دوختن زمین به آسمان در کیهان
برملا شدن واقعیت ماجرای پرواز 752 اوکراین، و سوگیریهای حیرتآور رسانههای رسمی ایران در روزهای پس از واقعه، بیش از هر چیز این سوال را دوباره زنده کرد که مرز کتمان، سکوت، انکار و شفافیت کجاست؟
صبح روز شنبه بیست ویکم دیماه رئیسجمهور در پیامی پس از تسلیت به بازماندگان این فاجعه و تایید خبر شلیک موشک به هواپیما آن را خطای انسانیای دانست که در شرایط آمادهباش صددرصد رخ داده و منجر به مرگ دهها انسان بیگناه شده است. روزنامه کیهان آخر شب جمعه بیستم دیماه مطلبی با عنوان «سقوط بوئینگ ۷۳۷ اوکراین، دستاویزی آمریکا برای فرار از تحقیر عین الاسد» روی وبسایتش منتشر کرد. سرویس سیاست کیهان در این مقاله، به برشمردن سناریوهایی در توضیح سقوط هواپیما پرداخته است، سناریوهایی که چند ساعت بعد با بیانیه ستاد کل نیروهای مسلح دیگر بیش از پیش قابل قضاوت شدند.
در این مطلب سناریوی آمریکا مبنی بر اصابت موشک به هواپیما، از آن رو که با ادله محکم «متخصصان» متناقض است، غیرعلمی خوانده شده است. به گزارش کیهان و به نقل از «متخصصان امر» که نامی از آنها برده نشده «ویدیوهای موجود و شواهد و آثار محل سقوط هواپیما و گزارش سازمان هواپیمایی کشوری، بصورت واضح نشان میدهد که هواپیما آتش گرفته بوده و در حال طی مراحل سقوط تدریجی بوده است […] هماهنگی کامل بین پدافند هوایی و سامانههای غیرنظامی کشور نیز وجود دارد و فهرست پروازها مرتب به سامانه پدافندی کشور ارائه میشود. افزون بر این ادعای هدف قرار گرفتن اشتباهی هواپیمای اوکراینی با موشک در شرایطی است که دقت سامانههای پدافندی ایران بسیار بالاست.»
از دیگر ادلهای که این گزارش برای رد ادعای اصابت موشک به آنها پرداخته، اشاره به مطالبی از لسآنجلس تایمز، رویترز، رویترز بیزنس و نیویورک تایمز (بدون ذکر مشخص منبع) است. به طور مثال کیهان به نقل از روزنامه نیویورکتایمز نوشته «نقص فنی علت سقوط هواپیمای اوکراینی بوده است» به نوشته کیهان، رویترز بیزینس هم اشاره کرده که اطلاعاتی مبنی بر شلیک موشک موجود نیست. این درحالیست که در چهار روز گذشته رسانههای انگلیسی زبان تقریبا به شکل متفقالقول به شواهد غیرقابلانکاری پرداختند که نشان میداد دلیل سقوط هواپیما شلیک موشک بوده است.
روزنامه نیویورک تایمز سه روز پیش در مطلبی با عنوان «شفافیت بسیار پایین؛ چندین تئوری در مورد سقوط هواپیمای اوکراین در ایران» با انتشار ویدیویی ازدقایقی پس از سقوط هواپیما، وضعیت هواپیما پیش از پرواز را غیرمشکوک دانست، و در هیچ کدام از سناریوهایش به نقص فنی اشاره نکرده است. وبسایت نیویورک تایمز هم که با قرار دادن تایملاینی روی وبسایت خود خبرهای لحظه به لحظه مربوط به سقوط هواپیما را پوشش میداد، تیترهای مطالب مربوط را در همین صفحه به نمایش گذاشته است.
اما کیهان از منابعی «آگاه» نقل کرده است که مهندسان ایرانی با پرواز هواپیما مخالفت کردهاند، چرا که هواپیما نقص فنی داشته است. به علاوه این روزنامه به نقل از ولادمیر جباروف سیاستمدار روسی نوشته که احتمال اصابت موشک به هواپیما «بازی سیاسی» و اتهامزنیهای بیمدرک است. کیهان به نقل از گزارش فارس، همکاری ایران برای باز شدن جعبه سیاه را دلیل محکمی برای رد این ادعا دانسته و میگوید «با این اوصاف و در شرایط کنونی، افکار عمومی به خوبی از ماهیت جنگ روانی و بازی رسانهای آمریکاییها روی سقوط هواپیمای اوکراینی آگاه است و این رژیم تروریست و خونآشام با این سناریوسازیها نمیتواند پوزه به خاک مالیده شده خود را ترمیم کند و هیمنه از دست رفتهاش را برگرداند.»
