شمع و گل و پروانه در خدمت فراموشی مادران
۲۶ بهمن در تقویم کشور به عنوان روز مادر شناخته میشود. مثل همه روزهای رسمی دیگر در تقویم، رسانهها مطالبی را به این مناسبت منتشر میکنند. مسئولان نیز به نوبه خود میکوشند کاری به مناسبت این روز بکنند و از فرصت این روز برای حضور در رسانهها استفاده کنند. اما در این روز، رسانهها چه تصویری از زنان و مادری نشان میدهند؟
به لطافت پروانه
برخی روایتها به سراغ لطافت میروند. در این روایت زنان موجودات لطیفی توصیف میشوند که سختترین شرایط را نیز تاب میآورند. ویژگی برجسته زن در این روایت این است که او خود را بیامان وقف دیگری (مرد یا فرزندش) میکند و اصلا از منظر اوست که هویت و موجودیتش تعریف میشود. رسانهها این روایت را میگیرند و از زنانی که علیرغم این لطافت کارهای سختی انجام میدهند سوژه خبر و گزارش میسازند.
سایت خبرگزاری ایسنا در مطلبی با عنوان «برگی از زندگی بانوانی به لطافت پروانه و به مقاومت کوه» با همسر یکی از جانبازان جنگ ایران و عراق گفتوگو کرده است. تیتر، تلویحا خوبی و ظرافت و لطافت زن را، که ویژگیهای ذاتی او دانسته میشود، در تقابل با «قدرت» و «تحمل» وی قرار میدهد. گویا مقاومتهای او امری عَرَضی و فرعی بر ذات لطیف و زیبای وی بوده و چیزی به او «اضافه» کرده است؛ چیزی از جنس آنچه که خود ندارد، یعنی صفتهای منسوب به «مردانگی». در این گزارش از زنی میخوانیم که علیرغم همه مشکلات «موفق» شده از همسری مجروح محافظت کند و فرزندانی موفق بار بیاورد. از تیتر که بگذریم آنچه در تنظیم متن این مصاحبه میبینیم این است که موضوع بحث اساسا مشکلات همسر جانباز این زن است و نه خود او.
خبرگزاری فارس هم مسیر مشابهی را میرود و البته کودکهمسری و چندهمسری را هم چاشنی روایتش از زنان مقاوم و نمونه کرده است. در گزارش مادرترین نامادری خبرنگار فارس زندگی زنی را روایت میکند که در ۱۶ سالگی همسر دوم مردی شده است و هماکنون از فرزند معلول شوهرش از همسر اول نگهداری میکند.
در هر دوی این روایتها با زنان فداکاری روبهروییم که مهرشان را بیدریغ و در چارچوب خانواده و در سختترین شرایط ابراز میکنند. مشکلات این زنان همان مشکلات مردهایشان تصویر میشود، چرا که اساسا هویت مستقلی برای آنها فرض نشده. «لطیف» خواندن آنها هم به این معناست که آنها چنان خوبند که دم از مشکلات نمیزنند، بلکه میسوزند و میسازند.
چشمانتظار میوه
دسته دیگر روایتهای منتشر شده در رسانهها به مناسبت روز مادر، بر اهمیت فرزند در زندگی زنان متمرکز است. در این گزارشها از زندگی زنهایی میخوانیم که فرزندی ندارند یا به دلایلی ارتباطشان با فرزندانشان قطع شده است.
مطلب خبرگزاری ایسنا با عنوان «وقتی پازل زندگی یک زن کامل میشود…» در مورد زنیست که پسری را به فرزندی پذیرفته است. تیتر مطلب سویه کلیشهای ناقص بودن زندگی زنانِ بدون فرزند را برجسته و تکرار میکند. سوژه گزارش، زن بازیگری است که چند سالی برای بارداری تلاش کرده اما نتوانسته فرزندی به دنیا بیاورد. روایت ایسنا اینگونه آغاز میشود: «از سالهای بیفرزندی میگوید، از زخم زبانها و بغضهای شبانه، از لحظهها و نگاههای پرحسرت و غلطیدن اشکهایی در حسرت شنیدن کلمه مادر …، از بازی نقش مادری که آرزوی تحقق آن نقش را در زندگی واقعیاش دارد، از حسرت مادر شدنش میگوید…». اگرچه داشتن فرزند آرزو و بخش مهمی از زندگی بسیاری از زنان و مردان است، اما به سختی میتوان چنین جملاتی را در وصف آرزوی یک مرد به داشتن فرزند و پدر شدن تصور کرد.
