به شما ارز ۴۲۰۰ تومانی تعلق میگیرد
برخی از ناشران ترجیح میدهند ورشکسته شوند، تا فعالیتشان را در بازار نشر الکترونیکی گسترش دهند. چرا؟
هزینۀ کاغذ تحریر هفتاد گرمی یا بالکی پنجاهوپنج گرمی، ورق زینک آلومینیومی، چسب گرم، رنگ ماشین چاپ افست، حملونقل از چاپخانه تا مراکز پخش و درصدی که مراکز پخش از فروش برمیدارند، زیاد است. در یک سالونیم اخیر زیاد و زیادتر هم شده. در کنار این بالا رفتن هزینهها، یارانههایی که از طرف دولت به ناشران پرداخت میشد کمتر شده و به طور موازی مخاطبان کتاب و مجلات هم کمتر و کمتر. قیمت ورق کاغذ به روز تغییر میکند، قیمت ورق زینک به ماه و هزینههای چاپخانه و شرکت پخش، از این کوچه به آن کوچه. با همۀ این احوال و در کنار حجم عظیم مطبوعات و انتشارات ورشکسته، ناشران کمی از سنگر چاپ کاغذی عقبنشینی کردهاند و دامنۀ توزیع الکترونیکی محصولاتشان را گسترش دادهاند. نشر الکترونیکی که همواره به عنوان آلترناتیو نسخۀ چاپی کتاب و مجله از آن یاد میشود، در سختترین شرایط بازار چاپ و کاغذ هم نتوانسته رقیب گردن کلفتی برای حریف سنتیاش به حساب بیاید و خودش را بالا بکشد. ناشران ترجیح میدهند ورشکسته شوند، تا فعالیتشان را در بازار نشر الکترونیکی گسترش دهند. چرا؟ طبیعتاً مثل هر پدیدۀ دیگری میتواند بسته به جایگاه پاسخدهنده و تجربیاتش بینهایت جواب داشته باشد. اما منی که در چند سال اخیر بیشتر نزدیک به ناشرها بودهام، مهمترین عامل را عملکرد غیرمنصفانه پلتفرمهای کتابخوان با ناشران میدانم.
دربارۀ منصفانه یا غیرمنصفانه بودن سهم ناشر و پلتفرم از فروش محصول میشود با شنیدن صدای هر دو طرف دعوا و در فضای دیگری قضاوت کرد. اما نقطۀ اوج تعامل بین ناشر و پلتفرم که راحتتر میشود آن را قضاوت کرد نه در سهم هرکدام آنها از فروش که در نرخ تبدیل ارز در فروش دلاری محصولات است. در پلتفرم کتابخوان فیدیبو که پرمخاطبترین اپلیکیشن کتابخوان فارسی زبان است، نرخ تبدیل ارز ۴۲۰۰ تومان برای ناشر محاسبه میشود! تکرار میکنم: در روزها و ماههایی که دلار در صرافیهای تهران زیر ۱۱ هزار تومان نیامده، نرخ تبدیل آن در فیدیبو ۴۲۰۰ تومان است.
وقتی که در توافق بین ناشر و پلتفرمهای آنلاین از چهل تا شصت درصدِ فروشِ هر نسخه از مجله و کتاب به پلتفرم و مابقی به ناشر میرسد و زمانی که این قاعده شامل فروش ارزی محصولات هم میشود، سهم ناشر از کتابی که در فیدیبو پنج دلار به فروش میرسد باید پنجاه درصد باشد. اما سهم تبدیل ارز شدۀ ناشر تنها ده هزاروپانصد تومان است و سهم پلتفرم فیدیبو با احتساب قیمت ارز در بازار آزاد، نزدیک به پنجاه هزار تومان! در چنین شرایطی سود ناشی از فروش ارزی یک کتاب یا مجله برای ناشر کمتر از بیست درصد میشود. در حالی که همۀ هزینههای مربوط به تولید محتوا، ویرایش، اخذ مجوز از ارشاد و … برعهدۀ ناشر است و پلتفرمهای کتابخوان تنها بستر فنی لازم برای بارگذاری محتوا را در اختیار ناشر قرار میدهند.
این شاید تنها دلیل شکست پلتفرمهای آنلاین کتابخوان در برابر رقیب سنتی، یعنی چاپ کاغذی نباشد. اما بدون شک تا وقتی که آنها نتوانند رضایت یکی از طرفین اصلی معامله یعنی ناشران را به دست آورند، نمیتوانند در این رقابت پیروز شوند. هرچقدر هم که مخاطبان کتاب بیشتری این اپلیکیشنها را نصب کنند، در نهایت با عدم همراهی ناشران و عرضۀ کمِ کتاب در آنها، این اپلیکیشنها شکست خواهند خورد. درست مثل مرکز خریدی که مدیر مرکز، هزاران مشتری را به آنجا کشانده اما مغازههایش همه بستهاند.
من خواستم فقط یه اشاره ی کوچیک کنم که فروش دلاری به همین راحتی ها هم نیست و این که اساسا یه شرکت ایرانی بتونه فروش ارزی داشته باشه نیاز به خرج های فراوانی داره که توی این مقاله بهش اشاره ای نشده. از ثبت شرکت تو یه شرکت خارجی، تا هزینه سالانه و مجوزش و پول وکیل و حسابدار و… که پول هایی که برای فعالیت مربوط به منشا ایرانه رو clear کنه.
تازه تا اینجا پول رو گرفته، برای انتقال پول به ایران هم که عملا اتفاق خیلی ممکنی نیست نیاز به تعدادی دلال و صراف واسطه، بنابراین با یه حساب سرانگشتی و تجارت شخصی من توی مارکت احتمالا دلار رو با چیزی حدود ۹تومن میتونن ریال کنن و این به جز هزینه های مربوط به اساسا فروش ارزیه.