کیهان در ادامه با اشاره به اینکه کارمندان هواپیمایی بوئینگ خودشان هم جرأت مسافرت با هواپیمای بوئینگ را ندارند، بوئینگ ۷۳۷ مکس را تابوتی پرنده خوانده و سهام بوئینگ را رو به ورشکستگی دانسته است. شایان ذکر است که هواپیمای بوئینگ مکس از ناوگان هوایی بسیاری از کشورها حذف شده، و هواپیمای سقوط کرده نیز، بوئینگ مکس نبوده است. بوئینگ در روز حادثه اعلام کرد که تا اتمام بررسی جعبه سیاه و اعلام نظر کارشناسی گروه تجسس، اظهار نظری نخواهد کرد. گروه تجسس نیز پس از اعلان اینکه در نبود لاشهی هواپیما که در ساعات پس از سقوط توسط تیمهای امدادی ایران با بولدوزر جمعآوری شده، تنها راه بررسی سانحه، جعبه سیاه خواهد بود، خواهان دسترسی به جعبه سیاه شد.
طبق قوانین بینالمللی بررسی جعبه سیاه هواپیما (در صورت پیدا شدن) باید توسط کمپانی سازنده هواپیما و خط هواپیمایی خریدار و با در نظر گرفتن قوانین کشوری که در آن سانحه اتفاق افتاده است، انجام شود. همچنین کیهان در مطلبش اشارهای به خودداری رئیس سازمان هواپیمایی کشوری از تحویل جعبه سیاه نمیکند، اما به گزارش خبرگزاری مهر از سخنان علی عابدزاده در روز ۱۸ دی، سازمان هواپیمایی با یادآوری اینکه «اطلاعی از نقص فنی احتمالی نداشتهایم و خلبان این هواپیما نیز تماسی با برج مراقبت یا اپروچ نداشته است» در خصوص جعبه سیاه گفت «جعبه سیاه را به شرکت سازنده و آمریکاییها نخواهیم داد. فعلا معلوم نیست جعبه سیاه برای بازخوانی به کدام کشور میرود…فضای کشور هیچ مشکلی ندارد و آسمان ایران کاملا امن است. ولی مسیرهای پروازی جابجا شده است.» اگرچه تصمیم در اینباره در روزهای پس از مصاحبه و فشارهای جوامع بینالمللی تغییراتی کرد.
کیهان با نقل قول از توئیتر شارون ایدان خبرنگار اسرائیلی که در آن دلیل سقوط هواپیما را آتش گرفتن موتور سمت راست هواپیما دانسته است، و با استناد به گفتههای علی عابدزاده، رئیس سازمان هواپیمایی کشور در شب حادثه که «مگر میشود پدافند به هواپیمایی شلیک کند که هشتهزار پا ارتفاع دارد؟ همچنین این فضا فضائی نبوده است که این اتفاق بیفتد» سناریوی سقوط هواپیما بر اثر اصابت موشک را جنگ روانیای دانست که آمریکا علیه ایران بهپا کرده است.
آنچه در سناریوها و مقدمه این مطلب جا مانده است، تعداد کشتهشدگان، نقل قولهای موثق، و نگرانی برای بیخبری بازماندگان از حقیقتِ آن چیزی است که بر عزیزانشان رفته است. گویا تمام ابعاد انسانی فاجعهای که رخ داده، به جنگ و دعوایی بین تیترهای غیردقیق روزنامهها و پیغامهای توئیتری افرادی که حتی طرفین دعوا هم محسوب نمیشوند (مانند روزنامهنگار اسرائیلی) کاسته شده و صحبتی از ابعاد واقعی فاجعهای که پرچم کانادا را نیمه افراشته و ایران را برای سه روز سرخط خبرهای دنیا کرد و هموطنانمان را در بهت و حیرت فرو برد دیده نمیشود. ادلهای که کیهان بر آنها پافشاری میکند، مانند پایین افتادن سهام بوئینگ، و جنگ روانیای که آمریکا علیه ایران به راه انداخته است، نه تنها برای شرایطی که در آن ۱۷۶ نفر انسان غیرنظامی به دلایل نامعلومی (نامعلوم برای عموم و تا لحظه انتشار آن مطلب) جان خود را از دست دادهاند نامربوط به نظر میآید، بلکه تلاش دارد تا با استفاده از ابهام حاکم بر فضا، و دستآویز قرار دادن تنشهای منطقهای «خطای سهوی» نیروهای نظامی ایران را کتمان کند. تنها نگاهی به صفحه اول روزنامههای کثیرالانتشار امروز صبح نیز گواه دیگری بر این کتمان است. اگرچه اکثر روزنامهها به جز کیهان با صفحهبندیهای سیاه و سرخ سعی در همدلی با عزاداران این فاجعه داشتند، اما به نظر میرسد همچنان تیترها و نقل قولها به جای تلاش برای کند و کاو برای حقیقت، نشاندهنده تصویری مخدوش از عذرخواهیهای نصفه و نیمه، و انداختن تقصیر به گردن این و آن بود. در این میان، کیهان نه تنها برای انتشار تئوریهای گمراهکنندهاش عذرخواهیای نکرد بلکه تمام صفحه اولش را به تشریح صداقت اعترافات نظامی که پس از پافشاریهای بسیار کشورهای دیگر اتفاق افتاد اختصاص داد.