خبرگزاری مهر نیز گزارشی درباره روز مادر با تیتر «تشنه محبت؛ چشم انتظار دیدار میوه باغ زندگی» منتشر کرده است. در ابتدای این متن میخوانیم «مادران مانند گلهایی از بهشت هستند که فرزندان را با شیرهای از جان و وجودشان پرورش میدهند تا در هر لحظه از زندگی شاهد موفقیتهای آنان باشند.» در نوشتاری دیگر در بخش سرگرمی پایگاه خبری جدولیاب نیز به متنی برمیخوریم با عنوان «انشا نویسی درباره روز مادر به زبان ساده و توصیفی» که ادبیاتی مشابه دارد.
در این روایتها زنان موجوداتی توصیف میشوند که وجودشان در گروی داشتن فرزند است. عمر و حیات آنها بدون فرزند سرشار از حسرت و نیاز، و بیثمر فرض میشود. مشکلاتشان نیز به نبود یا فقدان حضور فرزند محدود است. آنچه در توجه به همین وجه مادرانگی زندگی زنان غایب است روایت تجربه و فراز و فرودهای زندگی آنها در کلیت و عینیت آن است از زبان خودشان.
ریحانه دردانه
در این دسته روایتها، مادر موجودی مقدس است. موجودی که با کلمات و ادبیات شاعرانه تقدیس میشود، او نه فردی واقعی با مسائل و مشکلات عینی و اجتماعی، که موجودی انتزاعی و با ماهیتی از پیش تعیینشده و ثابت است. در این روایت مسئولان دولتی دست بالا را دارند.
از این جمله روایات متنی است که خبرگزاری مهر منتشر کرده با عنوان «اولین، مؤثرترین و خالصترین معلم، مادر است» که در آن به نقل از وزیر آموزش و پرورش در یک سخنرانی به این مناسبت از جایگاه مادران «قدردانی» شده است.
مجید پورعیسی، رئیس سازمان برنامه و بودجه، نیز از مسئولانی است که به مناسبت این روز «برای همه مادران عزیز سلامتی و طول عمر و برای آن عزیزانی که به رحمت خدا رفتهاند، تقاضای رحمت و مغفرت» کرده است.
خبرگزاری شبستان پا را از این هم فراتر میگذارد. این خبرگزاری مصاحبهای با تیتر «مادر فراتر از هر شغل و حرفه/ ریحانه هستی را در کنار مردان نسنجیم» با مصطفی ذوالفقاری مدیر ستاد هماهنگی کانونهای فرهنگی هنری مساجد استان مرکزی ترتیب داده است. این مصاحبه طولانی شاید به نوعی بیانگر منظور همه مسئولان از این نگاه باشد؛ مصاحبهشونده میگوید: «خانه داری، مادری، تربیت فرزند و همسرداری افتخاری بس بزرگ محسوب شود که نمونهای مانندش در عالم وجود ندارد». این توصیف نگاه بخش عمدهای از مسئولان به زنان را نشان میدهد که بر اساس آن، زن بودن هویتی ثابت، مقدس و معطوف به مادری و همسری است.
در این نگاه اجمالی میتوان فهمید که برخی رسانههای کشور اولا برای زن بودن معنایی مترادف با مادر بودن قائلند که در آن «پازل زندگی یک زن» بدون مادر شدنش کامل نخواهد بود. به علاوه، این رسانهها در پرداختن به موضوع، مادر بودن را به عنوان موضوعی ادبی و شاعرانه در نظر گرفتهاند. اگرچه این گزارشها در متون خود به «تکریم» و «سپاسگزاری» از مادران یاد کردهاند، اما در رویکرد آنها خبری از پرداختن به مسائل، مشکلات و دغدغههای واقعی زنان و مادران نیست و به همینترتیب تکریمها چندان از انشاهای دوران مدرسه فراتر نرفته است. پاسداشت روزی با محوریت «مادری» میتواند بهانهای برای پرداختن به مسائل و مشکلاتی باشد که مادرها با آن درگیرند، مشکلاتی مانند فشارهای اجتماعی، عدم دسترسی به امکانات آموزشی و رفاهی مناسب، انواع خشونتهای خانگی و خیابانی، نقشهای نابرابر در قبال فرزند، کار خانگی بیمزد؛ مشکلاتی که با کاهش خدمات عمومی و تصویب قوانین ضد زن هر روز افزایش مییابند. اما در رسانهها نه خبری از روایت مسائل واقعی این زنان است و نه آرزوها و خواستههای آنها. در عوض رسانهها در خدمت تقویت کلیشههای رایج «مادری که میسوزد و میسازد» عمل میکنند و با قداست بخشیدن به این نقش چه بسا امکان اعتراض و بروز شکل دیگری از بودن را نیز برای زنان دشوار میسازند.