«بنا نیست مالیات بیشتری از ثروتمندان گرفته شود»
یک استاد دانشگاه میگوید نظام مالیاتی ایران «بیانکننده یک نوع سوگیری سیاستگذاران به نفع طبقه فرادست است و نوعی وابستگی نظام تصمیمگیری و سیاستگذاری به طبقه فرادست بهعنوان پایگاه اقتصادی-سیاسی». به گفته احسان خاندوزی در دهه ۹۰ تحولی در سازمان مالیاتی کشور اتفاق افتاده که طی آن مالیات بر ارزش افزوده جایگزین مالیات بر مصرف شده است؛ به این ترتیب در هشت سال اخیر سهم مالیات بر ارزش افزوده ۲۲ درصد افزایش پیدا کرده، درحالیکه سهم مالیاتهای غیرمستقیم هشت درصد و مالیات مستقیم ۱۳ درصد کاهش پیدا کرده است. این تغییرات بدان معناست که در هشت سال گذشته دریافت مالیات از مصرفکنندگان افزایش پیدا کرده و از بار مالیاتی شرکتهای فعال کاسته شده است.
استاد اقتصاد دانشگاه علامه طباطبایی توضیح داده «میزان درآمدهایی که از محل عایدی سرمایه به دست میآید و در قالب ثروت ذخیره میشود، هرگز در محل توجه مقام مالیاتگیرنده نبوده؛ درحالیکه دقیقا در همین هشت سال، بخش زیادی از درآمدها در قالب همین ثروت ذخیره شده؛ چندبرابرشدن قیمت ارز در سالهای ۹۰ تا ۹۸، افزایش چندبرابری قیمت زمین و مستغلات و گردش مالی در حوزه داراییها و بازار سرمایه، هرکدام از اینها بخشهایی از اقتصاد را فربه کرده؛ بدون اینکه آنها مالیات بیشتری پرداخت کنند».
خاندوزی میگوید رقم مالیات بر ثروت نسبت به کل مالیات دریافتی ناچیز است؛ «برای اینکه مقیاس آن را درک کنیم، این عدد را مییتوانیم به خاطر بسپاریم که کل مالیات بر ثروتی که در سال گذشته در کشور جمعآوری شده، ۳/۵ هزار میلیارد تومان است که اگر سهم این عدد را بگذاریم کنار مجموع صد هزار میلیارد تومان درآمد مالیاتی که در سال ۹۷ داشتیم (به جز درآمد گمرکی)، متوجه میشویم که تا چه حد سهم اندکی است».
خاندوزی این نظام اقتصادی «بدون توجه به بیعدالتیهایی که در توزیع درآمدها ایجاد شده، هرگز به سمت این نرفته است که فشار مالیاتی روی دوش عموم مردم را به سمت ثروتمندان هدایت کنند. این امر بیانکننده یک نوع سوگیری سیاستگذاران به نفع طبقه فرادست است و نوعی وابستگی نظام تصمیمگیری و سیاستگذاری به طبقه فرادست بهعنوان پایگاه اقتصادی-سیاسی است. حتی در شرایط سخت اقتصادی هم که بناست وابستگی بودجه به نفت کم شود، باز هم بنا نیست مالیات بیشتری از این طبقه گرفته شود».
کسانی مالیات نمیپردازند که درآمد میلیاردی دارند
یک کارشناس مالیاتی نیز در ارتباط با وضعیت مالیاتستانی در لایحه بودجه ۹۹ گفته «هیچ عدالت مالیاتی در ارکان این لایحه وجود ندارد». به گفته مرتضی اکبریان «درحالحاضر دولت با کمبود شدید منابع درآمدی اصلی مواجه است؛ تا جایی که میزان فروش نفت در حد ۳۰۰ هزار بشکه روزانه گزارش شده. اما در همین شرایط از مالیات بر سرمایه یا از معافیتهای مالیاتی صرفنظر کرده و به سمت افزایش مالیات از حقوقبگیران و مصرفکنندگان رفته است».
او با اشاره به فرار مالیاتی در حوزه بازرگانی توضیح داده «ما امروز با کسانی مواجه هستیم که در خانههای خود نشستهاند و خروار خروار پول روی هم میگذارند. یک نفر میتواند با هزینه ۵۰۰ هزار تومان یک شرکت تأسیس کند و با ثبت آن، کارت بازرگانی بگیرد. با همین کارت بازرگانی کالا را وارد میکند و از آنجا که آخر سال کاری باید برای تمدید کارت بازرگانی مالیات پرداخت کند، بهجای تمدید میرود با کارت ملی کس دیگری یک کارت بازرگانی دیگر میگیرد و هر سال همین روند را تکرار میکند. بنابراین فعالیت اقتصادی انجام میشود، بدون اینکه لازم باشد مالیاتی پرداخت کند.
اکبری افزوده «روزی صد اساماس دریافت کارتخوان به کاربران ارسال میشود، بدون اینکه حساب این دستگاهها کنترل شود. بنابراین کسانی مالیات نمیپردازند که درآمد میلیاردی دارند، اما ردی از آنها نیست. در خانه نشسته، بدون اینکه جنسی جابهجا کند، میلیاردی درآمد دارد و چون حسابهای بانکی کنترل نمیشود، بدون هیچ نظارتی به کار خود ادامه میدهد».
سلام ببخشید من متوجه نمیشم منظور از مالیات بر ارزش افزوده، مالیات بر مصرف، مالیات غیرمستقیم و مالیات مستقیم دقیقا چیه. ممنون میشم توضیح بدید.