تاثیر تعطیلی مراکز مراقبت از کودکان بر نیروی کار زنان
همزمان با اجرای دستورالعملهای ماندن در خانه در سراسر جهان برای جلوگیری از گسترش کووید ۱۹، والدین دسترسی به خدمات قابل اعتماد مراقبت از کودکان را از دست دادند.
همزمان با اجرای دستورالعملهای ماندن در خانه در سراسر جهان برای جلوگیری از گسترش کووید ۱۹، والدین دسترسی به خدمات قابل اعتماد مراقبت از کودکان را از دست دادند. این مقاله مروری است بر یافتههای مطالعه جدیدی که آثار نامطلوب این تعطیلی را بر مادران کودکان خردسال آمریکایی بررسی کرده است. نتایج مطالعه نشان میدهد که این تعطیلیها میتواند حتی پس از پایان پاندمی، تاثیرات بلندمدت و ماندگاری بر کار زنان داشته باشد.
رکود اقتصادی ناشی از پاندمی کووید ۱۹ کاملاً با رکودهای قبلی در تضاد است زیرا بهطور نامتناسبی بر اشتغال زنان تاثیر گذاشته است. آلون و همکاران دریافتند که پیش از سال ۲۰۲۰، رکودهای اقتصادی، یا اشتغال مردان را بیش از زنان کاهش داده یا تقریباً تاثیر یکسانی بر هر دو داشته است. برعکس، در رکود اقتصادی سال ۲۰۲۰ بیکاری زنان در بالاترین میزان، ۹/۲ نقطهدرصد بیش از بیکاری مردان بوده است. ضمن آنکه حتی در ماههای اخیر که اقتصاد بهبود اندکی پیدا کرده، نرخ بیکاری زنان همچنان بهطور قابل توجهی بیش از مردان است.
بسیاری این فرضیه را مطرح کردند که مسوولیت نگهداری از کودکان عامل پیشران مهمی است که این افتراق در نرخ اشتغال را رقم زده است. با تعطیلی مدارس و مراکز نگهداری از کودکان، والدین باید مسوولیت اضافی مراقبت از کودکان را بر عهده میگرفتند اما، این بار بهطور نامتناسبی بر دوش زنان قرار گرفته است. آمارها نشان میدهد ۳۲ درصد از نیروی کار ایالات متحده، کودک زیر ۱۴ سال دارند و ۴/۹ درصد نیز والدین کودکان زیر شش سال هستند. به علاوه، شواهد نشان میدهد که در خانوادههایی با دو سرپرست، مادران بیش از پدران وقت خود را صرف نگهداری از کودک میکنند. بنابراین از قبل هم دلایلی وجود دارد که بپذیریم کاهش دسترسی به خدمات نگهداری از کودکان بهطور نامتناسبی بر مادران تاثیر خواهد گذاشت.
محققان این فرضیه را با استفاده از دادههای بازار کار ایالات متحده به دقت آزمایش کردهاند. این مطالعه بر روی سیاستهای دولتی در مورد فعالیت مراکز مراقبت از کودکان متمرکز است و با استفاده از آن، تاثیرات نبود تسهیلات مراقبت از کودکان را بر پیامدهای بازار کار مادرانی که فرزندان کوچک (زیر پنج سال) دارند تجزیه و تحلیل کرده است. از آنجا که کودکان خردسال به نظارت شبانهروزی و مراقبتهای ویژه والدین نیازمندند پژوهشگران پیشبینی کردهاند که از دست دادن تسهیلات نگهداری از کودکان خردسال، حتی ممکن است در مقایسه با تعطیلی مدارس، تاثیر بیشتری بر تامین نیروی کار زنان داشته باشد؛ مسالهای که در سایر پژوهشها نیز بر آن تاکید شده است.
دامنه تعطیلی مهدهای کودک
برای جلوگیری از انتقال کووید ۱۹، دولتها در سراسر جهان مجموعهای از «دستورات ماندن در خانه» را صادر کردند که اغلب، شامل تعطیلی مراکز مراقبتی روزانه بود. در انگلستان، ارائهدهندگان خدمات مراقبت از کودکان (مدارس، کالجها، مهدهای کودک، و پرستاران خانگی) برای تمامی کودکان، به جز کودکان کارکنان مشاغل ضروری و کودکان آسیبپذیر تعطیل شدند و در پی آن میلیونها کودک ناگزیر در خانه ماندند. ژاپن و ایتالیا نیز به منظور جلوگیری از شیوع بیماری در میان کودکان، به ترتیب در اواخر فوریه و اوایل مارس مهدکودکهای خود را تعطیل کردند.
در ایالات متحده پیش از پاندمی، ۲۴ درصد از کودکان پنجساله و کمتر، از مراکز مراقبتهای روزانه، پیشدبستانها، مهدهای کودک و سایر برنامههای مراقبتی استفاده میکردند و ۶۰ درصد از آنان نیز دستکم یکبار در هفته از برخی از مراقبتهای روزانه در منزل یا نگهداری توسط یکی از بستگان بهره میبردند. در اواسط ماه مارس و اوایل آوریل، ۱۶ ایالت، تعطیلی مراکز مراقبت از کودکان را اجباری کردند و عملاً دسترسی والدین به این امکان محدود شد. ۲۰ ایالت دیگر محدودیتهایی را متناسب با ابعاد کلاسها اعمال کردند و عملاً تنها حضور ۱۰ کودک در هر کلاس امکانپذیر شد.