ماجرای پرواز ۷۵۲ خیلیها را به یاد ماجرای انفجار در نیروگاه اتمی چزنوبیل و انکار آن از سوی مقامات محلی و ارشد شوروی انداخت. در اپیزود اول سریال آمریکایی چرنوبیل که در روزهای گذشته دوباره سر زبانها افتاد، ولری لگاسوف دانشمند روس را میبینیم که پس از گرفتن تصمیمش برای صحبت درباره آنچه واقعا در چرنوبیل گذشت، به صدای ضبط شدهی خودش گوش میدهد که میگوید «هزینه دروغها چیست؟ تنها این نیست که دروغها را با حقیقت اشتباه خواهیم گرفت. خطر واقعی این است که اگر به اندازه کافی دروغ بشنویم، آنوقت به هیچ وجه نمیتوانیم حقیقت را تشخیص دهیم.» در هفته گذشته، ایران تعداد زیادی کشته داد، از کشتههای بینام و نشان کرمان گرفته، تا سرنشینان هواپیمای بوئینگ، اما برملا شدن واقعیت اتفاقی که روز چهارشنبه رخ داد، و سوگیریهای عجیب و حیرتآوری که در روزهای پس از آن در مطبوعات و رسانهها شاهد آن بودیم، بیش از هر چیز این سوال را دوباره زنده کرد که مرز کتمان، سکوت، انکار و شفافیت کجاست؟
«خون سردار سلیمانی عصای موسی» کیهان:
این درست ولی موسی بلد نیود که این عصا را با گرفت دم اژدها دوباره به عصا تبدیل کنید. اما اما
در ایران با این سرمایه بزرگ که بازهم طبق کیهان بایستی ترامپ را تا سرحد مرگ ترسانده باشد که بر خلاف نانسی پلیسی در کنگره با چشمانی فراخ که فرق سرش رفته بود از جمعیت وحشتتاک ۷ میلیونی در تهران سخن گفت که نشان از بوهای نامطبوع در کنگره داشت به بازی مشغولند.
از طرفی سعی در زنده نگاهداشتن خاطره وی نمایند و از طرف دیگر مجلس و دولتیان بر همان اسب اختلاف طبقاتی یعنی بازار آزاد یا نولیبرالیسم سوارند و تازه زحمت کشیده اند و نامش را به بازار باز تغییر داده اند و تمام قوانین ممکلتی را تابع قوانین بانک جهانی و مشتقات آن کرده اند که این اختلاف را بزودی دوچندان خواهد کرد و سردار سلیمانی عزیز در قبر آنها را لعن و نفرین خواهد کرد. یعنی باند خاتمی کهروبی موسوی ظریف زنگنه روحانی…
شما هم اینهمه زمین رو به آسمان دوختید اما نپرسیدید چرا پروازها با وجود اخطار نیروهای نظامی لغو نشده؟ فیلم گرفتن از لحظه اصابت موشک در آسمان می تونه تصادفی باشه و چرا کسی به این سوال ها پاسخی نداده؟
باید عرض کنم که اصلا اخطار داده شده بود؟این پرسش خیلیهاست که چرا پرواز ها لغو نشده
درباره فیلم گرفتن هم اثبات شده که فیلم اصابت موشک دوم رو نشون میده!حالا چرا دوتا موشک…؟
خلاصه که ابهامات زیاده،انکار ها زیادتر!
چطور اثبات شده؟؟؟
ادعای فیلم گرفتن از موشک دوم کی مطرح شد؟ وقتیکه این سوال پیش اومد که چطور در اون ساعت صبح، اون شخص با خیال راحت و بدون استرس فیلم گرفته.
بعدش گفتن دوتا موشک شلیک شده.
حالا شده یا نشده رو که هنوز رسما تایید نشده.
والا این اثبات رو من توی چند تا کانال تلگرامی خوندم و با عقل جور درمیومد
اینکه طرف انقدر با خونسردی داره فیلم میگیره هم خیلی عجیبه…
دو تا موشک هم البته شلیک شده،چه تایید کنن چه نکنن فرقی نداره دیگه
۱_ طبق ماده ۱۰ قانون هواپیمایی کشوری، مرجع تصویب کننده لغو یا محدودیت پرواز، هیات وزیران است.
۲_ پدافند تهران توسط ارتش انجام می شود. حالا چرا انگشت اتهام به سمت سپاه گرفته شده؟ یا اینکه چرا ستاد مشترک از سردارحاجی زاده خواسته مصاحبه کنه با تکمیل تحقیقات مشخص خواهد شد.
مورد دو که مشخصه دیگه
سامانه تور روسی سپاه موشک شلیک کرده
مورد اول هم خب نیروهای مسلح باید درخواست بکنه،بعدش هیات وزیران لغو رو تصویب کنن
آیا اصلا نیروهای مسلح درخواست داده؟
هیچ چی معلوم نیست،همچنان انکار پابرجاست…!
فکر نکنم کسی به این به اصطلاح”کیهان” اهمیتی بده(حداقل این روزها)