معلمانِ بیسانتافه، بیآنتالیا
در سایت «شرکت لیزینگ فرهنگیان»، دیگر خبری از عکس سانتافه نیست؛ بنری با عکس پراید ۱۳۱ آن گوشه هست که از چند روز پیش فروش اقساطی آن هم به پایان رسیده. از آن بدتر، سایت «صندوق ذخیرهی فرهنگیان» است که حتی باز نمیشود اگرچه این دو سایت در هفتهی گذشته جزو پربازدیدترین سایتهای کشور بودند، بهویژه برای معلمان کنجکاو.
انتشار دو آگهی به فاصلهی یک هفته معلمها را در جستوجوی یافتن پاسخ سؤالات گیجکنندهای کشانده پای اینترنت. نخست «واگذاری ۱۷۰۰ دستگاه خودرو خارجی به فرهنگیان» بود و دوم «تسهیلات سفر به آنتالیا ویژهی بازنشستگان آموزش و پروش استان یزد» برای شبهای نوروز ۹۴.
داستان یک سفر ممنوعه
یزد، که خود یکی از مقاصد گردشگری ایرانیها در نوروز است، قرار بود تا چند روز پیش معلمهایش را بفرستد به سیاحت عیدانهی ترکیه. بخشنامهای که به امضای مدیر کل آموزشوپرورش استان یزد رسیده با انتقادهای زیادی مواجه شد چراکه از بازنشستگان آموزشوپرورش خواسته شده بود که در صورت تمایل به سفر به آنتالیا به بلوار شهید صدوقی بروند و فرم مرتبط را پر کنند. انتشار اخبار مربوط به این تسهیلات همزمان بود با قرار گرفتنِ وزیر آموزشوپرورش در یکقدمیِ استیضاح و اوج گرفتن انتقادات معلمان به وضعیت حقوقی و معیشتیشان. اما معلمهای یزدی، صبح روز بعد، با آرامش به آدرس یادشده رفتند که ماجرایش را عیسی ریاضی، معلم ناحیهی سهی آموزشوپرورش یزد، اینطور برای «شبکه آفتاب» نقل میکند: «به کانون بازنشستگان که رسیدم، شلوغ نبود، چند نفری ایستاده بودند و من هم فرم درخواست را پر کردم که از طریق مادرم، که بازنشستهی آموزشوپرورش است، برای آنتالیا اقدام کنیم. کمکم کانون شلوغ شد، بیشتر از بازنشستهها معلمها آمده بودند و چانه میزدند برای این سفر، چون رقمش واقعاً، به لحاظ سود تسهیلات، پایین بود.»
ریاضی، که اتفاقاً معلم ورزش است، اینطور چرتکه انداخته: «اگر برای وام دهمیلیونتومانی به صندوقها مراجعه کنید، ۲۴ درصد سود میگیرند یعنی باید چیزی نزدیک به چهارده میلیون تومان بهره بدهید اما شرکت زاگرس فقط پنج درصد بهره میگرفت یعنی پانصد هزار تومان. خب طبیعی بود که همه بخواهند از این فرصت استفاده کنند.» برخی رسانهها اما زود ورق را برگرداندند و آموزشوپرورش یزد را وادار کردند برای گنجاندن یک مقصد نه چندان مذهبی در برنامهی سفر این تور عذرخواهی کنند. عذرخواهی انجام شد و کانون نام آنتالیا را حذف کرد اما باقی نامها هنوز سرجایشان هستند: «وقتی در جریان این اعتراضها قرار گرفتیم، گفتند سفر آنتالیا لغو شده و باید مقصد دیگری را انتخاب کنید، حالا استانبول هست و چند شهر دیگر، البته مشهد هم اضافه شده که دیگر واقعاً نیاز به تسهیلات ندارد، خودمان هم میتوانیم برویم.»
چرا ماشین خارجی و سفر خارجی؟
با همهی غوغایی که این طرح و طرحهای مشابه آن به راه انداخته، کمیسیون آموزش مجلس به آن واکنشی نشان نداده است. فرهاد بشیری، یکی از اعضای این کمیسیون، به «شبکه آفتاب» میگوید: «اصل ما بر این است که ارائهی هر گونه خدمات رفاهی به اقشار جامعه و خصوصاً فرهنگیان، که جایگاه مهم و محترمی دارند، از اهمیت زیادی برخوردار است اما به شرطها و شروطها.»
شروطی که موافقت ضمنی او با ارائهی خدمات حمایتی و تسهیلات رفاهی به معلمان در برمیگیرد اینهاست: «منِ معلم که از نمایندگان کمیسیون آموزش مجلس هستم با پرداخت وام خرید خودرو موافقم، اما مسأله اینجاست که چرا خودرو خارجی؟ خودرویی که قیمتش چندین برابر حقوق یک معلم است؟ اگر قرار باشد من با حقوق معلمیام سانتافه بخرم و بابت آن ۱۴۰ میلیون تومان وام دریافت کنم، چطور میتوانم از عهدهی پرداخت اقساط آن بربیایم؟» او میگوید که مسؤولان وزارت آموزشوپرورش به این نکتههای باریکتر از مو توجه نکردهاند چراکه تنها قصد داشتند شب عید خوشی برای فرهنگیان رقم بزنند اما اشتباه کردهاند: «بهتر نبود چنین سرمایهی هنگفتی به صنعت کشور خودمان سرازیر شود؟ خودِ من ماشین داخلی سوار میشوم و اگرچه ممکن است از کیفیت آن ناراضی باشم ترجیحم این است که در مقام معلم به شاگردانم نشان بدهم مدافع حقوق تولیدکنندهی داخلی هستم. موضوع سفر آنتالیا هم چیزی شبیه به همین است؛ آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد.»
داغ تازهشدهی حقوق
اسم سانتافه و آنتالیا داغ معلمها را دربارهی حقوقشان تازه کرده؛ حقوقی که بهطور متوسط از یکونیممیلیون تومان بالاتر نمیرود، چطور قرار است پاسخگوی ایجاد چنین نیازهای کاذبی باشد؟ جواد هروی از دیگر اعضای کمیسیون آموزش مجلس پرده از لایحهی بودجهی سال آیندهی وزارت آموزشوپرورش برمیدارد و معتقد است که اتفاقاً آنچه در این بودجهبندی بیش از همهچیز لحاظ شده موضوع افزایش حقوق معلمان است: «درحالحاضر شاهدیم که در لایحهی بودجهی امسال، این وزارتخانه درخواست افزایش بیستدرصدی اعتبارش را دارد و بر اساس آن قرار است هفده درصدِ این میزان صرف افزایش حقوق کارمندان و معلمان این وزارتخانه شود و تنها سه درصد به دیگر امور این وزارتخانهی عریضوطویل اختصاص پیدا کند.»
در نگاه هروی، آنچه میشود به شکل خدمات به معلمان اهدا کرد نباید صرفاً در سفر آنتالیا و سانتافه دید بلکه بهبود شرایط حضور معلم در کلاس و ایجاد آرامش برای این شغل پراسترس هم میتواند عیدی خوبی برای آنها باشد: «تمرکز روی موضوع حقوق معلمان آنقدر جدی شده که بین فرهنگیان محترم هم نوعی نگرانی به وجود آمده است. وقتی پای خرید سانتافه و سفر به آنتالیا مطرح میشود، در آنها این حس ایجاد میشود که دچار فضای طبقاتی شدهاند و طبیعتاً فشار روحی بدی به آنها وارد میشود.»