در برابر کرونا چه میتوان کرد؟
ویروس کرونای جدید در حال درنوردیدن جامعه ایران است. بیتوجهی دولت به سیاستهای کنترل اپیدمی – که از آسیا تا اروپا در حال اجراست و سازمان بهداشت جهانی از آن به عنوان تنها راه مقابله نام برده است – امروز سبب شده که درصد بزرگی از ایرانیان یا به ویروس مبتلا شده و یا در معرض ابتلای به آن قرار بگیرند. در حالی که همه از نماینده مجلس تا استاندار و شهردار و شخصیتهای علمی کشور خواهان قرنطینه محلی یا همگانی هستند، دولت مثل همیشه از قبول مسئولیت شانه خالی میکند و آشکارا میگوید که ناتوان از قرنطینه کشور است.
چرا دولت از قرنطینه شهرها ناتوان است؟ دلایل این امر ممکن است از این دست باشد:
- بیلیاقتی و ناتوانی مدیریتی؛
- نبود منابع مالی؛
- کمبود نیروی انسانی.
در برابر این عوامل چه تغییری باید در دولت داد؟
- استعفای مقامات بیکفایت و دادن فراخوانی ملی برای استفاده از ظرفیتهای عملی و تخصصی کشور.
- استفاده از کلیه منابع مالی کشور برای مقابله با بیماری از جمله تحت اختیار گرفتن منابع مالی عظیم نهادهایی که اگرچه دولتی نیستند اما عمومی هستند و باید برای حفظ جان و سلامت مردم هزینه شوند. میدانیم که نهادهایی در کشور هستند که بخش عمدهای از منابع مالی کشور را دهههاست در انحصار خود گرفتهاند.
- دولت با بازگشت به جامعه جهانی و گفتگو با آن میتواند شرایط کاهش تحریم و جلب منابع مالی خارجی را برای مقابله با کرونا فراهم کند.
- در شرایطی که بخش بزرگی از جمعیت کشور از جمله افراد با تحصیلات دانشگاهی بیکار هستند چه نیازی بزرگتر از نجات جامعه ایران از مرگ برای به کار گرفتن آنها کافی خواهد بود؟ میلیونها نفر در ایران در شرایط مناسب میتوانند به نجات جامعه بیایند. قرنطینه گسترده نیاز به بسیج اجتماعی گسترده دارد: کادر درمانی گسترده و گروههایی که در شرایط قرنطینه نیازهای حیاتی جامعه را تامین کنند.
شرایط مناسب قرنطینه و مقابله با ویروس کرونا چگونه است؟
- قرنطینه توصیه شده سازمان بهداشت جهانی حکومت نظامی نیست. نباید به زور سرنیزه مردم را در خانه نگه داشت، گرسنگی داد و از آن به عنوان ابزاری برای سرکوب جامعه استفاده کرد. قرنطینه گسترده برای اینکه نتیجه داشته باشد به جای سرنیزه نیازمند همبستگی ملی و به کار گرفتن همه ظرفیتهای ملی و بینالمللی برای حفاظت از جامعه است.
- برای اعلام قرنطینه اجباری در سراسر کشور باید دولت وظیفه تهیه خدمات پایهای همانند فراهم کردن مواد غذایی و بهداشتی را به عهده بگیرد و ظرفیتهای تولیدی کشور را به سمت این دو سوق دهد.
- دولت باید کنترل همه منابع مالی کشور را به عهده بگیرد و این منابع را به سمت تامین مالی مردم و صنایع زیربنایی در دوران قرنطینه و تجهیز بیمارستانهای کشور ببرد.
- دولت باید از ظرفیت تولیدی کشور اعم از عمومی و خصوصی حراست کند تا رکود اقتصادی در نتیجه اپیدمی دائمی نگردد.
- برای جبران کمبود نیروی دولتی دولت باید به استخدام حداقل موقت گسترده دست بزند و از ظرفیتهای انسانی کشور برای نیازهای درمانی، بهداشتی و لجستیکی استفاده کند.
- گروههای مردمی در محلهها و شهرهای کشور باید اجازه یابند بسیج اجتماعی به وجود آورند و با همبستگی برای گذر از ماههای سخت پیش رو به جامعه کمک کنند.
بحران ویروس کرونا با از بین رفتن ویروس تمام نمیشود. ویروس کرونا بسته به جهتی که دولت و جامعه در مقابل با آن پیش میگیرند یا شکست داده میشود یا بنا به فرض با انتشار گسترده و کمتر شدن جمعیت افراد مستعد بیمار شدن از میان میرود. تفاوت دخالت گسترده برای کنترل ویروس و صبر برای گذشتن آن مرگ حداقل صدها هزار نفر از ایرانیان و از هم گسیختگی شالوده جامعه ایران است.
پس از پایان بحران ویروس کرونا جامعه ایران به روزهای قبل آن باز نمیگردد. در روزهای پس از فروکشکردن بیماری چیزی که برای باقی جامعه باقی میماند اقتصادی ورشکسته و ناتوان برای تامین نیازهای ابتدایی جامعه خواهد بود. فاجعه انسانی دوران پس از کرونا اگر از دوران اپیدمی بیشتر نباشد کمتر نخواهد بود. اگر بحران اپیدمی فقط چند ماه مهمان جامعه ایران بود، رکود عمیق اقتصادی پس از آن در نبود سیاستهای درست دولتی سالها جامعه ایران را شکنجه خواهد داد و به از میان رفتن زندگی میلیونها نفر منجر خواهد شد.
کرونا برای جامعه ایران تنها یک ویروس نیست. کرونا عیانکننده بیکفایتی و ناتوانی ساختار سیاسی و اقتصادی ایران برای دفاع از جامعه و فراهم کردن شرایط سعادت آن است. تا چارهای برای این بیکفایتی و ناتوانی اندیشیده نشود سخت میتوان تصور کرد که جامعه ایران از باتلاقی که در آن گرفتار افتاده بیرون آید.