حقالتدریس نه سابقه میشود نه بیمه!
تدریس به عنوان استاد حقالتدریس نه سابقهای محسوب میشود و نه بیمهای دارد. وزیر علوم دراینباره گفته: «این دسته از افراد پول میگیرند و درس میدهند بنابراین تدریس آنها سابقهای به حساب نمیآید و شرایط بیمهای آنها هم در همان حقالتدریس دیده شده است.»
بخش قابل توجهی از تدریس دانشگاهها در دانشگاههای دولتی و از آن بیشتر در دانشگاههای غیرانتفاعی بر عهده استادان حقالتدریس است؛ تا جایی که آنها در سالهای اخیر به پرولتاریای دانشگاهی معروف شدهاند. بخش بزرگی از دانشگاههای غیرانتفاعی در سراسر کشور هم اصولاً با چشمپوشی وزارت علوم در دورههای پیاپی حداقلهای قانونی اعضای هیئت علمی را استخدام نکردهاند و تقریباً یکسره بر نیروی حقالتدریس متکی هستند.
مقایسه پرداختی به اعضای حقالتدریس و اعضای هیئت علمی دانشگاهها میتواند در فهم رویکرد وزارت علوم به حقالتدریسیها مفید باشد؛ اگر فردی با تمام توان و در حداکثر موظفی تدریس یک عضو هیئت علمی دانشگاه درس دهد (۱۵ واحد موظفی، که در دانشگاه دولتی اغلب کمتر از این است)، میتواند سالانه مبلغی حداکثر حدود یکدهم حقوق یک عضو هیئت علمی را دریافت کند. از سویی دیگر به نظر میرسد قراردادهای حقالتدریسی هم از جنس تمام قراردادهایی است که کارفرماها برای طفره رفتن از حقوق کارگر به نیروهای کار تحمیل میکنند.
«این دسته از افراد پول میگیرند و درس میدهند بنابراین تدریس آنها سابقهای به حساب نمیآید و شرایط بیمهای آنها هم در همان حقالتدریس دیده شده است.» بقیه افراد نیز دودسته اند ؛ یا آنانی که پول میگیرند و درس نمیدهند! یا اندسته که پول نمیگیرند و درس میدهند! یک دسته هم که جناب وزیر فرمودند یعنی همان هایی که هم پول میگیرند وهم درس میدهند! پس بدین ترتیب ۳گروه از افراد را درجامعه می توان براساس دوویژگی یعنی پول گرفتن و درس دادن تشخیص داد.
حال پرسش اصلی این است که امنیت شغلی آن گروه از افراد، مثل خودایشان، که پول میگیرند اما درس نمیدهند ، چگونه است ؟
«این دسته از افراد پول میگیرند و درس میدهند بنابراین تدریس آنها سابقهای به حساب نمیآید و شرایط بیمهای آنها هم در همان حقالتدریس دیده شده است.»
بقیه افراد نیز دودسته اند ؛ یا آنانی که پول میگیرند و درس نمیدهند! یا اندسته که پول نمیگیرند و درس میدهند! یک دسته هم که جناب وزیر فرمودند یعنی همان هایی که هم پول میگیرند وهم درس میدهند! پس بدین ترتیب ۳گروه از افراد را درجامعه می توان براساس دوویژگی یعنی پول گرفتن و درس دادن تشخیص داد.
باید جامعه ایی که در آن تلاش در جهت تعلیم و تربیت ، سابقه ایی محسوب نمی شود را همچون دادگاهی دانست که درآن فلسفه و عدالت با سفسطه وجهالت جایگزین شده است. وصف شرایط درچنین جامعه ایی دقیقا همین اوضاع و احوالی است که درحال حاضر در کشور ملاحظه میفرمائید.
«این دسته از افراد پول میگیرند و درس میدهند بنابراین تدریس آنها سابقهای به حساب نمیآید و شرایط بیمهای آنها هم در همان حقالتدریس دیده شده است.»
آخه بقیه که بیمه میشن و سابقه براشون حساب میشه پول نمیگیرند!
واقعا که بهترین توجیه ممکن رو آوردن جناب وزیر. دستشون درد نکنه…