: ما فلسطینی هستیم. و بهعنوان هنرمند در حالیکه سازهایمان را در دست گرفتهایم و با جهان به زبان فرهنگ و امید سخن میگوییم، از (جایگاه) قربانی به این سمت حرکت میکنیم که نوازندگانی همچون دیگر هنرمندان باشیم؛ پیوسته در جستجوی کمالی فارغ از سیاست.
اما این روزها، معتقدم تکتک افراد بشر باید بگویند ما همه فلسطینی هستیم و پیش از خلق هنری (نیز) باید با این نهضت انسانی پیوند برقرار کرد. این نهضت باید مورد حمایت قرار بگیرد چرا که دیگر فقط راجع به یک پرچم یا یک ملت نیست، بلکه به این دلیل که در ضدیت با اشغال است. کاملا موافقم که یک هنرمند فلسطینی بودن ناعادلانه است چون شناخته شدن بهعنوان یک هنرمند فلسطینی اغلب همراه با تحمیل هویت سیاسی خاصی بر هنر است، خواه کیفیتی معیّن باشد یا تصوّر صرف! هدف ما بهعنوان تریو جبران اینست که نوازندگانی برجسته باشیم و از این طریق است که میتوانیم با افتخار و غرور فلسطین را نمایندگی کنیم. ما به این شکل از نهضتمان پشتیبانی میکنیم.
هدف ما بهعنوان تریو جبران اینست که نوازندگانی برجسته باشیم و از این طریق است که میتوانیم با افتخار و غرور فلسطین را نمایندگی کنیم. ما به این شکل از نهضتمان پشتیبانی میکنیم.– شما اهل الناصره هستید و بنابراین شهروندان فلسطینیِ اسرائیل انگاشته میشوید. آیا تاکنون اجرایی در برابر مخاطبان یهودی اسرائیل داشتهاید؟ و اگر داشتهاید بازخورد آن چه بوده است؟ یا اینکه تجربه شما به جماعت فلسطینی در اسرائیل محدود میشود؟
وسام: ما در شهرهای فلسطینی (طبق مرزهای ۱۹۴۸) همچون الناصره، حیفا و اورشلیم اجرا داشتهایم. ما به برخی یهودیان اسرائیلی برخوردهایم که در کنسرتهای ما حضور داشتهاند. اما هیچگاه برنامهای اجرا نکردهایم که توسط تهیهکنندگان اسرائیلی سازماندهی شده باشد و تا زمانی که اشغال فلسطین ادامه دارد هم چنین کاری نخواهیم کرد.
یکی از کنسرتهای ما در الناصره با ممانعت مقامات اسرائیلی و ظاهرا بنا به «دلایل امنیتی» لغو شد، چون که کنسرت تحت نشان «اورشلیم، پایتخت فرهنگ عرب» سازماندهی شده بود.
– و سوال پایانی: آیا در آیندهای نزدیک برنامهای برای برگزاری تور در ایالات متحد دارید؟
عدنان: داریم روی آن کار میکنیم.. هنوز هیچ چیزی برنامهریزی نشده است، اما ممکن است تا پایان سال یک تور آمریکای لاتین داشته باشیم پس ممکن است سری هم به ایالات متحد بزنیم.
سلام
تشکر فراوان از ترجمه وتوضیحات درباره برادران جبران وآشنایی با ساز عود
واقعا ساز دلنشین وموثری هست
کار این سه برادر معرکست