تعطیلی مراکز نگهداری از کودکان و افزایش نرخ بیکاری مادران
در این پژوهش از دادههای فایلهای ماهانه «پیمایش جمعیت کنونی» (پیمایشی که ماهانه ۶۰ هزار خانوار را از سپتامبر ۲۰۱۹ تا سپتامبر ۲۰۲۰ بررسی کرده) و پیمایش Household Pulse Survey که از آوریل ۲۰۲۰ بهطور خاص برای تشخیص تاثیرات کووید ۱۹ بر مسائلی نظیر وضعیت اشتغال و اختلال در آموزش آغاز شده، استفاده شده است. نمودار شماره ۱ نشان میدهد از ۲۳ آوریل تا ۲۸ سپتامبر، جمعیت مادرانی که اعلام کردهاند به دلیل تعطیلی مهدهای کودک پس از همهگیری قادر به کار کردن نیستند بهطور قابل توجهی بیش از پدران است. برای مثال در همین مدت، ۷/۱۲ درصد از مادران در مقایسه با ۸/۲ درصد از پدران به دلیل مسوولیت نگهداری از فرزندان پس از کووید ۱۹، دیگر کار نکردهاند.
تحلیل رگرسیون این پژوهش نشان میدهد که از دست دادن دسترسی به خدمات مراقبت از کودکان، مادران دارای فرزند خردسال را از مشارکت در بازار کار منصرف میکند. محققان از یک استراتژی سهگانه استفاده کردهاند تا واریاسیون را بین ایالتها، در طول زمان، و در تمام زنانی که فرزند کوچک داشته یا نداشتند و ممکن است از پاندمی تاثیر پذیرفته باشند محاسبه کنند. آنها دریافتند در ماههایی که مراکز نگهداری از کودکان کاملاً تعطیل بود، نرخ بیکاری مادران دارای فرزند خردسال، ۷/۲ درصد افزایش پیدا کرده است (ماههای ابتدایی همهگیری). به علاوه در ماههای پس از تعطیلی، یعنی هنگامی که برای کلاسها محدودیتهایی در تعداد نفرات اعمال شد، نرخ بیکاری زنان همچنان چهار نقطهدرصد بالاتر از میزانی باقی ماند که در شرایط معمولی انتظار میرفت. در ماههای پس از تعطیلی، زمانی که تعطیلیها متوقف شده بود و هنوز محدودیتی برای تعداد بچهها وجود نداشت، نرخ بیکاری زنان همچنان ۶/۶ نقطهدرصد بیشتر از شرایط معمول بود. محاسبات این پژوهش حاکی از افزایش دو نقطهدرصدی در نرخ بیکاری زنان در مدت اعمال محدودیت در سایز کلاسهاست.
بر اساس نتایج این پژوهش، محققان نتیجه گرفتند که سیاستهای ایالتی (state-level policies)، که تعطیلی مراکز نگهداری از کودکان را اجباری یا محدودیت کلاسها را اعمال کرد، در حقیقت نرخ بیکاری مادران کودکان خردسال را در این ایالتها افزایش داده است. مهمتر آنکه، اثرات منفی حتی پس از بازگشایی مهدهای کودک از بین نرفته است؛ این یافته با تحقیقات قبلی که نشان داده بازگشت مجدد زنان به نیروی کار (پس از خروج آنان) زمان قابل توجهی به طول میانجامد، همخوانی دارد. به علاوه موید این واقعیت است که سمت عرضه (supply-side)، تاثیری دائمی و ماندگار بر دسترسی به خدمات مراقبت از کودکان دارد. یعنی ممکن است ضررهای مالی هنگام تعطیلی باعث شود مراکز نگهداری از کودکان برای همیشه کسبوکار خود را ببندند.
برای مقابله با اثرات رکود اقتصادی ناشی از کووید ۱۹ بر والدین شاغل، به ویژه مادران، بسیاری از دولتها رویکردهای تهاجمی در پیش گرفتهاند. برای مثال استرالیا، یارانههایی برای نگهداری از کودکان به خانوادهها پرداخت کرده یا برای مراکز نگهداری از کودکان حمایتهای مالی در نظر گرفته است. شواهد نشان میدهد که دریافت این یارانه یکی از دلایلی است که سبب شده مشارکت زنان در نیروی کار استرالیا به سرعت بهبود پیدا کند. سایر محققان خواستار سیاستهای جسورانه دولت برای جبران دستمزدهای ازدسترفته هستند؛ از جمله اجازه والدین کودکان خردسال برای استفاده از مرخصی استعلاجی باحقوق در مدت تعطیلی مدارس و مهدهای کودک، و به تعویق انداختن مالیات بر حقوق و دستمزد برای کسبوکارها به مدت سه ماه. اینگونه سیاستهای حمایتی و الگو گرفتن از اقدامات موفق سایر دولتها در پاسخ به بحران، میتواند برای دولت، مرجعی در روند بهبود اقتصادی باشد.